درباره شارا | تماس | جستجوی پیشرفته | پیوندها | موبایل | RSS
 خانه    تازه ها    پایگاه اخبار    پایگاه اندیشه    پایگاه کتاب    پایگاه اطلاعات    پایگاه بین الملل    پایگاه چندرسانه ای    پایگاه امکانات  
شنبه، 1 اردیبهشت 1403 - 12:14   

متا لامای ۳ و به‌روزرسانی هوش مصنوعی را منتشر کرد

  متا لامای ۳ و به‌روزرسانی هوش مصنوعی را منتشر کرد


ادامه ادامه مطلب یک

متا تولید تصاویر هوش مصنوعی در زمان واقعی را به واتس‌اپ می‌آورد!

  متا تولید تصاویر هوش مصنوعی در زمان واقعی را به واتس‌اپ می‌آورد!


ادامه ادامه مطلب دو

برندگان جوایز جهانی عکاسی سونی 2024 معرفی شدند!

  برندگان جوایز جهانی عکاسی سونی 2024 معرفی شدند!


ادامه ادامه مطلب سه

مسابقه عکس جهانی مطبوعات 2024: برندگان مشخص شدند

  مسابقه عکس جهانی مطبوعات 2024: برندگان مشخص شدند


ادامه ادامه مطلب چهار

   آخرین مطالب روابط عمومی  
  ۱۰مهارت گفتگو که همه ما باید یاد بگیریم
  50 مدیر ارشد بازاریابی کارآفرین فوربس
  نوشتن کتاب: راهی برای تبدیل شدن به یک رهبر فکری
  مقاومت در مقابل تغییر: چالش‌ها و اقدامات متا برای مبارزه با سوءاستفاده جنسی از کودکان
  لینکدین در حال آزمایش اشتراک صفحه شرکت پرمیوم با هوش مصنوعی برای تولید محتواست
  10 نکته برای ایجاد خبرنامه‌های تاثیرگذارتر
  چرا جهان هنوز به امانوئل کانت نیاز دارد؟
  چگونه می‌توان کارمندان را به سفیران برند تبدیل کرد
  نظرسنجی: 63 درصد از کارمندان برای کار از راه دور دستمزد خود را کاهش می‌دهند
  تحول دیجیتال، راهکارهایی برای بهره‌مندی روابط‌عمومی
ادامه آخرین مطالب روابط عمومی
- اندازه متن: + -  کد خبر: 5172صفحه نخست » گفتگویکشنبه، 24 شهریور 1392 - 07:20
آینده مدیران بدون روابط‌عمومی قدرتمند
ما در این ملک، تازه باید ثابت بکنیم که  روابط‌عمومی یک امر لازم و مورد نیاز است، ما هنوز در مورد الزامی بودن یا نبودن روابط‌عمومی در کشور دارای اختلاف نظر هستیم
  

دیدار رک و پوست کنده با استاد بزرگمهر/ ناگفته هایی از فراز و نشیب های روابط عمومی در ایران
مدیران بدون روابط‌عمومی قدرتمند کیش‌و‌مات خواهند شد
در گفت‌وگوی اختصاصی با استاد ناصر بزرگمهر پیرامون روابط‌ عمومی و دولت‌ها


 
شبکه اطلاع رسانی روابط‌عمومی ایران (شارا)، با مشخص شدن تعدادی از مدیران روابط‌عمومی وزارتخانه ها در دولت یازدهم و با توجه به اهمیت روابط‌عمومی در دولت‌ها، گفتگوی اختصاصی با استاد ناصر بزرگمهر که سال‌ها مدیریت روابط‌عمومی در وزراتخانه‌ها و سابقه سال‌ها تدریس در این زمینه را دارد و در پنجمین کنفرانس بین المللی روابط عمومی در آبان 1387 به عنوان چهره ماندگار مدیریت روابط عمومی معرفی شد، انجام داده است.
آینده مدیران بدون روابط‌عمومی قدرتمنددر ابتدای مصاحبه از این استاد پیشکسوت روابط‌عمومی که دعوت کارگزار روابط‌عمومی را پذیرفتند تا گفتگویی پیرامون موضوع روابط‌عمومی در دولت های ایران داشته باشیم ،تشکر می کنیم.


ـاساساً روابط‌عمومی در جامعه ایران امروز چه وضعیتی دارد و چه تحلیلی از روابط‌عمومی در دولت نهم و دهم دارید؟
مبحث روابط عمومی را باید کامل‌تر و درشت‌تر دید، متاسفانه روابط‌عمومی در همه سال‌هایی که در کشور ما بوجود آمده است شرایط مناسب نداشته است، از اولین روابط‌عمومی شرکت نفت تاکنون، هنوز جایگاه مناسب پیدا نکرده است؛ باید از تعارفات کم کرد. ممکن است به صورت خاص وجود داشته باشد، اما به صورت عام وجود ندارد. البته بسیاری از دوستان، منجمله کارگزار روابط عمومی دارند تلاش می‌کنند تا روابط عمومی در جایگاه مناسب قرار گیرد، اما حالا حالا باید کار کرد، در دنیایی که روابط‌عمومی برای همه دولت مردان جهان امری جدی و پذیرفته شده  است، ما در این ملک، تازه باید ثابت بکنیم که  روابط‌عمومی یک امر لازم ومورد نیاز است، ما هنوز در مورد الزامی بودن یا نبودن روابط‌عمومی در کشور دارای اختلاف نظر هستیم یا حداقل یک تعریف واحد و مشخص برای روابط‌عمومی نداریم و این تلاش‌های پراکنده نمی‌تواند جایگاه یک واژه بزرگ همچون روابط‌عمومی را با یک موقعیت خاص در جامعه تعریف کند. در همه این سال‌ها ما تلاش‌های پراکنده ای کرده‌ایم، اما موفقیت روابط‌عمومی ها در سازمان‌ها و ادارات به افراد و خصوصا مدیر عامل یک سازمان و توانایی شخصی مدیر روابط عمومی  برمی‌گردد، ولی روابط عمومی ها هم مثل بسیاری از موضوعات دیگر یک قانون مدون  و مشخص ندارند؛ باید چند سوال را مطرح کرد و دنبال جواب آن رفت، یک روابط عمومی  خوب چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟ چه گزینه هایی لازم است تا در یک جامعه روابط‌عمومی خوب داشته باشیم؟ چرا جایگاه روابط عمومی در دولت ها هنوز مشخص  نیست؟ چرا یک اساسنامه‌ مورد قبول همه دست اندکاران روابط‌عمومی نداریم؟ چرا روی استانداردهای مختلفی که برای روابط‌عمومی در جهان مدنظر است اختلاف نظر داریم؟ و... این تلاش‌های پراکنده توسط تعدادی محدودی از علاقمندان، مثل من و شما و دوستان مشترک مان هنوز جوان و تازه است. باید دید دولت‌ها چقدر به روابط‌عمومی اهمیت می دهند. شاید در بین دولت‌های مختلفی که داشته ایم، بیشترین انتظارات برای تثبیت جایگاه روابط عمومی از دولت اصلاحات می‌رفت، فکر می‌کردیم در آن دولت باید تمام استانداردها و نیاز‌های روابط‌عمومی و جایگاه آن در سازمان‌ها و وزارتخانه‌ها مشخص شود اما عملاً دیدیم که این اتفاق رخ نداد.


یعنی به اعتقاد شما در این سال ها دولت ها برای ارتقای جایگاه روابط عمومی کاری نکردند؟
کار جدی که نکردند اما چند تا یادداشت، سخنرانی  و دیدگاه مناسب در مورد روابط‌عمومی داریم. سخنرانی مقام معظم رهبری در مورد روابط‌عمومی‌ها، سخنرانی نخست‌وزیر در مورد روابط‌عمومی‌ها، سخنرانی آقای خاتمی در مورد روابط‌عمومی‌ها وجود دارد که  نگاه خوبی را در مورد جایگاه روابط عمومی  مطرح کرده اند،حتی دو تا بخشنامه داریم، یکی در زمان نخست‌وزیر دوران دفاع مقدس بوده و دیگری هم در زمان  معاون اولی دکتر حبیبی که هر دو بر جایگاه  روابط‌عمومی تاکید کرده اند، در هر دو بخشنامه که متاسفانه حتی خیلی از مدیران روابط‌عمومی هم اطلاع درستی ازمفاد این بخشنامه‌ها ندارند تاکید شده که روابط‌عمومی باید توسط بالاترین مقام هر سازمانی تعیین شود و کارهایی را برای آن تعریف کرده است،  اما شما در کدام وزارتخانه  ودر کدام دولت سراغ دارید که روابط‌عمومی در حد همان بخشنامه‌هایی که دولت‌های قبلی انجام داده‌اند به جایگاه خودش رسیده باشد.

 

به نظر شما  مهمترین  وظیفه  روابط عمومی چیست؟
مهمترین وظیفه  روابط‌عمومی این است که سخنگوی سازمان و مشاور بالاترین فرد آن سازمان باشد، باید رابطه برون سازمانی و درون سازمانی را هم زمان با هم برقرار کند، باید به افکار عمومی احترام بگذارد وپاسخگو باشد و مرتبا نگاه مردم و کارکنان را هم زمان رصد کند، اما در بسیاری از سازمان‌ها و وزارتخانه ها می‌بینیم که هرگز این اتفاق رخ نمی‌دهد و آن چیزی که گاهی مواقع رخ می‌دهد و ما آن را روابط‌عمومی موفق عنوان می‌کنیم و از آن تشکر و قدردانی می‌کنیم استفاده از ابزارهای ساده روابط عمومی و تبلیغات  است که تازه آن هم به موضوع نگاه فردی راس هرم و توانایی شخصی مدیر روابط عمومی برمی‌گردد، یک فرد خاص با نگاه روابط‌عمومی و تحصیلات  روابط‌عمومی و یا داشتن ژن روابط‌عمومی، به طور خاص در مدتی که مسئولیت  روابط عمومی  سازمانی را به عهده دارد، روابط‌عمومی آن سازمان را در جایگاه مناسبی  قرار می دهد و به محض اینکه آن فرد از آن سازمان خارج می‌شود روابط‌عمومی آن سازمان دچار مشکل می‌شود و در بسیاری از موارد سیر نزولی را شروع می‌کند، چون جایگاه روابط‌عمومی تعریف درست برای دولتمردان ندارد.
 
به نظر شما چرا روابط‌عمومی در جایگاه مناسبی قرار نمی گیرد و این مشکلات رخ می‌دهد؟
 آینده مدیران بدون روابط‌عمومی قدرتمندروابط‌عمومی‌ها نقش رسانه‌ای بازی می‌کنند و دوربین‌ها همیشه به سمت روابط‌عمومی‌ها حرکت می‌کنند، در حالی که خیلی از دولتمردان ما خودشان عاشق دوربین هستند و می‌خواهند کار روابط‌عمومی را هم انجام دهند.
 از نظر علمی و اجرایی می‌گوییم روابط‌عمومی مشاور و سخنگوی سازمان است، اما هرگز کسی سوال نمی کند پس چرا روابط عمومی ها سخنگوی سازمان نیستند و یا چرا هیات دولت سخنگو ندارد و چرا وقتی هیات دولت کارش تمام می‌شود و وزراء از پله‌های نهاد ریاست‌جمهوری پایین می‌آیند هرکدام جداگانه  مقابل دوربین قرار می‌گیرند و حرف می‌زنند، مطمئناً دلیلش این است که سخنگو نداریم ویا سخنگو اطلاعات لازم را ندارد و یا دوربین و رسانه جاذبه دارند و همه می‌خواهند خودشان را مطرح کنند، آن معنا و مفهومی که  ما در روابط عمومی دنبالش می گردیم وباید نقش سخنگو را بازی کند، دولتمردان باورش ندارند، وزراء باورش ندارند، مدیران‌عامل باور ندارند که روابط‌عمومی‌های شان باید پاسخگو باشند.
 از طرف دیگر مگر می‌شود روابط عمومی، سخنگوی یک سازمان یا وزارتخانه‌ای باشد ولی در شوراهای تصمیم‌گیری آن سازمان حضور نداشته باشد؟ شما مدیر روابط‌عمومی یک بانک هستید، اما مهمترین تصمیمات در هیات مدیره بانک گرفته می‌شود و بسیاری از مدیران روابط‌عمومی بانک‌ها را به هیات مدیره بانک‌ دعوت نمی‌کنند و یا به معنای دیگر او را راه نمی‌دهند؛ مگر می‌شود شما سخنگوی  یک بانک باشید و در جلسات هیات مدیره بانک حضور نداشته باشید؟ یا وقتی که  تصمیمات مهم در شورای معاونین یک وزارتخانه رخ می‌دهد اما مدیر روابط‌عمومی در آنجا حضور نداشته باشد؟ چطور چنین مدیری می تواند به درستی سخنگو و پاسخگوی سازمان خودش باشد. البته این اشکال در همه جا نیست ودر بعضی  وزارتخانه ها و سازمان ها و بانک ها، مدیر روابط عمومی جزء شورای معاونین هستند و یا درهیات مدیره هم حضور پیدا می‌کنند، البته این اتفاق خوش در سازمان‌هایی رخ می دهد که راس آن سازمان (وزیر یا مدیرعامل) دانش و جایگاه روابط‌عمومی را باور دارند و یا مدیر روابط‌عمومی دارای ویژگی‌هایی است که به ناچار دعوت می شود، اما این موضوع  جایگاه تعریف شده توسط قانون را ندارد و اینجاست که آن خلاء بوجود می‌آید، یعنی طبق قوانین استخدامی  بالاترین پست‌ سازمانی‌ روابط عمومی، مدیرکل است، اما معاونین وزیر یا  اعضای هیات مدیره از نظر سازمانی در مرتبه بالاتری قرار می گیرند، در حالی که  باید یک مدیرکل با پست سازمانی پایین‌تر، پاسخگوی اعمال و یا دیدگاه‌ها و نظریات کسانی باشد که از خودش بالاتر هستند و در طول روز هم باید از کسانی که از نظر پست سازمانی از او برتر هستند سوال کند که شما چه کرده‌اید و بالطبع هیچ معاون وزیر یا عضو هیات مدیره ای این اجازه را نمی‌دهد که یک مسئول پایین‌تر از خودش از نظر اداری بخواهد او را مورد سوال قرار دهد، البته بسیاری از مسئولین، یک عنوان مشاور  را هم به صورت پیشوند به مدیرکل خود می بخشند تا رفع نقص قانون را کرده باشند.
در حالی که سال‌ها است  که ما در این حوزه نوشته‌ایم و گفتیم که باید پست سازمانی روابط‌عمومی، هم‌ردیف معاونین وزیر باشد، ما باید معاون ارتباطات، یا معاون اطلاع‌رسانی داشته باشیم و قانون هم باید  الزام نماید که معاونین دیگر اطلاعات خود را به این معاونت ارائه کنند تا موضوع پاسخگویی اتفاق بیفتد.
 به دلایل بسیاری از جمله  خودخواهی‌ها و کبر وغرور فردی را می‌توانم به عنوان دلیلی  نام ببرم که متاسفانه مسئولین اطلاعات خود را به سازمان و واحدی که مسئول جمع‌آوری اطلاعات می‌باشند، نمی دهند و این خلاء را ما در طول این سال‌ها در همه سازمان‌ها و وزارتخانه‌ها حس می کنیم.


نمونه ای از این گونه نگاه ها را می توانید نام ببرید؟
بله، به طور مثال، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متولی بحث اطلاع‌رسانی است ولی یکی از ضعیف‌ترین روابط‌عمومی‌ها را در طول این سال‌ها و خصوصا در دولت نهم و دهم  داشته است، البته به ندرت هم روابط‌عمومی‌هایی در این وزارتخانه بوده‌اند که چند ماهی را موفق عمل کرده‌اند، در این وزارتخانه چند حوزه مشخص و معلوم وجود دارد: حوزه سینما، حوزه تاتر، حوزه موسیقی، حوزه هنرهای تجسمی، حوزه فرهنگی، حوزه مطبوعاتی و... که همه آن‌ها برای خود یک روابط‌عمومی جدا از وزارتخانه  دارند و بعضی وقت‌ها روابط‌عمومی این معاونت‌ها بسیار قوی‌تر و کارآتر از روابط‌عمومی وزارتخانه عمل می کنند و می‌بینیم در معاونت سینمایی که روابط‌عمومی‌اش فعال عمل می‌کند، بنیاد فارابی بوجود می‌آید که روابط‌عمومی‌اش بسیار قوی‌تر از معاونت سینمایی است، در دل همان بنیاد فارابی یک جشنواره فیلم فجر بوجود می‌آید که روابط‌عمومی آن جشنواره از روابط‌عمومی بنیاد فارابی و معاونت سینمایی و روابط‌عمومی خود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جلوتر و قوی‌تر است؛ همه این مسایل را جمع کنیم نشان از آن است که ما همچنان استانداردهای لازم را نداریم یا آیین‌نامه مناسب را نداریم یا اساسنامه لازم را نداریم و یا یک شرح وظایف مدون ابلاغ شده برای همه بخش‌های مختلف روابط‌عمومی  را نداریم.
 
شما اشاره‌ای به دوره اصلاحات داشتید و ما هم انتظار داشتیم با توجه به حضور مشاورین و افرادی که همه در حوزه ارتباطات تحصیل کرده‌ بودند، روابط عمومی رشد کند ولی متاسفانه دیدیم که یکی از ضعیف‌ترین دوره‌های روابط‌عمومی زمان اصلاحات بود، که شما به خوبی اشاره کردید، اما در دولت نهم و دهم به لحاظ  ایجاد بسترهای حقوقی و قوانین و مقررات نسبت به همه دوره‌ها بسیار قوی‌تر عمل شد، هر چند که در اجراء کمکی به روابط عمومی ها نشد، حال با توجه به شرایط گذشته چه انتظاری از دولت جدید که با شعار تدبیر و امید اداره دولت یازدهم را بدست گرفته و شوق و اعتمادی هم در دل ملت جوانه زده؛ در حوزه روابط عمومی دارید؟ اگر ممکن است گریزی به این دولت‌ها بزنید تا راحت‌تر بتوانیم روابط‌عمومی را در دولت‌ها ی گذشته مورد مقایسه قرار دهیم؟
من اعتقاد دارم کلنگ روابط‌عمومی در دوران سازندگی با همان 2 بخشنامه‌ای که در دوران جنگ توسط نخست وزیر دفاع مقدس و دکتر حبیبی تدوین و اعلام شد، زده شده است؛ بخشنامه هایی که جایگاه روابط‌عمومی را خیلی خوب مشخص کرده است، که الته می تواند کامل تر شود، اما اگر همان حد هم مورد توجه قرار می‌گرفت، می توانست الان بعد از گذشت نزدیک به سی سال جایگاه روابط‌عمومی را به حد مطلوبی ارتقاء دهد، اما متاسفانه مورد توجه قرار نگرفتن آن بخشنامه نخست‌وزیر یا معاون اول رئیس‌جمهور توسط زیر مجموعه دولت ها اولین ایرادی است که من به همه این دولت‌ها  در سی سال گذشته می‌گیرم.
اولین ایراد، جدی نگرفتن روابط‌عمومی است، مسئولین دولتی و بالطبع بخش خصوصی روابط‌عمومی را باور ندارند، دومین اشکال این است که مسئولین به دلایلی که عرض کردم خودشان می‌خواهند جای روابط‌عمومی بنشینند. حتی در دولت اصلاحات دو بار سخنگوی دولت تعیین شد، یکبار وزیر ارشاد بود و بار دیگر استاندار کردستان تحت نام سخنگوی دولت، ایفاگر نقش بودند اما ظاهراً هر دوی آن‌ها هم این سخنگویی را باور نکردند. در دولت‌های نهم و دهم همه این نکاتی که اشاره کردم پر رنگتر شد.
این بستر های حقوقی و قوانین و مقررات هم که شما می فرمائید مثل بسیاری از بخشنامه‌هایی که در دولت  های گذشته انجام شده دچار نواقصی می‌باشد:

 1- گذشته‌ای داشتند که مورد توجه قرار نگرفته است.

 2- همه خانواده روابط‌عمومی  وخصوصا انجمن ها و پیشکسوتان را در موضوع دخالت ندادند.

 3- آن کسانی که ابلاغ کردند خودشان آن قوانین و مقرارت را باور نداشتند.

4- اساساً مگر قانون نوشته شده به تنهایی می‌تواند کاری انجام دهد.

5-همه چیز باید در باور‌پذیری دولتمردان اتفاق بیافتد و اگر دولتمردان پذیرفتند می‌توان موضوع را به سایر بخش‌های جامعه انتقال داد.

 6- همان‌هایی که این بخشنامه‌ها را تدوین کردند، چه زمانی قصد اجرای آن را داشتند و به چه سازمان‌هایی ابلاغ کردند.

 7- چه ابزاری را برای پیگیری و اجرایی شدن آن پیش بینی کردند؟
 
چرا به گذشته و سوابق و تجربه در تدوین یک قانون توجه نمی شود؟
آینده مدیران بدون روابط‌عمومی قدرتمندبه نظر من ما دارای یک عیب  تاریخی هستیم. در ژن فرهنگی دولتمردان ما و حتی من و شما هم وجود دارد، ما همیشه می‌خواهیم همه چیز را  از نو اختراع کنیم ،ما می خواهیم همیشه بگوئیم که شماره 1 با ما بوده است، به طور مثال: مجلاتی در همه سازمان ها منتشر می‌شود، به محض اینکه مدیری تغییر می‌کند، شماره مجله هم دست‌خوش تغییر می‌شود (دوره جدید شماره1)  و شماره مسلسل را فراموش می کنند، یعنی نشریه‌ای که به طور مداوم سال ها در حال انتشار بوده  است، تبدیل می شود به شماره اول،در همه چیز همین طور هستیم، مثلا آیا جشنواره فیلم  بعد از انقلاب آغاز شده؟ خیر سال‌ها قبل از انقلاب هم جشنواره فیلم تهران فعال بوده و موضوع آن هم به سیاست ارتباطی نداشته است، اما به محض اینکه جشنواره را در سال‌های جنگ می‌خواهیم از نو آغاز کنیم تبدیل به اولین جشنواره فیلم می ‌شود. شاید تنها جشنواره‌ای که نام آن را تغییر نداده‌ایم و اسم و سوابق آن را حفظ کرده‌ایم، جشنواره فیلم رشد باشد که توسط وزارت آموزش و پرورش برگزار می‌شود و چهل و چندمین دوره آن در سال‌ پیش برگزار شده است، یعنی به گذشته هم توجه کرده‌ایم و نامش را تغییر نداده‌ایم.


بالاخره به نظر شما به عنوان اولین مدیر روابط عمومی بعد از انقلاب چه باید کرد؟
بعد از گذشت بیش از نیم قرن که از  شروع روابط عمومی علمی جدید در ایران می گذرد، هنوز باید در خانواده روابط‌عمومی صحبت از این کنیم که  آیا وجود روابط عمومی در کشور و سازمان ها الزامی است یا تشریفاتی؟ هنوز اگر کارمندی در جایی کارایی لازم را ندارد او را به روابط‌عمومی می فرستند، در حالیکه باید نخبگان را به روابط عمومی بفرستیم، بعد از این همه سال که از وجود روابط‌عمومی در  دانشگاه‌ها می‌گذرد و نزدیک به ده هزار فارغ‌التحصیل رشته روابط‌عمومی در مقاطع کاردانی تا دکترا داریم، مدیرکل روابط عمومی یک وزارتخانه مهم را، دامپزشک می گذارند، آیا خنده دار نیست؟ بعد از این همه سال و حضور روابط عمومی ها در محیط های اداری، روابط‌عمومی در بین دولتمردان خلاصه شده است از همان مشکلاتی که می‌دانیم و همه می‌گویند یعنی پارچه‌نویسی و دنبال مرغ عزا وعروسی بودن، و به مفاهیمی مثل توجه به افکارعمومی یا اطلاع‌رسانی کامل، یا پاسخگو بودن، کمتر پرداخته ایم.

شفاف‌سازی در خبرها را جدی نگرفته‌ایم، تکلیف خود را با موضوع درون سازمانی و برون‌سازمانی مشخص نکرده‌ایم و تفاوت‌هایشان را نمی‌شناسیم، نمی‌دانیم چه اطلاعاتی را به مقام بالاتر بدهیم و به طور کل نمی‌دانیم چه اصولی بر روابط‌عمومی حاکم است و حتی خیلی‌ها فنون ابتدایی روابط‌عمومی را هم نمی‌شناسند.
باید باور کنیم که جامعه انسانی بدون روابط‌عمومی می‌پژمرد و می‌میرد. سازمان‌ها و ادارات ناگزیرند از دانش روابط‌عمومی بهره‌گیری کنند و باید شیوه های استفاده از آن را با مسلط شدن به دانش روز یاد بگیرند. نباید بگذاریم ابتدایی‌ترین مسائل روابط‌عمومی توسط مدیر غیر روابط‌عمومی گفته شود، این  توهین به خانواده روابط‌عمومی است.
 
برداشت خود را از فضای جدید چگونه ارزیابی می‌کنید و رهنمودهای خود را در این مورد بازگو نمایید؟
اگر 24 خرداد 92 را مبدا دولت یازدهم بدانیم و فکر کنیم از همان لحظه دولت تشکیل شده تا امروز که چند هفته از رای اعتماد به وزراء می‌گذرد و همه این مدت را جزء دولت بدانیم طبیعتاً انتظار خاصی برای حل شدن همه مشکلات روابط‌عمومی‌ها نمی‌توانیم داشته باشیم اما می‌توانیم ببینیم  که مردم  روابط‌عمومی را در دولت جدید باور کرده اند و منتظر توجه دولت به افکار عمومی هستند. شاید دولتمردان  این  باور مردم را تشخیص ندهند و ندانند که چگونه  روابط‌عمومی  در این  موضوع مهم نقش آفرین است؟
 پاسخ این است که مهمترین مشکل مردم موضوعات اقتصادی ویا تغییر نگرش حاکمیتی به آنها بوده است، ولی تا این لحظه  که درحوزه اقتصادی خانواده‌ها اتفاقی نیفتاده است، هیچ ارزانی و کاهش نرخی رخ نداده بلکه تصادفاً کالاهایی هم گران‌تر شده،اما پس چرا مردم خوش‌بین و امیدوار هستند؟
چون این اتفاق به معنای واقعی خودش در حوزه فرهنگی رخ داده است،یعنی در واقع مردم انتظارات فرهنگی خود را از دولت یازدهم مطرح می‌کنند، مردم باور خود را با استفاده از واژه‌های مناسبی که توسط رئیس‌جمهور در چند سخنرانی  انجام داده است، حس می‌کنند.
در چنین شرایطی روابط‌عمومی معنا و مفهوم خود را بدست می‌آورد، من امیدوار هستم استفاده از انجمن‌ها و موسسات مختلفی که امروزه در حوزه روابط‌عمومی مشغول به فعالیت هستند مورد استفاده قرار گیرند.
 
به درستی اشاره داشتید که حفظ این فضای اعتماد در بین مردم  از وظایف روابط‌عمومی است، اما زمزمه‌هایی از دولت به گوش می‌رسد که روابط‌عمومی در اولویت دولت نیست، با این نگرانی به وجود آمده شما چه نظری دارید؟
باید منتظر شویم ببینیم دولت و شخص خود رئیس‌جمهور چه  افرادی  را برای روابط‌عمومی انتخاب می‌کنند، البته باید وزراء  و بقیه مدیران در همان روز اول و قبل از انتخاب هر گونه معاون و قائم مقام دو نفر یعنی مدیرکل حوزه ریاست و روابط عمومی را معرفی کنند، که چند نفری انجام دادند و بقیه البته متاسفانه  بعد از گذشت حدود یک ماه از رای اعتماد هنوز  مدیر روابط عمومی خود را معرفی نکرده اند که منتظر می مانیم  تا بعد قضاوت کنیم.
اما در همین ابتدا باید همه  دست‌اندرکاران روابط‌عمومی با نوشتن یادداشت‌های مختلف در رسانه ها مواضع خودشان را در مورد اهمیت روابط عمومی  اعلام کنند، ما باید مرتبا تکرار کنیم که زندگی اجتماعی بدون روابط‌عمومی، موازنه خود را از دست می‌دهد و به معنای دیگری باید به آقایان مسئول  گفت: هر مدیریتی بدون یک روابط‌عمومی قدرتمند بدون استثنا کیش‌و‌مات خواهد شد.
روابط‌عمومی امروز در دولت‌های غربی نمایشی نیست، در بعضی از کشورها وقتی انتخاب رئیس‌جمهور قطعی می‌شود، ایشان با همه گرفتاری ها و شلوغی کار، چه بخواهد یا نخواهد، چه تحصیلات مرتبط داشته باشد یا نداشته باشد، موظف است که2 دوره کوتاه مدت را به صورت خصوصی توسط بهترین اساتیدی که در دانشگاه‌های آن کشور وجود دارند طی کند، کلاس آشنایی با چگونگی حفظ منافع ملی و کلاس روا بط عمومی، یعنی آشنایی با مهارت‌های ارتباطی، همتراز با امنیت ملی است.
من امیدوارم مدیران کل روابط‌عمومی که در حوزه ریاست‌جمهوری انتخاب می‌شوند، حداقل دانش روابط عمومی یا رسانه ای و یا تجربه در این  2حوزه  را داشته باشند، امیدوارم در شرایطی که در کشور بیش از 10هزار تحصیل کرده رشته روابط‌عمومی وجود دارد، شاهد انتصاب دامپزشک و داروساز و شیمیست ومهندس معدن و گاودار برای روابط عمومی ها نباشیم، و اگر چنین شد در رسانه ها سوال کنیم که  آیا دولت بطور مثال  در حوزه داروسازی کشور اجازه می‌دهد یک نفر بدون تخصص و تحصیلات داروسازی، مجوز داروخانه بگیرد؟ مسلماً خیر، ولی ما برای علوم انسانی در بسیاری مواقع این اهمیت را قائل نمی‌شویم.
 
دیدگاه شما به عنوان کسی که سال‌ها مدیریت روابط‌عمومی دستگاه‌ها و سازمان‌های متعددی را عهده‌دار بوده و در طول این مدت سعی کرده‌اید با همه گروه‌ها تعامل و همکاری داشته باشید پیرامون تشتت و پراکندگی که در خانواده روابط‌عمومی کشور وجود دارد چیست و دلایل آن را در چه چیزی می‌بینید؟
متاسفانه همانطور که شما می فرمائید تشتت بسیار نامفهوم ویا نامناسبی در خانواده روابط عمومی وجود دارد که همین دلیل بسیار مهمی برای ضربه پذیر شدن این خانواده شده است.
 انجمن روابط‌عمومی ایران که با سابقه ترین انجمن کشور در این حوزه می‌باشد و حدود 23 سال از تاسیس  مجدد آن بعد از انقلاب می‌گذرد و قبل از انقلاب هم  سابقه  داشته است و بیش از 5000 عضو در این سال‌ها داشته، اما متاسفانه هیچ‌وقت نتوانسته جلسات ماهانه‌اش رابابیش از 200 نفر برگزار کند و نتوانسته اعضایش را بطور ثابت حفظ کند و حتی تشکیلات مناسبی پیدا کند، این یکی از مشکلاتی است که نشان می‌دهد ما نمی‌توانیم در خانواده روابط‌عمومی ایران اعضای خود را حفظ کنیم و او را راضی نگه داریم.
من روزی به انجمن متخصصان رفتم و با توجه به اینکه با اعضای هیات مدیره آن دوست  هستم، به طنز از رئیس انجمن متخصصان پرسیدم شما در چه چیزی متخصص هستید که من به عنوان کارشناس در انجمن روابط‌عمومی ایران متخصص نیستم، آیا سابقه کاری و تجربی شما از من بیشتر است ویا دانش ارتباطی و رسانه‌ای شما؟ به ایشان عرض کردم  که بدون تعارف به من بگو تا من هم بتوانم آن بخش را در خود ارتقاء دهم و تقویت کنم تا  مثل شما متخصص شوم، بالطبع  چون طرح سوال طنز گونه بود، پاسخ هم جدی نبود، اما من می‌خواستم با طرح این شوخی بگویم: آیا این روش درستی است که عده‌ای اندیشمند با تحصیلات دانشگاهی عالی و خصوصیات فردی ممتاز، که همه خودشان را جزء خانواده ارتباطی می‌دانند، اگر اساسنامه و یا اعضاء و یا هیات مدیره و یا شرایط ظاهری و یا پنهان در نهاد مدنی متعلق به خودشان را نمیپسندند، بروند و یک دم و دستگاه دیگر با تعداد محدود راه بیاندازند؟ بسیاری ازدوستان ما تنها به این دلیل این انجمن‌ها را تشکیل می‌دهند که در انجمن قبلی در یک  رای‌گیری عمومی، رای نمی‌آورند، البته شاید رای گیری داری اشکالاتی باشد و یا ما به نحوه اداره آن تشکیلات اعتراض داشته باشیم، اما باید تلاش کنیم که مشکلات را حل کنیم، و گرنه  پاک کردن صورت مساله  کار عاقلانه ای نیست. چطور ما در بحث سیاسی به کاندیداهایی که به رای مردم احترام نمی‌گذارند القاب خاصی می بخشیم، اما در یک انجمن کوچک و دوستانه به جای آسیب شناسی و رفع مشکلات و کمک کردن، سریعا آنجا را ترک می کنیم، هر چند از این اختلاف ها چند سالی می گذرد وبعضی از انجمن ها  هم تشکیل نشده از بین رفتند، اما از آنجایی که مجددا هم تشکل هایی در حال شکل گیری است که آنها هم  اما و اگر دارند،امیدوار هستم تمام دوستان ما هر چه زودتر و سریعتر به خانواده اصلی خود برگردند و همه زیر یک چتر باشند. من تنها علت این  جدایی ها را نخوت و غرور افرادی تصور می‌کنم که رای  دیگران  را باور ندارند، ما باید رای اعضای خود را باور داشته باشیم و اگر احساس می‌کنیم رای آن‌ها غلط است تلاش کنیم نظرات و دیدگاه‌های افراد را نسبت به خودمان عوض نماییم؛ بطور نمونه آیا مگر ما پنجاه نوع اتحادیه قصابان یا آرایشگاه ها یا...داریم؟معنی ارتباطی و با سواد بودن این است؟ آیا این درست است که خانواده روابط‌عمومی با این عقبه قوی و با این مدارک تجربی و دانشی هرکدام برای خودشان یک انجمن یا گروه را تاسیس کنند و بعد صبح تا شب هم به تظاهر شعار بدهیم که مهربان باشید،خوب باشید  و...؟


درمورد تشکل هایی مثل موسسه کارگزار روابط عمومی که در حال مصاحبه با شما هستیم و اصولا فعالیت های بخش خصوصی در روابط عمومی چه نظری دارید؟
اگر در بخش خصوصی چند موسسه داریم حتی همان‌ها هم باید خود را کنترل کرده و تعریفی از خود ارایه کنند که در اذهان عمومی به منفعت طلبی شهرت پیدا نکنند، آن‌‌ها هم باید بین خودشان حتی با حضور همین پیشکسوتان جلسات مشترک بگذارند و به تعریف های واحد برسند، یک تقویم سالیانه مشخص برای خود تعریف کرده و با حمایت انجمن روابط‌عمومی  و انجمن متخصصان، کار خود را انجام دهند، اگر چنین نباشد هم در انتخاب عناوین و فعالیت هایی که بطور مرتب انجام می دهند مثل انتخاب عنوان ویا زمانبندی این جشنواره ها و همایش ها و سمینارها و.. تداخل پیش می‌آید،که نتایج نامطلوبی در جامعه بوجود می آورد، به طوری که وقتی بامسئولی روبرو می شوید، عنوان می‌شود که شما جزء کدام گروه یا انجمن می‌باشید و این بدترین واژه و اتهامی است که به خانواده بزرگ روابط‌عمومی وارد می‌شودو این لطمه کلی به دانش وجایگاه  روابط‌عمومی می‌زند که تا این لحظه زده است؛ ما نمی‌توانیم روزنامه‌ای تحت عنوان آرمان روابط‌عمومی تولید کنیم که حتی یک لغت از روابط‌عمومی در آن وجود ندارد و کاملاً سیاسی است که امیدوارم دوستان خوب و دلسوزمان یا معاونت مطبوعاتی نام این روزنامه را هرچه سریعتر تصحیح کنند، نام آرمان بسیار مناسب‌ است تا پسوندی که هیچ ارتباطی با روزنامه مذکور ندارد، به هرحال من فعالیت بخش خصوصی را در این حوزه بسیار مهم می دانم و فکر می کنم که تعدادی از دوستان ما که بیشترین تلاش را در این حوزه داشته اند و هر یک هم  در حد توانایی خود به نهاد روابط عمومی و خصوصا انتشار آثاری در این حوزه کمک کرده اند، باید حدود کاری و وظایف موسسه خود را مشخص تر تعریف کنند.
 
آیا بهتر نیست این انجمن‌ها و موسسات برخی کارهای مل�'ی را با کمک هم تعریف کنند و انجام دهند؟
در این مورد هم اعتقاد من همان است که ما باید یک انجمن مادر داشته باشیم و بخش‌های اجرایی کار را به موسسات و یا کسانی که خواهان این موضوع هستند و امکاناتش را در اختیار دارند، به عنوان بخش خصوصی واگذار کنیم، چه بهتر که این بخش خصوصی عاشق روابط‌عمومی‌ باشند و دانش آن را داشته باشند، نمونه‌اش همین موسسه کارگزار روابط‌عمومی است و یا تشکیلات برادران عزیز دیگر، اما باید زیر نظر آن انجمن اصلی باشد و آدم‌های خبره‌ای در راس کار حضور داشته باشند تا نتیجه کار چشمگیرتر باشد و اعتماد عمومی از بین نرود.
باید همه تلاش‌مان بر این بگذاریم که به جای تشتت و هر روز گروه  و دسته جدیدی را خلق کردن، با یکدیگر متحد شویم و دست از منیت های شخصی برداریم،من بارها به دوستان عزیز خودم در انجمن توصیه کردم که فرصت خدمت کردن و ابراز فکر و ایده های جدید را به جوانتر ها بدهیم، برای آنها الگو باشیم، در تکرار این گروه ها و دسته ها وانجمن ها، بسیاری از افراد یکسان هستند،اما اگر یک انجمن قوی و مناسب داشته باشیم که  ضمن اختلاف نظر که نشانه یک جامعه مدنی است، همه با هم همدل و هم جهت، به یکدیگر کمک کنیم؛ خانواده روابط عمومی قدرتمند می شود، اگر ما نتوانیم در روابط‌عمومی که قرار است الگوی جامعه باشد اتحاد وهمدلی و بخشندگی را تمرین کنیم، چگونه می‌خواهیم بقیه افراد در جامعه این کار را انجام دهند و یا دولتمردان ما را بپذیرند.


ممنون که با حوصله در این گفتگوی صمیمی شرکت کردید وصریح هم پاسخ دادید.حرف دیگری دارید؟
-ممنون که به من مهربانی کردید و این فرصت را دادید،برای شما و همه خوانندگان این گفتگو بهترین ها را که همان شادی و سلامت است  آرزو می کنم. باشد که نسل جوان روابط عمومی ها با مهربانی و دانش بیشتر و یکدلی، قدرت نهفته در خود و در این دانش را کشف کنند. باز هم ممنون شما.

   
  

اضافه نمودن به: Share/Save/Bookmark

نظر شما:
نام:
پست الکترونیکی:
نظر
 
  کد امنیتی:
 
   پربیننده ترین مطالب روابط عمومی  

  باج دادن به باجگیران رسانه‌ای: اشتباهی که نباید مرتکب شوید


  انواع مختلف شهرت


  چگونه می‌توان کارمندان را به سفیران برند تبدیل کرد


  مدیریت رشد سریع کسب‌وکار


  ۱۰مهارت گفتگو که همه ما باید یاد بگیریم


  ارتباط موثر، کلید محافظت از مردم و جامعه در برابر بحران‌های محیطی


  تحول دیجیتال، راهکارهایی برای بهره‌مندی روابط‌عمومی


  نوشتن کتاب: راهی برای تبدیل شدن به یک رهبر فکری


  10 نکته برای ایجاد خبرنامه‌های تاثیرگذارتر


  هوش مصنوعی و فرسایش شناخت انسان


 
 
 
مقالات
گفتگو
گزارش
آموزش
جهان روابط عمومی
مدیریت
رویدادها
روابط عمومی ایران
کتابخانه
تازه های شبکه
آخرین رویدادها
فن آوری های نو
تبلیغات و بازاریابی
ایده های برتر
بادپخش صوتی
گزارش تصویری
پیشنهادهای کاربران
اخبار بانک و بیمه
نیازمندی ها
خدمات
خبرنگار افتخاری
بخش اعضا
دانلود کتاب
پیوندها
جستجوی پیشرفته
موبایل
آر اس اس
بخشنامه ها
پیشکسوتان
لوح های سپاس
پیام های تسلیت
مناسبت ها
جملات حکیمانه
پایان نامه ها
درباره شارا
تماس با ما
Shara English
Public Relation
Social Media
Marketing
Events
Mobile
Content
Iran Pr
About Us - Contact US - Search
استفاده از مطالب این سایت با درج منبع مجاز است
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به شارا است
info@shara.ir
  خبر فوری: معرفی کتاب «هوش مصنوعی روابط‌عمومی در عمل» منتشر شد