شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا) || در دنیای پویای ارتباطات و کسب و کار، روابطعمومی و بازاریابی نقش حیاتی در موفقیت کسبوکارها ایفا میکنند. در حالی که این دو حوزه به طور همافزا برای افزایش آگاهی از برند، جذب مخاطب و ارتقای اعتبار یک مجموعه تلاش میکنند، تفاوتهای ظریفی در استراتژیها و اهداف و رویکردهای خود دارند که در این نوشتار کوتاه به برخی از آنها پرداختهایم.
روابطعمومی هنر ایجاد گفتگو است و برقراری ارتباط و ایجاد تعامل با مخاطبان کلیدی سازمان، از جمله رسانهها، مشتریان، کارکنان، سرمایهگذاران و جامعه به طور کلی را هدف قرار میدهد. این حوزه بر پایه ی اعتمادسازی و ارتباطات صادقانه بنا شده و به دنبال ایجاد تصویری مثبت و پایدار از برند در اذهان مخاطبان است. در مقابل بازاریابی؛ علم متقاعد کردن است.
بازاریابی بر شناسایی، پیشبینی و برآورده کردن نیازها و خواستههای مشتریان تمرکز دارد. این حوزه از طریق تکنیکهای مختلف تبلیغاتی و ترویجی، به دنبال جذب مشتریان جدید و افزایش فروش محصولات یا خدمات سازمان است.
روابطعمومی در یک هدف اصلی به دنبال ایجاد تصویری مطلوب و جلب اعتماد مخاطبان است، در حالی که بازاریابی بر جذب مشتری و افزایش فروش تمرکز دارد.
رویکرد روابطعمومی بر پایه ارتباطات دوطرفه و مخاطبمحور بنا شده، در حالی که بازاریابی از رویکردی یکطرفه و متقاعدکننده برای رسیدن به اهداف خود استفاده میکند.
پیامهای روابطعمومی غالباً اطلاعرسانی، آموزشی و خبری هستند، در حالی که پیامهای بازاریابی متقاعدکننده و تشویقی برای خرید یا اقدام مخاطب هستند.
مخاطبان روابطعمومی طیف گستردهتری از افراد را شامل میشود، از جمله مشتریان، رسانهها، کارکنان، سرمایهگذاران و جامعه اما مخاطبان بازاریابی به طور خاص بر مشتریان متمرکز است.
ابزارهای روابطعمومی شامل بیانیههای مطبوعاتی، کنفرانسهای خبری، فعالیت در شبکههای اجتماعی و ارتباط با اینفلوئنسرها، رویدادهای عمومی و ارتباطات با ذینفعان کلیدی میشود. در مقابل، حوزه کسب و کار و بازاریابی ضمن انجام تحقیقات بازار از محتواسازی تبلیغاتی، کمپینسازی و سایر ابزارهای موجود برای تبلیغات هدفمند و جذب بازار استفاده میکند.
روابطعمومی غالباً به عنوان یک فعالیت "غیرمستقیم" در نظر گرفته میشود، در حالی که بازاریابی به عنوان یک فعالیت "مستقیم" در نظر گرفته میشود. روابطعمومی غالباً به عنوان یک فعالیت بلندمدت با تمرکز بر ایجاد روابط پایدار با ذینفعان کلیدی تلقی میشود در حالی که بازاریابی ممکن است در کوتاهمدت متمرکز باشد.
آنچه مسلم است هر دوی این مهارتها در هدف نهایی خود مجزا اما هم افزا به دنبال ارتقای وجهه ی برند و رسیدن به اهداف سازمانی هستند و اشتراکاتی دارند. از جمله شناخت دقیق مخاطبان و نیازها و خواستههای آنها در هردو تخصص ضروری است و اثربخشی فعالیتها در هر دو حوزه باید به طور مستمر رصد و اندازهگیری شود. همسوسازی و تعامل این دو حوزه توامان میتواند به ایجاد فعالیتهای منسجمتر و مؤثرتر منجر شود و به سازمانها در رسیدن به طیف وسیعتری از مخاطبان و تقویت وفاداری به برند کمک کند.
درک صحیح تفاوتها و نقاط اشتراک این دو حوزه با بهره گیری از کارشناسان آگاه و خبره هر تخصص میتواند به انتخاب استراتژیهای مناسب برای رسیدن به اهداف سازمانی کمک شایانی کند.
انتهای پیام/
|