کریمی: در سینمای ایران قهرمان قابل برندسازی نداریم
به گزارش شارا به نقل از فارس کارگردان «بشارت به شهروند هزاره سوم» گفت: ابتدا باید یک شورایی از محققین، روانشناسان کودک و جامعهشناسان برای الگوسازی تشکیل دهیم و ببینیم کدام الگو بیشترین رای را میآورد چرا که با دستورالعمل نمیتوان الگوسازی کرد.
محمدهادی کریمی در پاسخ به این سؤال که آیا سینمای ایران الگوی مناسب برای لوازمالتحریر کودکان دارد یا خیر؟ گفت: به نظر من سینمای ایران الگویی مناسب برای کودکان ندارد چرا که الگوسازی مانند یک زنجیره به هم پیوسته است و ابتدا باید از ساخت بازیهای رایانهای شروع کرد و سپس باید این الگوها در کتابهای درسی گنجانده شوند و پس از آن از طریق مولتی مدیا آن را در سطح وسیع فرهنگسازی کنیم.
وی افزود: یک شخصیت ملی و یا مبارز دفاع مقدس ابتدا باید از طریق مولتی مدیا به کودکان معرفی شود و سپس با یک کار فرهنگی از طریق تئاتر، فیلم، جشنواره و ... فرهنگسازی شود.
این کارگردان سینما خاطرنشان کرد: بنابراین برای الگوسازی ابتدا باید یک شورایی متشکل از محققین، روانشناسان کودک، جامعهشناسان و نخبگان ایجاد شود که الگوسازی را درک کنند و ببینیم کدام الگو برای کودکان بیشترین رای را میآورد و سپس اقدام به الگوسازی کنیم وگرنه با دستورالعمل نمیشود برای بچهها الگوسازی کرد.
کارگردان «بشارت به شهروند هزاره سوم» ادامه داد: نمونه همین اتفاق برای عروسکهای دارا و سارا نیز افتاد و هیچ کار کارشناسی روی آنها انجام نشده بود. یعنی اول تصمیم گرفته بودند دارا و سارا را بسازند و بعد برای آن دلیل بیاورند در صورتی که عروسکهای بومی و محلی استانهای مختلف میتوانست جذابیت بیشتری برای بچهها داشته باشد.
کریمی در ادامه در پاسخ به این سؤال که آیا سینمای ما شخصیتی را دارد که بتواند به عنوان الگو به بچهها معرفی شود، گفت: وقتی صحبت از سینما میکنیم یک نوع سینما بیشتر وجود ندارد و نمیتوانیم آن را دوباره اختراع کنیم. یعنی وقتی یک الگویی در دنیا جواب داده است، ما هم باید آن را ابتدا خوب یاد بگیریم و بعد بتوانیم مفاهیم مورد نظر خودمان را با استفاده از همان ابزار به کودکان منتقل کنیم.
وی درادامه تاکید کرد: اما به طور کلی ما در سینمایمان شخصیت یا کاراکتری که قهرمان باشد و بتوانیم بر اساس آن برندسازی کنیم، نداریم البته این نبود قهرمان تنها مشکل سینمای ایران نیست و اصولا در عرصههای دیگر نیز هنوز نتوانستهایم قهرمان مناسبی را عرضه کنیم.
این کارگردان سینمای ایران در ادامه در پاسخ به این سؤال که استفاده از شخصیتهای واقعی برای الگوسازی کودکان مناسبتر است یا شخصیتهای فانتزی، گفت: اول باید ببینیم که چقدر لازم است این الگوسازی اتفاق بیفتد چرا که یک زمانی با این حجم از برندها مواجه نبودیم اما مسئله مهم این است که در پاسخ به هجوم برندها نباید گول بخوریم و هر تصویر یا نمادی را به عنوان الگو به بچهها معرفی کنیم.
وی در خاتمه اظهار داشت: ابتدا باید ببینیم که آیا اصلا درج طرح یا عکس بر روی دفتر مشق کودکان مناسب است یا خیر و پس از آن ببینیم اصولا چه تصویری برای الگوسازی باید مدنظر قرار گیرد که رئال یا سورئال بودن آن در مرتبه دوم قرار میگیرد اما به طور کلی کودکان امروز آنقدر در دنیای امروز با اتفاقات واقعی مواجه هستند که شاید الگوهای رئال تأثیر بیشتری نسبت به شخصیتهای فانتزی داشته باشند.
|