درباره شارا | تماس | جستجوی پیشرفته | پیوندها | موبایل | RSS
 خانه    تازه ها    پایگاه اخبار    پایگاه اندیشه    پایگاه کتاب    پایگاه اطلاعات    پایگاه بین الملل    پایگاه چندرسانه ای    پایگاه امکانات  
پنجشنبه، 6 اردیبهشت 1403 - 08:34   

حسن عمیدی به عنوان سرپرست دفتر رسانه وزارت صمت منصوب شد

  حسن عمیدی به عنوان سرپرست دفتر رسانه وزارت صمت منصوب شد


ادامه ادامه مطلب یک

گوگل دوباره پایان کوکی‌های شخص ثالث را در کروم به تعویق انداخت

  گوگل دوباره پایان کوکی‌های شخص ثالث را در کروم به تعویق انداخت


ادامه ادامه مطلب دو

برنامه‌های انجمن متخصصان روابط‌عمومی به مناسبت روز روابط‌عمومی

  برنامه‌های انجمن متخصصان روابط‌عمومی به مناسبت روز روابط‌عمومی


ادامه ادامه مطلب سه

فراخوان دومین اجلاس ملی مدیران روابط‌عمومی

  فراخوان دومین اجلاس ملی مدیران روابط‌عمومی


ادامه ادامه مطلب چهار

   آخرین مطالب روابط عمومی  
  دیپلماسی روابط‌عمومی
  متا در حال قرار دادن ربات‌های چت در همه جاست تا شما به جایی نروید
  متا در حال قرار دادن ربات‌های چت در همه جاست تا شما به جایی نروید
  جوایز، مسئولیت اجتماعی شرکتی و جنجال به عنوان آهن‌ربای رسانه‌ای
  عکس ریش فتوشاپ شده مارک زاکربرگ در فضای مجازی وایرال شد
  فراتر از تبلیغات: بن‌بست پایداری در تبلیغات دیجیتال
  روابط‌عمومی و ارتباطات در روز زمین 2024: مسئولیت‌ها، کارکردها و نقش‌ها
  پیش‌بینی 2024: هفت روند روابط‌عمومی که امسال اهمیت خواهند داشت
  فراخوان دومین اجلاس ملی مدیران روابط‌عمومی
  برنامه‌های انجمن متخصصان روابط‌عمومی به مناسبت روز روابط‌عمومی
ادامه آخرین مطالب روابط عمومی
- اندازه متن: + -  کد خبر: 50923صفحه نخست » مقالات روابط عمومیشنبه، 12 آذر 1401 - 11:05
چگونه می‌توان سرمایه اجتماعی تولید کرد؟ راهکارها و سازوکارهای مولد سرمایه اجتماعی در جامعه چیستند؟ و چگونه می‌توان با بهره‌گیری از آن‌ها
رابطه سرمایه اجتماعی و دموکراسی
حسین ایمانی جاجرمی جامعه‌شناس/آینده نگر - از نظر بو روثستاین برای تولید سرمایه اجتماعی نمی‌توان تنها به جامعه مدنی اتکا کرد و نقش دولت به ویژه کارآمدی، عاری بودن از فساد و بهره‌مندی از سیاست‌های مشوق تعاملات و ارتباط میان گروه‌های اجتماعی مختلف و توجه به زیرساخت‌های اجتماعی، در این موضوع اهمیت زیادی دارد. 
  

 

شبکه اطلاع‌رسانی روابط‌عمومی ایران (شارا)-|| یکی از مسائل مهم برای همه کسان یا نهادهایی که نگران کاهش کیفیت حکمرانی هستند، این است که چگونه می‌توان با افزایش اعتماد عمومی میان شهروندان و در نتیجه افزایش موجودی سرمایه اجتماعی، حکومت «کارا» و «اثربخش» داشت. این نگرانی یک پرسش اصلی را مطرح می‌کند: «چگونه می‌توان سرمایه اجتماعی تولید کرد؟» به عبارت دیگر راهکارها و سازوکارهای مولد سرمایه اجتماعی در جامعه چیست‌اند؟ و چگونه می‌توان با بهره‌گیری از آن‌ها به موجودی سرمایه اجتماعی افزود؟ و در آن سرمایه‌گذاری کرد تا بر کیفیت حکمرانی افزوده شود؟

 

منظور از حکمرانی با کیفیت، قاعده امور بر قانون، مشارکت شهروندان، شفافیت سازوکارهای تصمیم‌گیری و مسئولیت‌پذیری مقامات حکومتی است. بو روثستاین در کتاب مشهور «دام‌های اجتماعی و مسئله اعتماد» تلاش کرده تا به این پرسش پاسخ دهد. به نظر او پاسخ به پرسش چگونگی سرمایه‌گذاری در سرمایه اجتماعی به آسانی سرمایه انسانی و مادی نیست و مسئله‌ای دشوار است. در اینجا چکیده‌ای از مباحث او را می‌آوریم.

فرآیندهای روان‌شناختی مولد اعتماد

سازمان‌ها و افرادی که ادعا می‌کنند قابل اعتماد هستند معمولاً به جای ایجاد اعتماد، بدگمانی را در گیرنده پیام برمی‌انگیزانند و به چنین اشخاص یا سازمان‌هایی به دیده تردید نگاه می‌شود زیرا به نظر می‌رسد آن‌ها ایرادی در کار خود دارند و الا چنین ادعایی را طرح نمی‌کردند. تولید اعتماد بر فرآیندهای روان‌شناختی پیچیده‌ای استوار است. اعتماد اجتماعی که بعد کیفی سرمایه اجتماعی را تشکیل می‌دهد، موضوعی اعتقادی است. اعتقادات افراد بر دو پایه «دانش کسب شده» و «جهان‌بینی اخلاقی» استوار هستند.

 

 اعتقادات نه به راحتی و نه به اجبار پدید می‌آیند. ریشه عقاید فرد درباره اعتماد اجتماعی، بیشتر در اعتقادات شخصی موجود در اعماق وجود ریشه دارند که ممکن است در دوران اولیه کودکی القا شده باشند یا از تجربیات شکل‌دهنده زندگی برخاسته باشند. از این رو تغییر در ذهنیت افراد یکی از دشوارترین کارها است.

 

 اگر فردی، مردم‌گریز باشد و نسبت به درست‌کاری بشر گمان بد بورزد، تغییر اعتقاد او دشوار است و این کار سخت‌تر هم می‌شود هنگامی که فرد مورد نظر عضو گروه‌هایی شود که اعضای آن به یکدیگر بی اعتماد و حتی از یکدیگر متنفر باشند. یافته‌های تحقیقاتی گسترده نشان می‌دهند که نفرت و بی اعتمادی بین گروهی مبتنی بر قومیت، اثر خود تقویت‌کنندگی بر عقاید افراد دارد و در نتیجه به بخش و جزئی از هویت و منطق بسیج گروه تبدیل می‌شود.

ابزارهای سیاسی مولد سرمایه اجتماعی

با این وجود امکان به کار گرفتن «ابزارهای سیاسی» برای آسان‌تر یا دشوارتر کردن مواجهه مردم با یکدیگر وجود دارد، مثلاً می‌توان فضاهای عمومی مثل پارک و کتابخانه ایجاد و یا در ساخت آن‌ها تسهیل کرد تا تعاملات میان مردم بیشتر شود. یا می‌توان به سازمان‌های داوطلبانه کمک کرد. با این حال سودمندی کمک‌های مالی دولت به این سازمان‌ها مشخص نیست.

 

 این کمک‌ها حتی می‌تواند اثر منفی ناخواسته داشته باشد. برای مثال حمایت‌های مالی دولت سوئد از جنبش مردمی مقابله با مصرف مشروبات الکلی سبب ایجاد این درک عمومی شد که سازمان‌های مدنی مشارکت کننده در این جنبش، اقتدار دولتی را گسترش می‌دهند و همین مسئله به جای افزایش مشارکت مدنی سبب کاهش آن شد. پس در بسیاری موارد کمک‌های دولتی به سازمان‌های مدنی می‌تواند نتیجه معکوس داشته باشد و به جای افزایش مشارکت مدنی سبب کاهش آن شود.

 

در تجربه‌ای دیگر مشارکت سازمان‌های حمایتی بین المللی مانند بانک جهانی در سیاست‌گذاری‌ها برای افزایش سرمایه اجتماعی در کشورهای در حال توسعه از طریق شبکه‌های اجتماعی و سازمان‌های داوطلبانه نوپا، نتیجه معلومی نداشته است. گزارش بانک حاکی از آن است که موفقیت پژوهش‌های انجام شده درباره سرمایه اجتماعی بیشتر در نشان دادن اثرات مفید این سرمایه بوده تا تدوین و تهیه آیین نامه و خطوط راهنما درباره چگونگی سرمایه‌گذاری در آن. به عبارت دیگر پژوهش‌ها نتوانسته‌اند سازوکارهای تولید سرمایه اجتماعی را نشان دهند.

 سرمایه اجتماعی در سطح فردی

مطالعات این سطح نتایج غیرمنتظره داشته است. تصور این است که سرمایه اجتماعی در طبقات کارگر بیشتر است زیرا آن‌ها حس همبستگی اجتماعی توسعه‌یافته‌ای دارند و صاحب فهم تاریخی اهمیت سازمان یافتن در اتحادیه‌ها هستند. وجود این ویژگی‌ها به سبب سطح بالای اعتماد اجتماعی است. پس عاقلانه است که فکر کنیم بالاترین میزان اعتماد در میان آن دسته از گروه‌های اجتماعی دیده می‌شود که نسبت به سایر گروه‌ها، درآمدهای به نسبت پایین و تحصیلات اندک دارند.

 

فرض عام نخست این است که کم‌درآمدها با تحصیلات پایین اما سازمان‌یافته مانند طبقات کارگر بیشترین میزان اعتماد اجتماعی را دارند. فرض عام دوم این است که افراد موفق از نظر اقتصادی، سطوح پایینی از اعتماد اجتماعی و تعهد مدنی دارند. اما نتایج تحقیقات خلاف این دو فرض را نشان می‌دهد. سطح بالایی از اعتماد اجتماعی و گستره وسیع شبکه‌های اجتماعی میان مردمی با تحصیلات و درآمدهای به نسبت بالا وجود دارد. «برندگان» و افراد موفق جامعه، آن‌هایی هستند که درجات بالایی از اعتماد را نسبت به دیگران از خود بروز می‌دهند. «بازندگان» و افراد ناموفق این ویژگی‌ها را ندارند.

منزلت اجتماعی بالا، خوش بینی، نگرش مثبت نسبت به دموکراسی و خرسندی عمومی با سطوح بالایی از اعتماد اجتماعی رابطه‌ای مثبت دارند.

مطالعات اجتماعی-روان‌شناختی درباره علل اعتماد اجتماعی به دو دسته تقسیم می‌شوند: دسته اول، مدعی‌اند سرمایه اجتماعی در دوران کودکی از طریق فرآیند اجتماعی شدن در خانواده به وجود می‌آید. برای مثال اوسلانر اعتماد را به دو دسته خاص‌گرا (اعتماد به افراد خاص) و عام‌گرا (اعتماد به عموم مردم) تقسیم می‌کند. او با بهره‌گیری از داده‌های پیمایشی وسیع در آمریکا نشان می‌دهد که تفاوت‌های باقاعده‌ای در عقاید و ارزش‌های خاص‌گرایان و عام‌گرایان وجود دارد. 

دوراهی اجتماعی، موقعیتی است که در آن منافع جمعی در برابر منافع خصوصی قرار می‌گیرد و تحقیقات روان‌شناختی-اجتماعی تجربی زیاد روی رابطه میان اعتماد و دوراهی مذکور انجام شده است. محققی به نام سالی نتایج حدود 160 آزمایش را با تعدادی در حدود 5000 آزمودنی مورد فراتحلیل قرار داد و 4 نکته از آن‌ها بیرون کشید:

کنش منفعت‌طلبانه به آن گستردگی که نظریه انتخاب عقلانی تصور کرده، متداول نیست و 25 تا 30 درصد افراد حتی در آزمایش‌های انعطاف‌ناپذیر معمای زندانی، راهبرد همکاری را انتخاب کرده‌اند.

فرصت برقراری ارتباط بوضوح درصد افرادی را که گزینه همکاری را انتخاب می‌کنند، افزایش می‌دهد.

القای قبیله گرایی یا اعتماد خاص‌گرایانه بسیار ساده است، کافی است افراد را به گروه‌هایی تقسیم کرد که تنها مجاز به برقراری ارتباط درون گروهی هستند و از ارتباط با اعضای خارج از گروه منع شده‌اند.

همکاری برای افراد محدود شده به ارتباطات درون گروهی هنگامی که آن‌ها به انتهای مجموعه ای از تعاملات مکرر می‌رسیدند، کاهش می‌یافت.

نتیجه مهم این بود که ارزش‌های فرهنگی یا هنجاری شخص در انتخاب گزینه آن‌ها مهم و اثرگذار است. برای مثال ویتنامی‌ها نسبت به آمریکایی‌ها تمایل بسیار بیشتری برای همکاری دارند.

 هوش اجتماعی

یک عامل دیگری که به آن برای سرمایه اجتماعی نیاز هست، هوش اجتماعی است. بر اساس تعریف توشیو یاماگیشی به توانایی کشف و تفسیر علائم صادر شده از سوی مردم، هوش اجتماعی گفته می‌شود علائمی که فرد بر اساس مواجه با آن‌ها اطلاعاتی را درباره قابل اعتماد بودن یا نبودن دیگران به دست می‌آورد. از آن جایی که هرچه اعتماد اجتماعی بیشتر، هوش اجتماعی هم بیشتر و در نتیجه عملکرد بالاتر، پس از منظر سیاسی از آن جایی که هوش اجتماعی، توانایی است که مردم آن را از طریق تعاملات گسترده با دیگران به ویژه آن‌هایی که همانند با آن‌ها نیستند، کسب می‌کنند، پس اگر دولت‌ها خواهان سرمایه گذاری در سرمایه اجتماعی هستند باید شرایطی را پدید آورند که در آن، افراد در سال‌های نخست زندگی‌شان به کرات با افرادی که شبیه خودشان نیستند، تعامل کنند. چنین نتیجه‌گیری حداقل دو شرط نهادی را در سطح جامعه پیشنهاد می‌کند:

- فراهم کردن امکان تعاملات میان افراد متفاوت از نظر قومی یا طبقاتی و جلوگیری از تفکیک فضایی
- وجود برخی نهادهای اجتماعی برای مجازات افرادی که رفتارهای فرصت‌طلبانه و خیانت‌آمیز دارند. چنین نهادهایی سبب می‌شوند مردم رغبت بیشتری برای تعامل با دیگران متفاوت داشته باشند.

پس در جوامعی که به اعضای خود فرصت‌های تعاملات خارج از چارچوب‌های معمول و درونی شده می‌دهند، در مقایسه با سایر جوامع، احتمال افزایش سطح هوش و اعتماد اجتماعی، بیشتر است. یک نتیجه دیگر از تحقیق یاماگیشی این است که در جستجوی منبع اعتماد اجتماعی، باید به سطوح سیاسی و اجتماعی هم توجه کرد. از نظر پاتنام و بسیاری دیگر، جامعه مدنی در این زمینه اهمیت زیادی دارد. اینگلهارت دموکراسی را مهم می‌داند. اوسلانر از قوی‌ترین عوامل پیش‌بینی‌کننده اعتماد اجتماعی، به برابری اقتصادی و برابری فرصت‌ها اشاره می‌کند.

 جامعه مدنی و نقش آن در تولید سرمایه اجتماعی

 نظریه‌های مربوط به اهمیت جامعه مدنی برای نخستین بار به کتاب مشهور «دموکراسی در آمریکا» اثر الکسی دو توکویل بازمی‌گردد که کارآمدی دموکراسی آمریکایی‌ها را ناشی از زندگی انجمنی آن‌ها می‌دانست. این نظریه در تحلیل علل تجزیه شوروی اعتبار خوبی پیدا کرد. رابرت پاتنام در مطالعه خود درباره حکومت‌های منطقه‌ای در ایتالیا، منبع سرمایه اجتماعی را تراکم و وزن جامعه مدنی دانست. مهم‌ترین ایده این نظریه این است که انجمن‌های داوطلبانه سبب تولید سرمایه اجتماعی می‌شوند.

 اما این ایده سه نقیصه دارد:

مسئله مفهومی، ناتوانی در تفکیک میان سازمان‌های مولد سرمایه اجتماعی و آن‌هایی که مولد عدم اعتماد اجتماعی هستند. مانند بسیاری از سازمان‌های داوطلبانه دارای ماهیت مذهبی، سیاسی، قومی و جنسیتی که وجودشان تا حدودی مبتنی بر تفکیک از سایر گروه‌هاست، یا مبتنی بر بی اعتمادی. به عبارت دیگر، سرمایه اجتماعی در برابر سرمایه ضد اجتماعی. مشارکت در انجمن‌ها می‌تواند منجر به تولید، حفظ یا فرسایش سرمایه اجتماعی در جامعه شود.

مسئله تجربی، اثبات هم‌بستگی بین مشارکت در انجمن‌های داوطلبانه و اعتماد اجتماعی بالا در سطح فردی به هیچ وجه امکان‌پذیر نیست!

اگر جامعه مدنی تولید کننده نوعی از باورها است که برای وجود یک دموکراسی کارآمد و با ثبات ضروری است، پس دموکراسی‌های تازه استقراریافته باید بخش داوطلبانه پویا و قوی داشته باشند. اما مطالعات مربوط به فرآیندهای دموکراتیک شدن برزیل و اسپانیا نشان می‌دهد که آن‌ها از نظر شاخص‌های جامعه مدنی، رتبه بالایی ندارند. در اینجا به نظر می‌رسد آن چه اهمیت دارد «قانون اساسی و نهادهای سیاسی» هستند.

 دولت و سرمایه اجتماعی

آیا نهادهای دولتی، سرمایه اجتماعی را تولید می‌کنند؟ ماهیت دولت‌ها اهمیت دارد. تحقیقات نشان داده‌اند که اعتماد اجتماعی بالا با دموکراسی با ثبات، فساد اندک و درجه پایین نابرابری اقتصادی ارتباط دارد. اعتماد سیاسی، یعنی اعتماد به نهادهای دموکراتیک مانند پارلمان، احزاب سیاسی و حکومت. تحقیقات دریافته‌اند بین اعتماد سیاسی و اعتماد اجتماعی همبستگی قوی وجود ندارد. سیاست در دموکراسی نمایندگی ماهیتاً منفعت‌گرا و حامی‌گراست. نکته این است که اثر نهادهای اجرایی بر نحوه عملکرد و مشروعیت دموکراسی به میزان زیادی دست‌کم گرفته شده است.

 

در بیشتر جوامع عموم مردم اغلب با نهادهای اجرایی دموکراسی تماس دارند تا نهادهای نمایندگی آن. استفان کاملین نشان داده که تجربیات مستقیم شهروندان از نحوه رفتار با آن‌ها از سوی نهادهای مختلف خدمات عمومی، تاثیرات قابل توجهی بر دیدگاه‌های سیاسی و جهت گیری‌های ایدئولوژیک آنان دارد و در شکل‌گیری عقاید سیاسی افراد، تأثیر تجربیات آنان از نهادهای خدمات اجتماعی در مقایسه با موقعیت اقتصادی آنان اهمیت بیشتری دارد. وظیفه نهادهای اجرایی به طور محسوس و مشخص، تأمین حقوق دموکراتیک و اجتماعی شهروندان است.

 

 آنچه این نهادها را قابل اعتماد می‌کند، نه جانب‌داری متعصبانه، بلکه بی‌طرفی است. در انصاف در رویه‌ها و اجتناب از فساد، مشتری‌گرایی، خویشاوندگرایی و تبعیض. برای مثال در سوئد، اعتماد به نظام حقوقی و باور به عدم رواج رشوه‌گیری و فساد، حتی در صورت کنترل سطح تحصیلات پاسخ‌گویان، تأثیر چشمگیری بر اعتماد بین فردی دارد.

به عنوان یک نتیجه کلی از همه این مباحث می‌توان گفت از نظر بو روثستاین برای تولید سرمایه اجتماعی نمی‌توان تنها به جامعه مدنی اتکا کرد و نقش دولت به ویژه کارآمدی، عاری بودن از فساد و بهره‌مندی از سیاست‌های مشوق تعاملات و ارتباط میان گروه‌های اجتماعی مختلف و توجه به زیرساخت‌های اجتماعی، در این موضوع اهمیت زیادی دارد. 

منبع:روئستاین، بو (1393)، «دام‌های اجتماعی و مسئله اعتماد، ترجمه لادن رهبری و همکاران، تهران: آگه.


tccim

 

 

 

 

 

 

   
  

اضافه نمودن به: Share/Save/Bookmark

نظر شما:
نام:
پست الکترونیکی:
نظر
 
  کد امنیتی:
 
   پربیننده ترین مطالب روابط عمومی  

  سه درس روابط‌عمومی از مدیریت بحران


  چگونه رسانه‌ها و روابط‌عمومی می‌توانند در شرایط جنگی به پیروزی کمک کنند؟


  بهترین راه برای تحقق رویاهای‌تان این است که از خواب بیدار شوید


  گیمیفیکیشن در روابط‌عمومی


  راهنمای کوتاه بحران


  6 مشکل پیش روی روابط‌عمومی در جهان معاصر


  دیپلماسی روابط‌عمومی


  نقش روابط‌عمومی‌‌ دیجیتال در برند سازی


  4 رفتار کمتر شناخته شده رهبری برای تسلط بر موفقیت


  ارتباطات ترکیبی


 
 
 
مقالات
گفتگو
گزارش
آموزش
جهان روابط عمومی
مدیریت
رویدادها
روابط عمومی ایران
کتابخانه
تازه های شبکه
آخرین رویدادها
فن آوری های نو
تبلیغات و بازاریابی
ایده های برتر
بادپخش صوتی
گزارش تصویری
پیشنهادهای کاربران
اخبار بانک و بیمه
نیازمندی ها
خدمات
خبرنگار افتخاری
بخش اعضا
دانلود کتاب
پیوندها
جستجوی پیشرفته
موبایل
آر اس اس
بخشنامه ها
پیشکسوتان
لوح های سپاس
پیام های تسلیت
مناسبت ها
جملات حکیمانه
پایان نامه ها
درباره شارا
تماس با ما
Shara English
Public Relation
Social Media
Marketing
Events
Mobile
Content
Iran Pr
About Us - Contact US - Search
استفاده از مطالب این سایت با درج منبع مجاز است
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به شارا است
info@shara.ir
  خبر فوری: معرفی کتاب «هوش مصنوعی روابط‌عمومی در عمل» منتشر شد