شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)-- پنج شنبه 26 دی ماه روز خوبی برای یک تجربه ناب اخلاق آکادمیک بود. در این روز به منظور ارزیابی علمی مقالات ارسالی به دبیرخانه همایش «جامعه و فضای مجازی»[2] از تعدادی از استادان و صاحب نظران در این حوزه دعوت شده بود تا بدین منظور در موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران[3] حضور بهم رسانند. پیش از نشست با خود فکر می کردم که چرا باید جمعی از استادان خبره، بدون چشمداشتی در یک روز تعطیل در چنین جلسه ای حاضر شوند و حدس می زدم که شاید حداکثر چهار یا پنج نفر، آن هم به سبب رفاقت و رو دربایستی خودی نشان بدهند! اما در کمال ناباوری، نزدیک به بیست نفر از مدعوین به موقع در جلسه یاد شده حضور یافته و وظیفه داوری را حتی با فرض مردود شدن مقالات خویش آغاز و به نیکی به پایان بردند.
در شرایط عادی، برگزاری چنین جلساتی طبیعی به نظر می رسد اما در شرایطی که جعل و تقلب و منفعت طلبی، برخی فضاهای آکادمیک ایران را آلوده کرده است و انگیزه فعالیت علمی شفاف و خالصانه را از دل ها برده است، دیدن این تعداد نخبه دانشگاهی آن هم در یک روز تعطیل، حداقل برای بنده غیر عادی به نظر می آمد! بعد از این نشست علمی که در فضایی صمیمانه برگزار شد با خود فکر کردم باید تجربه مردم نگارانه خویش را با یک نتیجه گیری اخلاقی بیان کنم. البته بی شک، از این رخدادها، در سایر محافل علمی نیز روی می دهد و اینگونه جلسات علمی هنوز یک رخداد کمیاب نیست؛ با این وجود، چنین رخدادی را شایسته توجه و ارزیابی می دانستم و بدین جهت در پی تحلیل جامعه شناختی اجمالی آن برآمدم.
تبیینی که به نظرم آمد این بود که شاید بتوان این گفته مرتن را درست دانست که «وقتی ابزار رفاه دست نایافتنی است، افراد به تعبیه ابزارهای نامتعارف و غیر اخلاقی دست می یازند تا به موفقیت مادی دست یابند». اما رخداد آن روز برخلاف این اظهار نظر، نشان از آن داشت که هنوز هم برخی متفکران نو اندیش در جامعه ایران وجود دارند که به بی اخلاقی ها بی اعتنایی کرده و نظریه مرتن را با رفتار خود فاقد کفایت تجربی قلمداد می کنند. به خصوص آنکه مشاهده کردم که قشر دانشگاهی اصول گرا هنوز هم در مقابل بی اخلاقی مقاومت می کند.
پس از اینکه از جلسه خارج شدیم در مسیر برگشت، بر دیواری اطلاعیه ای دیدم با مضمون قبول سفارش انجام امور پایان نامه و نگارش مقالات علمی! و بی درنگ با خود اندیشیدم که چه آینده تلخی در انتظار نهادهای دانشگاهی است! و چه سخت است بازتولید اخلاق علمی آنگونه که در جلسه یادشده تجربه شد! پرسشی که در ذهنم بی پاسخ ماند این است که چرا باید با این پارادوکس ها چالش کرد؟ چرا اصول اخلاقی در محافل علمی این روزها اینقدر آسان زیر پا گذاشته می شود؟ با خود گفتم که شاید رسانه های متعهد و اخلاق گرا بتوانند تا اندازه ای با انعکاس تجربیاتی از این دست، نهادهای دانشگاهی را از گرفتاری در بی اخلاقی برهانند! زیرا بر این باورم اگر بی اخلاقی دانشگاه ها را فرا بگیرد در آن صورت، چه انتظاری از سایر اقشار می توان داشت که در مقابل وسوسه های مادی مقاومت کنند و آیا آن وقت هم می توان نظر مرتن را به خاطر فقدان شواهد تجربی در ایران مردود دانست؟ این پرسش موجب شد تا این یادداشت را رسانه ای کنم تا میل رسانه ها را نیز در پرداختن به این امور مهم آزموده و بازتاب تامل انگیز تحلیل خود را نه صرفا به مثابه قدرشناسی، بلکه به مثابه یادآوری اخلاق آکادمیک بر این صفحه رقم زنم.
1. دانشیار گروه ارتباطات دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
2. این همایش 27 بهمن سال جاری در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار خواهد شد.
3. محل دائمی دبیرخانه همایش یاد شده
|