شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- حرکت جمعی مردم در بحرانها همیشه زبانزد بوده است، به نژاد و رنگ کار ندارد بلکه همبستگی اجتماعی که برای کمک به حادثهدیدگان شکل میگیرد، عوام یا خواص ندارد و لحظه به لحظه پرشورتر میشود.
اما با ظهور رسانههای اجتماعی و شکلگیری شهروندخبرنگارها که مردم خودشان در حال تولید و توزیع اخبار هستند، حوادث و اتفاقات در مرحله اول از کانال شهروندان گزارش میشود و بعد اگر همصدایی با آن زیاد بود و عمق فاجعه بیشتر بود، رسانههای رسمی نیز به آن توجه میکنند و آن را پوشش میدهند تا سازمانهای رسمی نیز دست به کار شوند.
افراد بسیاری نیز که در نقطه کانون بحران هستند، جان خود را به خطر میاندازند تا از آن بحران گزارش تهیه و ارسال کنند! گویی که «باز نشر» یک عکس یا توییت از «جان» آدمی اهمیت بیشتری دارد!
فیلمها و عکسهایی که از بحرانهای طبیعی توسط کاربران به اشتراکگذاشته میشود، گاهی چنان تصویر واقعی میدهد که همدلی بسزایی در کمک به آنها در ما شکل میگیرد. شاید گاهی اوقات فاصلهای نیز بین «واقعیت» و «حقیقت» آنها نیز باشد اما باز این کاربران هستند که صحت و درستی آنها را تایید یا تکذیب میکنند.
نکته اساسی که وجود دارد این است که در بحرانها همیشه بساط شایعه داغ است، عدهای بنا به هر دلیلی به دنبال ساخت و شکلدادن شایعه هستند، عکسها و محتوای غیرواقعی در این مواقع به اشتراک میگذارند و در این زمان است که تنها اطلاعات شفاف و رسمی است که کاربران به آنها اعتماد میکنند.
اینجاست که بحث سرمایه اجتماعی مطرح میشود. سرمایهای که کاربران در رسانههای اجتماعی در شبکه دوستان خود شکل دادهاند و میتوانند تایید کننده یا تکذیبکننده یک محتوا یا واقعیت باشند. اگر فردی از منظر دوستانش راستگو و درستکار است دیگران نیز به او اعتماد میکنند زیرا احتمالا همان دوست مطلبی از وی به اشتراک میگذارد.
بنابراین رسانههای اجتماعی علاوه بر تمام مزایایی که میتوانند در اطلاعرسانی و کمکرسانی داشته باشند، میتوانند چالشهایی را نیز برای آنها فراهم کنند اما نکته اصلی این است که مردم در این رسانهها این چالشها را به فرصتهایی بیشمار تبدیل میکنند تا خود نقش اساسی در مدیریت بحران داشته باشند زیرا مردم امروز در رسانههای اجتماعی «خودکنترل» هستند.
منبع: رسانههای اجتماعی
|