شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- بابک زنجانی، پرسپولیس و آن اگهی رپرتاژگونه که در آن برنامه پروازی خط هواپیمایی قشم را معرفی می کرد مهمترین پدیده هایی است که این روزها از برند قشم درباره آن صحبت می شود. اما آگهی استوار این خط هوایی که در تصویر می بینید کمتر مورد توجه قرار گرفته است. آگهی خوبی که به اعتقاد من جز کارهای خوب این ماههای اخیر بوده است. بی اطمینانی به خطوط هوایی ایرانی دردی دیرین است که همه خطوط هوایی از آن رنج می برند اما اعتقاد دارم این آگهی به تنهایی توانسته در جهت ایجاد یکی تصویر استوار گام بردارد. دوباره تکرار می کنم به تنهایی. تبلیغ خطوط هواپیمایی در ایران چندان رسم نیست. آن هم نه با هدف ویژگی ها بلکه صرفا با هدف ایجاد یک تصویر ذهنی مناسب و برند سازی. دلیل ان هم مشخص است. پرواز ها عمدتا تکمیل است و تقاضا بیش از عرضه. خط هواپیمایی قشم که چندی است تبلیغات انبوهی را با هدف تصویرسازی مناسب ایجاد کرده است جز معدود شرکتهای هواپیمایی است که با این هدف کار خود را اغاز کرده است.
ایده نه چندان خلاقانه، تصویر سازی با شکوه و حسی مطمئن، استوار و استاندارد از مهمترین ویژگی هایی است که این طرح در ذهن مخاطب ایجاد می کند. اجرایی قوی از دو عنصر مهم پرواز یعنی هواپیما و دیگری خود هدایت کننده. در مورد شیوه نمایش هواپیما باید اشاره کنم به این موضوع که عناصر وقتی خود را به وضوح نمایش نمی دهند خود را موفق تر نشان می دهند. شما زمانی که موتور یا بخشی از هواپیما را می بینید موثرتر است تا زمانی که کل هواپیما را ببینید. کل هواپیما پدیده ای بسیار تکرار شونده در تبلیغات است. همچنین در مورد خلبان نیز باید اشاره کنم که فضای نظامی حاکم بر فرودگاههای ایران کم کمک داشت تصویر یک خلبان را در ذهن ما از بین می برد. اما این بار تصویر خلبان خط هوایی قشم توانسته این تصویر را مجدد در ذهن بازسازی کند. در کل با طرح خوب ارتباط برقرار کردم و احساس می کنم سهم ذهنی خوبی از مخاطب کسب کند. امیدوارم در عالم واقع هم این خط هوایی خدمات خوبی ارایه دهد و قدر این تبلیغات را بداند.
حال که تحلیل را خواندید شما چه تحلیلی دارید؟ نقد شما به این مباحث و همچنین به خود طرح چیست؟
|