شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- اقتصاد جهانی در یک انتقال تدریجی از اقتصاد کشاورزی و کارگری به «اقتصاد دانشی» تغییر جهت داده است. این بدان معنی است که اقتصاد به طور فزاینده ای وابسته به دانش شده و کسب دانش منجر به رشد اقتصادی می شود.
بخش کلیدی دانش اقتصاد به توانایی های فکری بیشتر از خروجی های فیزیکی یا منابع طبیعی اتکا می کند. این توانایی ها است که سازمان را توانمند ساخته تا به طور یکپارچه در تمام جوانب فرآیند تولید کالا یا خدمات منافع، دیدگاه ها، ادراکات، عقاید مشتریان و تمام نگرانی های دیگری که ممکن است بر کارایی آنها تاثیر بگذارد را در نظر بگیرد.
در یک اقتصاد دانش بنیان، سازمان ها جویای اطلاعات هستند تا بتوانند رقبای شان را از صحنه خارج کنند، حربه ای که آنها را در این مصاف موفق می کند توانایی ارتباطی جهت تامین نیازهای کارگزاران روابط عمومی است.
فعالیت های قرن بیست و یکم، فرصت هایی را برای حرفه روابط عمومی ارائه می دهد که همانند بیشتر سازمان ها برای پیشرفت نیازمند برقراری ارتباط و ارائه گزارش های شان هستند. شرکت ها، سازمان های غیر انتفاعی، نهادهای مذهبی و دولت همچنان به مبارزه با تغییرات در شرایط اقتصادی، رقابت ها، نگرانی های امنیتی و افکار عمومی برای کسب درک و اعتماد روابط عمومی هستند.
اگر فکر کنیم که یک سازمان در شرایط جامعه دانشی می تواند بدون روابط عمومی در شرایط رقابتی باقی بماند، مثل این است که فکر کنیم یک اتومبیل می تواند با دنده عقب مسیر طولانی را بپیماید. هر سازمان قطعا نیاز به یک حرفه ای دارد که فلسفه ها، سیاست ها، برنامه ها و عمل مبتنی بر مدیریت را برای عموم مردم تفسیر کند و همچنین نگرانی های عمومی را به مدیریت منتقل کند. روابط عمومی به عنوان یکی از توابع مدیریت نگرش های عمومی را ارزیابی کرده، سیاست ها را می شناسد و روش هایی را برای بهره مندی فرد یا سازمان معین می کنند و طرح ها و برنامه های عمل برای کسب درک و پذیرش عمومی را می ریزند.
در این عصر اطلاعات و رقابت، رقت انگیز است فکر کنیم که شغل یک حرفه ای روابط عمومی به نوشتن متون سخنرانی، صدور بیانیه های مطبوعاتی و دعوت از رسانه ها برای برنامه ها محدود شده است. جای تعجب نیست که برخی از سازمان ها هنوز هم فکر می کنند هر کسی می تواند چنین وظایفی را اداره کند و بنابراین نیازی به یافتن حرفه ای ها نیست. برای برخی، روابط عمومی تنها درباره ایجاد پدیداری است به طوری که یک نام از شرکت در آنجا باشد؛ در واقع نیازی به کارگزار روابط عمومی نیست. اگر مورد واقعا همین است، آیا سازمان می تواند همانند یک گروه ارتباطات گرافیکی محدود به دفترش شود؟ اگر چنین است چرا سازمان فقط از دفتری برای گرافیک روزانه استفاده نکند و آن را با قراردادی روی گیشه روزنامه ها قرار ندهد؟ آیا با این کار همه فعالیت های روابط عمومی پوشش داده می شود؟
وقت آن رسیده که کارگزاران آموزش دیده روابط عمومی به کارفرمایان خود ثابت کنند که آنها قادر به مطالعه و درک نگرش ها، حالات عمومی، نیازهای عمومی و آرمان های عمومی و همچنین مشاور مدیریت در مسائل مختلف هستند. کارگزاران روابط عمومی باید با اقدامات و اعمال خود ثابت کنند که روابط عمومی یک فرآیند دو طرفه است که به دنبال زمینه های مورد علاقه برای ایجاد درک متقابل بر مبنای حقیقت، دانش و اطلاعات کامل می باشد.
آنها بایستی از طریق استراتژی های خود برای مدیریت ثابت کنند که قبل از اینکه آنها بتوانند جلب نظر کنند، درک و پذیرش مخاطب و جمع هدف اهمیت دارد و آنها باید در فرآیند تصمیم گیری مدیریت درگیر شوند. مهم نیست که سازمان چه اندازه عریض و طویل باشد، امروزه باور شده که یک بخش روابط عمومی خوب وابستگی به میزان دسترسی به مدیریت آن دارد.
حقیقت این است که اگر دست اندرکاران روابط عمومی در انتظار دعوت به بخشی از فرآیند تصمیم گیری مدیریت هستند، باید آن را فراموش کنند. هیچ صندلی خالی در اطراف میز تصمیم گیری وجود ندارد! شما باید خود ارزش های تان را اثبات کرده و سپس صندلی برای شما در آن سطح خالی خواهد شد.
نویسنده: فرانک ایجیمانک
مترجم: عادل میرشاهی(سردبیر شارا)
منبع مرجع: شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)
|