مقدمه
پیچیدگی مسائل بین‌المللی، تفاوت‌های چشمگیر بین کشورها و آشنایی اندک تصمیم گیرندگان با اوضاع کشور خارجی ایجاب می‌کند تصمیمات دقیق و سنجیده باشد. تصمیمات استراتژیک معمولا به عواملی مانند انتخاب کشورها، بازارهای محصول، بخش های هدف، شیوه عمل و زمانبندی ورود به بازار مرتبط می شود. در نقطه مقابل، چیزهای همچون مکان یابی محصول، سازگاری محصول، تبلیغات، تقلید، انتخاب رسانه، ترفیع فروش خاص، قیمت گذاری و تصمیمات توزیع به تصمیمات تاکتیکی مربوط می گردد.
در فرایند طراحی و تدوین استراتژی بازاریابی نیاز به تحلیل و انتخاب فاکتورها و معیارهای چندگانه ای که این فرایند نیاز به تصمیم گیری با معیارهای چندگانه می باشد. تصمیم گیری مبتنی بر انتخاب صورت گرفته توسط انسان، با توجه به اینکه محدود به معیارهای ذهنی و ساختار نیافته می باشد، چندان گرایش مناسبی نخواهد بود. با توجه به تغییرات سریع وپیچیدگی محیطی که مدیران دران به فعالیت مشغولند استفاده از سیستم های اطلاعاتی مناسب برای مدیران امری حیاتی است.
مطالعات اخیر تاکید بر استفاده از تکنیکهای هوشمند در سیستمهای پشتیبانی کننده تصمیم و دستیابی به دانش داشته اند، آشنایی بنگاه های صادرکننده با معیارهای سنجش تصمیم گیری از نظر علم بازاریابی بنوبه خود در بازار رقابت، موجب ارائه فرآورده ها با قیمتهای رقابتی و همچنین برخورداری از شبکه وسیع بازاریابی و توان کافی جهت پیشی گرفتن از رقبای تجاری خود خواهد شد. هربرت سایمون با یک‏ مقدمه، جایگاه سیستم‏های تصمیم‏گیری در سازمانها را به خوبی تبیین می ‏کند

منبع: شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران(شارا)
برگرفته از: http://marketingarticles.ir