نویسنده: موسیالرضا شبرنگی
شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا) || برای بقا، برای بودن، برایآنکه باشیم، باید که مدیرمحوری پیشه سازیم. مافوق که ناراضی باشد به اشارهای، معدوم میشوی و دیگر نیستی تا تئوریهای ناب، تا نظریات زیبای علوم ارتباطات را در ظرف کوچک اندیشههای بسته و جزم و صلب جاری و ساری کنی. اصلاً وجود روابطعمومی در جوامع بسته خود تناقضی عظیم است بسان شمعی در شب طوفانی.
غرق خون بود و نمیمرد ز حسرت فرهاد
خواندم افسانه شیرین و به خوابش کردم
اما هستیم همچنان و میکاویم روزنههایی را تا بااحتیاط تمام برای سازمان، برای ذهنهای بسته، برای مجیزهگویان، نمودار سازیم اثرات شگرف نهاد روابطعمومی را. رک و صریح که بگویی میشوی کارمند بد سازمان.
در این زمانه�" بی هایوهوی لال پرست
خوشا به حال کلاغان قیلوقال پرست
بیتعارف باید گفت کمتر کسانی یافت میشوند که از نقد خرسند شوند. مطیع اوامر باید بود و ماله در دست در پی تحقق منویات دوید. روز و شب هم نمیشناسد. تلاش برای ارایه چهره مطلوب از سازمان، جایش را میدهد به برندسازی برای مدیر ارشد. دیگر هدف و منظور و برکات و ثمرات و چرایی و چگونگی خبر افتتاح یک مراسم و همایش مهم نیست که اصل بر ذکر و انتشار با حضور مقامات است و تو باید استرس بگیری که مبادا قطار اسامی مدیران حاضر از قلم بیفتد. اصلاً مرزهای خبرنویسی و عناصر خبری درهمشکسته میشود. اینگونه و با این منوال، رسالت ماهوی و فلسفه ذاتی نهاد روابطعمومی که همانا ایجاد تفاهم میان سازمان و جامعه است به بوته فراموشی سپرده میشود. بهزور هم نمیشود بر قامتش، لباس نظریاتی همچون دوسویه بودن ارتباط و غیره را پوشاند که رختی میشود پر از وصله ناجور و پیکرهای مترسکوار.
با تمام مصائب موجود که ملهم و متأثر از فضای کلی هر جامعهای است بازهم و بازهم از روابطعمومی امید آفرینی مطالبه میشود. اطلاعرسانی از خدمات و سرویسها و آگاهیبخشی پیرامون محصولات تولیدی و خدماتی و این خود کورسوی امید و پر از بخت و اقبال است برای دستاندرکاران این حرفه، چرا که احساس نیاز شده است به قابلیتها و فنونی که در اختیار داریم. چارهای نیست. مدیرمحوری را تحمل کرده و در شیبی ملایم میکوشیم تا نگرشها را تغییر داده و همسو سازیم افکار و اندیشهها را با آنچه که در ذهن زیبای خود داریم. هم مسیر و همراه سازیم همگان را با اهداف متعالی عالیترین نهاد سازمانها یعنی چشم و گوش بینا و اتاق شیشهای که نامش روابطعمومی است.
پس هزارانهزار تبریک میفرستیم به خودمان که در عمر کمی بیشتر از نیمقرن روابطعمومی، هیمه افروز مجمر همیشه نورانی میدان آگاهیبخشی بودهایم و هستیم. فقط حواسمان باشد که برای ایجاد تغییر نگرش در مدیران و فرهنگسازی و غیره و ذلک، اول باید حفظ بقا کنیم و ساقط نشویم از هستونیست بعداً فنون و فنهای روابطعمومی را اجرا کنیم. چگونگی انجام این کار خطیر با خودتان.
انتهای پیام/
|