مقدمه :
با توجه به اینکه برندها نقش اصلی را در بازاریابی بازی میکند ودر طول سالیان دارز توجه زیادی را به خود جلب کرده است با رشد این واقعیت که برندها یکی از ارزشمندترین جنبه های یک شرکت هستند(نگوین،نیجلبارت ومیلر،2011،222). برند گذاری به عنوان یک اولویت مدیریت ارشد در دهه گذشته ظهور پیدا کرده است با معین بودن ماهیت رقابتی ،برندگذاری می تواند به خصوص در صنعت خرده فروشی مهم باشد تا روی ادراکات مصرف کننده و انتخاب فروشگاه ووفاداری اثر گذار باشد، برند های خرده فروشی  به وسیله خرده فروشان به مالکیت در می آیند  این عنوانها ی خصوصی نخستین بار در صد سال پیش  در تعداد محدودی از طبقات محصولات چای ،معرفی شدند و امروزه در 60درصد محصولات موجود است. به گفته موسسه بازاریابی غذایی،درصد فروشگاهی خوربارفروشی که عنوانهای خصوصی را می خرند ، از37 درصد در سال1990به44درصد در سال1991افزایش یافت(راجو ، سترامان و دهار،958،1995). برندهای خرده فروشی نوعاُ حساسیت بیشتری در مقایسه با برندهای محصولات دارند (آیلاوادی وکلر،3،2004). با توجه به اینکه نام تجاری می تواند قلب و روح مخاطب خود را تسخیرنمایید، ودر دنیایی امروزی که بازارها مملو از محصولاتی هستند که از لحاظ فیزیکی تفاوت چندانی با هم ندارند خلق یک نام تجاری  می تواند تمایز چشمگیری ایجاد کند، امروزه پذیرفته شده که نام تجاری برای یک محصول نقش بسیار مهمی را در ایجاد ،حفظ وتوسعه عملکردی کسب و کار ها ایجاد می کند(لویس و لومبارت ،114،2010). برند گذاری می تواند به طور خاص در خرده فروشی مهم باشد و ماهیت رقابتی قوی ایجاد کند(وبودا ،فرانکهالسینک و کلین،953،2009).