شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)، سردبیر شارا- از حدود سال 2006، با رشد الگوریتم های گوگل، برخی از متخصصان حوزه روابط عمومی که به دلیل فعالیت زیاد در حوزه اینترنت، با متخصصان سئو روبرو شده بودند، با شرایطی که گوگل ایجاد کرده بود، مرگ سئو را پیش بینی کردند.
تا اینک اولین پیش بینی قاطع در این خصوص در سال 2009، انجام شد و یکی از متخصصان روابط عمومی، به مرگ سئو اشاره کرد.
البته باید در نظر داشت که با عنوان این عبارت، وی خود را در مقابل صد های هزار متخصص سئویی قرار داد که درآمدهای سرشاری از فعالیت سئو در دنیا کسب می کردند.
بسیاری از این متخصصان با نگارش یادداشت هایی ضد مقالاتی که پایان کار سئو را قطعی می دانستند، از تبلیغاتی که کسب و کارشان را به خطر می انداخت، جلوگیری کردند.
در واقع متخصصان سئو، که بیشتر از کلاه سیاه برای بالا بردن رتبه سایت و ترافیک ارگانیک از طریق موتورهای جستجو، استفاده می کردند، کاری غیر اخلاقی را پیش می بردند که حق بسیاری از سایت هایی که محتوای مطلوب تولید می کردند و حق مخاطبانی که به این اطلاعات دسترسی نمی یافتند ضایع می شد.
گوگل نیز که اصل خود را بر بهترین اطلاع رسانی برای جستجوگران گذاشته بود، در چالشی ژرف با متخصصان سئویی قرار گرفته بود که با تغییرات گوگل خود را به کلک های جدیدی تجهیز می کردند و در نتیجه، کاربری که به دنبال «کارشناسان روابط عمومی دانشگاه علامه طباطبایی» می گشت، از سایت های بی ربط سر در می آورد و در نتیجه از جستجوی خود دلسرد می شد.
لذا گوگل اقدام به خرید اطلاعات کاربران شبکه های بزرگ اجتماعی نظیر فیسبوک و توییتر کرد. این کار وادی سئو را تا حد زیادی دگرگون کرد. چرا که دیگر فرمول های الگوریتم گوگل تنها ملاک تشخیص گوگل برای تمیز نتایجش نیست.
لایک ها، پلاس ها، پین ها، توییت ها و به اشتراک گذاشتن ها همه برای گوگل ملاک هایی هستند که به دلیل انسانی شدن، بهتر می توانند قدرت تمیز را به گوگل بدهند.
نتیجه این اقدام، بسته شدن راه های غیر اخلاقی یا به اصطلاح کلاه های سیاهی بود که در سئو وجود داشت. عرصه سئو پی آر که پس از روزآمد شدن پنگوئن و پاندا، در مارس 2012 به روابط عمومی ها معرفی شد، حالا فقط باید تمرکز خود را بر محتوا معطوف کند و البته در کنار محتوا، گوگل و سایر موتورهای جستجو، نصیحت نامه هایی را برایشان منتشر کرده اند که نیمی از آن را باید بخش IT و نیم دیگر را خود روابط عمومی در سایت اعمال کند، تا بتوانند از نتایج ارگانیک گوگل، ترافیکی ثابت و رو به رشد و در عین حال با کیفیت را دریافت کنند.
در چنین شرایطی، استفاده از روبات هایی برای تولید محتواهای از پیش جستجو شده یا سایت های لینک ساز و خریداران لینک که خوشبختانه در زبان فارسی کمتر به این کار دست می یازند، به سرعت شناسایی شده و از رتبه آنها کاسته می شود.
بنابراین اخلاق در فضای رقابتی که افراد، سازمان ها، شرکت ها و کشورها بر سر دریافت بیشترین توجه از مخاطبان در تلاش هستند، نهادینه شده است. گوگل توانسته با استفاده از تکنولوژی قوی خود، نوعی عدالت را در فضای وب گسترش دهد. عدالتی که ثمره آن لیاقت گرایی یا شایسته سالاری در فضای وب است.
این امکان که شما در صورتی موفق می شوید که همانند سایر همقطاران خود، فعالیت های مشابهی را انجام دهید و هیچ کس از اطلاعات اندک مهندسی شده یا تکنولوژی هایی که با هدف جعل طراحی شده اند، نمی تواند رتبه بالاتر و بازدید بیشتری را در فضای وب به دست آورد.
با چنین ساز و کاری است که سازمان های دانش محور می توانند به شرایط بسیار مطلوب در آینده امیدوار باشند. چراکه آنها امروز دقیقا می دانند که چنانچه روابط عمومی اینترنتی نوین را به درستی در موسسه یا شرکت خود سازماندهی کنند، این روابط عمومی می تواند، با تولید محتوا به گونه ای اخلاقی، پیروز ماجرا شود، چیزی که پیش از مارس 2012، امکان آن برای بسیاری از واژه های کلیدی غیر ممکن بود.
اینترنت نیز با این رویکرد گوگل، اخلاقی تر می شود و امیدواریم که این اخلاق را به سایر بخش های روابط عمومی تسری دهد.
|