شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- هنگام تماشای جام کنفدراسیون‌های CAF میان اورلاندو پیراتز (Orlando Pirates) و تونیسیا (CAF)، من نتوانستم کمکی کنم اما به یک جفت (( استراتژی رابطه فروش و بازاریابی)) از سوی بازیکنان توجه کردم. با توجه به تعریف ویکی‌پدیا (( بازاریابی و فروش کاملاً متفاوت‌اند، اما هدف مشترکی دارند))، و یک مسئله اساسی میان فوتبال من و قضیه فروش وجود دارد.

فوتبال و فروش
اینجا جایی است که ما می‌بینیم تمامی بازیکنان در صف هستند، و طرفداران در جستجوی دیدن بازیکنان موردعلاقه‌شان در تیم هستند که پیش از تعویض در زمین‌بازی خواهد کرد، و درحالی‌که سایر طرفداران احساس می‌کنند این بازیکن باید روی نیمکت باشد و یکی دیگر که روی نیمکت است ترجیحاً باید به داخل زمین برود. اینجا جایی است که‌ برندهای تجاری تمام نیروی خود را صرف نفوذ فشاری برای محصولات - به بازار- می‌کنند و جامعه مرتبط از منظری می نگرد که کدام‌یک را "حمایت" کند یا بپسندد و در پی آن باشد! و در آن، در حمایت از محصولات ما شاهد کاندید شدن یا نائل آمدن آن‌ها خواهیم شد.

ضد حمله رقبا
اینجا، جایی است که در فوتبال، بازیکنان مهارت‌های خود را در واکنش به حملات حریف به نمایش می گذارند و طرفداران آن‌ها را تشویق می‌کنند چراکه تیم موردعلاقه‌شان صاحب توپ است. به‌عبارت‌دیگر، انتظار برای انجام حرکتی از سوی حریف درحالی‌که شما برای پاسخ نقشه کشیده‌اید، و قبل از آنکه پیام را تحویل دهد شما آن را در کمال تعجب دیگران پاسخ می‌دهید. اینجا همان‌جایی است که ما دیدگاه برندهای تجاری را می‌بینیم چنانچه آن‌ها رقبای خویش را در گفتگوهایشان به سخره می‌گیرند تا به طرفدارانشان نشان دهند چه کسی بازیکن واقعی بازی است، درحالی‌که همان زمان محصولاتشان را بازاریابی می‌کنند.

گل‌ها (اهداف)
همه ما عاشق گل فوتبال (هدف) هستیم. استراتژی پیروزی به دست می‌آید، زمانی که ما پیروز می‌شویم، زمانی که ما می‌بازیم، زمانی که ناامید می‌شویم حتی زمانی که تمام داشته‌هایمان را از دست می‌دهیم. فوتبال یک بازی زیباست، تا برندهای تجاری در محیط‌های دیجیتالی هستند، چه کسی با محصولاتشان ارتباط پیدا می‌کند، درحالی‌که هنوز هم در حال مزاح هستند. زمانی که آن را به فروش و بازاریابی وارد می‌کند، زبانی وجود دارد که هر برندی از این طریق محصولاتشان را تزریق می‌کنند.

برخی از برندهای تجاری در محصولات و نمایش مشابهی رقابت دارند، اما زبان و لحن شان بیشتر در محتوا است. درصورتی‌که به گل (هدف) نرسند، نیمه دوم هست و زمانی که به رقبا نگاه کرد و دید که چگونه آن‌ها بازی‌شان را بازی می‌کنند و در محتوا تفاوت ایجاد می‌نمایند ولی مورد تشویق بیشتر مخاطبان قرار می‌گیرند.

برخی از طرفداران به حمله بازیکنان(برندها) نگاه می‌کنند و نیز به دلیل تلاش بسیار زیاد یا موردپسند واقع نشدن به دلیل آخرین تجربه‌شان، و برخی از طرفداران آن‌ها را به گفتگو می‌آورند تا ببینند آن‌ها می‌توانند از مزیت تزریق مجدد محصولات شان بهره‌مند شوند. سایر طرفداران به اینکه چرا به خدمات سایر برندها علاقه‌مند نیستند واکنش نشان می‌دهند، آن‌ها را به گفتگو می آورند تا ببینند که برندها می‌توانند آن‌ها را متقاعد کنند، محصولاتشان بهتر است. اما این بدین معناست که فروش آخرین مرحله بازاریابی است، درحالی‌که قیمت‌گذاری، ترویج، محل و مراحل تولید به خط مقدم آمده است، یا نقطه شروع در تزریق محصولات شما کلامی می‌باشد(محتوا و متن)، بدون اینکه فروش سخت باشد؟

منبع مرجع: شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)

گروه ترجمه شارا