شبکه اطلاع‌رسانی روابط‌عمومی ایران (شارا)-|| هر فردی به عنوان فعال در حوزه روابط عمومی بهتر است توانمندی های مرتبط با حوزه کاری اش را فرا بگیرد. گاهی این توانمندی ها از حوزه استعداد افراد بسیار دور است اما به هر حال برای موفقیت در هر کاری آشنایی با ابزارش بسیار تعیین کننده است.

نوشتن هم به عنوان یک ابزار در روابط عمومی گاهی می تواند همه چیز را تحت تاثیر خود قرار دهد. در متنی که ترجمه شده با استفاده از جملات نویسندگان در حوزه های مختلف ادبیات، روزنامه نگاری و ... سعی شده به یک فرد فعال روابط عمومی بگوید، چگونه بنویسید یا چگونه بهتر بنویسد.

نوشتن یک مهارت بسیار آسان است که که همه آن را در مدرسه به یک اندازه یاد می گیریم.

از «سامرست موآم » البته نه چندان موثق، نقل شده: تمام آن لغاتی که ما برای نوشتن به آن ها نیاز داریم در فرهنگ لغات است، مهم اینجاست که چگونه آن را درست کنار هم بچینیم.

البته در واقعیت کمی پیچیده تر از این به نظر می رسد ولی نوشتن مهارتی است که اکثر ما ( در شغلی که به عنوان روابط عمومی داریم ) حالا به آن نیاز داریم به این دلیل که اینترنت و رسانه های جمعی برای تاثیر گذاری بیشتر و اطلاعات وسیع تر می بایست - محتوای دقیق تری داشته باشند، به همین دلیل باید یاد بگیریم که - به درستی از این توانمندی استفاده کنیم.

با این حال، وقتی بروشوری، وب سایتی، بلاگی، مقاله، موضع، خبر یا نامه تجاری در حال نوشته شدن است، انتخاب کلمات درست در جای مناسب کار دلهره آوری است. در این جا با ذکر چند نقل قول از چهره های تاثیرگذار ادبیات به بررسی صنعت و حرفه نویسندگی می پردازیم.

- اصل اساسی ویرایش

« این کاملا درست است که هر چیز نادرستی را بنویسیم – تا زمانی که آن را به روشنی و درخشش یک الماس ویرایش کنید.» - سی.جی چرری

قاعده مطلق نوشتن هر چیزی، نوشتن آن است. اغلب ما بی وقفه نگران یک جمله یا بخشی از یک متن هستیم، قبل از اینکه به جمله یا بخش بعدی متن برویم و سپس نگران آن چیزی شویم که قبلا نوشته ایم. بهتر است اول هر چیزی که به ذهن مان می رسد بنویسیم و سپس به متن مراجعه کنیم و آن را ویرایش کنیم. با این کار شما تمام آنچه که در ذهنتان است را مقابل چشم های تان و نوشته شده دارید – در واقع اتود اولیه کارتان را زده اید - و حالا وقت آن است که ببینید چگونه می توانید به بهترین روش ممکن آن را ویرایش کنید – تا برای مخاطبی که دارید قابل فهم باشد- .

نویسنده آمریکایی « جان اروینگ» می گوید: « بیشتر از نیم یا حتی به اندازه دو سوم از زندگی من به عنوان یک نویسنده صرف بازنویسی و ویرایش شده است.» چندان مهم نیست که پیش نویس اولیه شما خوب، بد یا زشت باشد. مهم این است که – اتود اولیه کارتان - کامل شده و می تواند بازنویسی، ویرایش و دوباره نوشته شود. به عبارت دیگر، جرات بد نوشتن را داشته باشید.
همانطور که ارنست همینگوی می گوید: « همیشه اولین پیش نویس هر چیزی، مزخرف است!»

- مهم این نیست که شما چه می گویید، مهم این است که مخاطبتان از گفته های شما به چیزی که می خواهد، خواهد رسید؟

«یک نویسنده بدون خواننده معنی ندارد.» - هارلن کوبن

وقتی یک پیش نویس اولیه از چیزی که می خواهید در نهایت منتشر کنید می نویسید، مدت خوب و مناسبی را به این اختصاص دهید که چه کسی در نهایت بلاگ، مقاله، متن یا ایمیل شما را خواهد خواند؟ یک مخاطب بالقوه؟ اگر این طور است، آن ها احتیاج دارند در مورد چه چیزی بدانند؟ چه اطلاعاتی در مورد متنی که می نویسید نیاز دارند؟ چه مزایایی می توانید به آن ها معرفی کنید؟

ممکن است شما ( به حق ) نسبت به چیزهای جدید و تکنولوژی یا توانمندی هایی که در محصول یا خدمات شما تعبیه شده است بسیار افتخار کنید، مشتری محصول یا خدمات شما ممکن است نتواند به اندازه شما از تمام آن چیزی که وجود دارد اطلاع داشته باشد، بنابراین آن ها فقط می خواهند بدانند که این خدمت یا محصول چیست و آن ها چرا باید آن را بخرند؟

- واقع گرایانه بنویسید.

« کار یک نویسنده گفتن حقایق است.» - اندی رونی

اگر تله موش شما از تله موش پیشین بهتر است، توضیح دهید که چرا بهتر است. بیانیه ای شبیه این که: « تله موشی که ما اختراع کرده ایم بهترین تله موشی است که تاریخ بشریت می توانست وجود داشته باشد.» کاملا غیر قابل باور خواهد بود.

دوباره نگاه کنید به آن چیزی که نوشته اید. آیا تمام ادعاهای شما قابل اثبات است؟ اگر نه، آن را پاک کنید. مزیت اختراع اینترنت و وجود رسانه های جمعی این است که دیگر جایی برای پنهان بودن و پنهان کردن باقی نمی ماند و ادعاهای مشکوک ممکن است هزاران بار سخت تر و بدتر به شما حمله کند.

- نوشتن بیشتر از استعداد پشتکار می خواهد.

« اگر می خواهید یک نویسنده باشید، شما باید دو چیز را در راس همه کارها قرار دهید: بسیار بخوانید و بسیار بنویسید.» - استفان کینگ

وقتی شما برای اولین تجربیات نوشتن را آغاز می کنید، آن قسمت خالی صفحه یا تکه سفید کاغذ می تواند تمرکزشما را از بین ببرد و باعث توقف شما از شروع شود. پس بنویسید و بنویسید.
بهترین راه برای یاد گرفتن این است که بخوانیم و مرور کنیم که سایر شرکت ها در متن ها، صحبت ها یا بلاگ های شان چه می گویند. ممکن است که آن ها چیزهای به درد نخوری بنویسند ولی با خواندن بهترین آن ها شما می توانید ایده بهتری بگیرید که نوشته خوب چطور می تواند باشد.

بعد از آن نوبت به تمرین می رسد. برای مثال می توانید یک استراتژی داشته باشید، وبلاگی راه بیاندازید و ماهی یک مطلب در آن بنویسید.

- صادقانه بنویسید، عاقبت چوپان دروغگو رسوایی بود.

« یک نویسنده واقعی کسی است که نوشتن برای او بسیار مشکل تر از نوشتن برای مردم عادی است.» - توماس مان

تعداد بسیار کمی از مردم از جمله نویسندگان حرفه ای، نوشتن را راحت می دانند ولی آن چیزی که مهم است این است که خود را صادقانه توضیح دهید، با یک استراتژی پیام که در مخاطبان هدف شما طنین انداز می شود. این روش را دنبال کنید و مطمئن باشید همه چیز درست می شود. برای اینکه نویسنده بزرگی باشید، احتیاجی نیست که چیزهای بزرگی بنویسید. بهتر است که پیام بهتری داشته باشید.

رابرت بنچلی بعد از سال ها نوشتن می گوید: پانزده سال طول کشید تا کشف کنم که هیچ استعدادی در نوشتن ندارم، اما کمی دیر بود چون به اندازه کافی معروف شده بودم.
همین موفقیت می تواند برای شما و سازمان شما نیز اتفاق بیفتد. صداقت و اصالت بسیار مهم تر از حجم محتوایی است که منتشر می کنید.

منبع ترجمه
http://realbusiness.co.uk
ترجمه : سحر اخوان کاظم زاده
منبع مرجع:  شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)