شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا) || حال و روز پدیدهای بهنام روابطعمومی در ایران بهطرز عجیب و غریبی با سیاستها، اخلاق و رفتار دولتها گره خورده است. اساسا روابطعمومی در طول 70 سال گذشته هیچگاه جایگاه علمی کاربردی معتبر و محترمی نداشته است؛ چرا که دولتها همواره نگاهشان به آن؛ نگاهی ابزاری، گذرا، هیجانی و شعارگونه بوده و هست.
هر دولتی که در این سالها بر سر کار آمده با فشار افکار عمومی و نهادهای غیر دولتی به مقوله روابطعمومی پرداخته و لذا حق و حقوق این رشته غالبا بطور شایسته و بایسته ادا نشده است. نتیجه چنین وضعیتی؛ همانا حال ناخوش امروز روابطعمومی و ارتباطات سازمانهاست. اصولا دولتها چون برخاسته از یک نظام حزبی مقتدر و منسجمی نیستند؛ بالتبع با مقوله روابطعمومی و ارتباطات نیز نتوانسته اند بطور علمی؛ نظاممند و نهادینه شده برخورد کنند.
از این رو؛ آینده روابطعمومی شاید در هاله ای از ابهام و غبار است؛ مگر اینکه در سیستم حکمرانی کشور به عنوان یک ضرورت و یک دغدغه مورد عنایت قرار گرفته و ساز و کار مناسب و محکمی در قوانین و مقررات کشور برای آن ترسیم؛ ابلاغ و عملیاتی گردد. امروزه شاهد هستیم که دولتمردان بطور جانانه پای کار روابطعمومی نیستند و در این حوزه به وظایف اساسی و ماموریتهای ذاتی خود عمل نمیکنند در حالی که آنها پرچمدار و کانون توجه روابطعمومی باید باشند زیرا این روابطعمومی است که خصوصا در خارج از مرزهای کشور؛ اعتبار و اقتدار و موجودیت اقتصادی و سیاسی و فرهنگی ما را میتواند مورد شناخت و معرفی قرار دهد که متاسفانه هیچ گاه حتی در قالب یک میزگرد دانشجویی تحلیلی و نقادانه مورد بحث و بررسی و چالش قرار نگرفته است.
به عبارت دیگر تاکنون هیچ یک از دولتمردان در یک جلسه پرسش و پاسخ تحلیلی با حضور اصحاب روابطعمومی ننشسته اند که بررسی شود علل ناکامی های اقتصاد بین الملل ما و سایر حوزه ها از منظر روابطعمومی چه بوده و چه کارهایی میشد کرد که اتفاق نیافتاده است.
ناخوش احوالی روابطعمومی در کشورمان تا مادامیکه روابطعمومی به مثابه یک "مرجع" قلمداد نشود ادامه یافته و شاید حادتر شود زیرا هر اقدامی در هر حوزه ای میبایست یک پیوست روابطعمومی و ارتباطاتی داشته باشد تا صرفه و صلاح اقتصادی و کارایی و اثربخشی مطلوب را شاهد باشیم. اگر سازمان را به عنوان یک موجود زنده متشکل از اعضای مختلف در نظر بگیریم؛ روابطعمومی در آن؛ وظیفه خونرسانی و تغذیه به همه بخشها را بر عهده دارد و این امر تحقق نمیابد مگر آنکه قوه عاقله سازمان یعنی وزیر؛ رئیس؛ مدیر عامل و... ضرورت وجودی آن را بدرستی درک و فهم کرده باشند.
انتهای پیام/
|