شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا)-|| روابطعمومی چیست، جایگاه آن کجاست و چه نقشی باید برای آن باید متصور بود؟
ساختار دستگاه های اجرایی ما به گونه ای طراحی شده که عملا روابطعمومی در آخر صف قرار می گیرند و برای انجام ماموریت های محوله زمانی آگاه می شوند که دیگر کار از گذشته است و شیرازه کار از دست شان در رفته است. به نظر می آید در گرانی های اخیر هم این اتفاق رخ داده است. اگر الان از اصحاب خبر این سوالات را بپرسید که:
طرح هوشمندسازی یارانه چیست و چه کسی از جزییات آن خبر دارد و چگونه می خواهد اجرا شود؟ آیا زمان دقیقی برای آن مشخص شده است، آیا این طرح همان حذف ارز 4200 تومنی است ؟ مگر اعلام نشد که ارز دولتی نان و دارو حذف نمی شود و سوالات بی شمار دیگر که هم اکنون ذهن قاطبه مردم و اصحاب رسانه را می خلد و می آزارد! چه کسی باید در این زمینه اطلاع رسانی بکند؟ وزارت اقتصاد؟ وزارت جهاد کشاورزی ؟ سازمان هدفمندی و....
قطعا دولت و مجموعه دستگاه های مرتبط برای این سوالات جامعه پاسخ هایی دارد و پاسخ هایی تعبیه کرده و توجیهاتی دارد که مردم و اصحاب اطلاع رسانی و منتقدان و اقشار مختلف را اقناع خواهد کرد؟ مگر می شود دولتی که رئیس آن اعلام کرد اهل شوک های شب عیدی و روز جمعه ای نخواهد بود و بارها شنیدیم که حتما در هر تغییر ریلی و تحولی مردم را آگاه و قانع خواهند کرد؛ مگر قرار نبود هر چند وقت یکبار آقای رئیسی در خصوص مسائل دولت با مردم در رسانه یا رسانه ها سخن بگوید؟ الان چند ماه از آخرین نشست ایشان با رسانه ملی می گذرد؟ نشست خبری که پیشکش.
چگونه است در ایام یک هفته ای منتهی به تعطیلات ناگهان قیمت آرد صنعتی تعدیل و قیمت ماکارونی سه برابر می شود و روغن نایاب می شود، آیا دست هایی ناپیدایی وجود دارد که قصد دارد وجهه دولت مردمی و انقلابی را تخریب کند و بلافاصله موتورهای تخریبگر منتقدان و بدخواهان که آماده شلیک هستند با تمام توان به میدان می آیند و به دولت حمله می کنند. در حالی که تنها 8 ماه از عمر دولت گذشته وقیحانه انتظارات 8 ساله را مطرح می کنند. خوب در این میان چرا روابط عمومیهای این مجموعه ها نقشی نداشته اند؟ یا خواسته اند نقش آفرین باشند و نگذاشتند یا نخواستند و یا نتوانستند کاری انجام بدهند؟
چستجو در خصوص طرح هوشمند سازی یارانه هم در اینترنت بی حاصل است یک وزیر قاچاق را علت افزایش قیمت اعلام می کند و جناب خاندوزی هم در توییتر دراین باره رمز گشایی می کند.
این سوال مطرح می شود آقای وزیر! آیا تصمیم گیری در خصوص قوت غالب مردم هم توییتری می شود؟ مگر شما روابطعمومی ندارید؟ مگر دولت شورای اطلاع رسانی ندارد؟ مگر رسانه ملی بودجه نمی گیرد که در این خصوص مردم را در خصوص جراحی های بدون درد اقتصادی آماده کند، مگر کم رسانه در اختیار دولت و دستگاههای اجرایی است پس این همه دم و دستگاه برای چیست؟ اینجاست که حلقه مفقوده در نظام تصمیم گیری و تصمیم سازی خود را نشان می دهد. در غالب مجموعهها؛ روابطعمومی به کالایی تشریفاتی و در حاشیه تبدیل و تصمیمات بدون حضور مشاوران و کارشناسان خبره اطلاع رسانی و غالب طرح های عملیاتی بدون پیوست تبلیغات و اطلاع رسانی و آگاه سازی و اقناع افکار عمومی اجرایی می شود.
این میراث و مرده ریگ بازمانده از دولت های قبل و فراز دردناک و خسارت بار آن در آزادسازی قیمت بنزین در سال 98 بود که تلفات و خسارات بی شماری به ملت و دولت و نظام تحمیل کرد چرا که بخش اعظم آن طرح نیاز به آگاه سازی و اقناع سازی داشت که انجام نشد.
آیا این حادثه تلخ درس عبرت نشده است؟ قطع به یقین روابطعمومی خلاق، کنش پذیر و در صحنه و پاسخگو می تواند ضمن بهبود نگرش مردم نسبت به دولت، اعتماد ملت را نسبت به دولت و حاکمیت افزایش دهد.
دولت سیزدهم نقش روابطعمومیها و مراکز اطلاعرسانی و رسانهها را جدی بگیرد و با تقویت ارتباطات برونسازمانی میان جامعه و دولت؛ فرآیند بازسازی اعتماد مردم و اصلاح رابطه دولت و مردم را سرعت ببخشد.
متاسفانه به نظر می رسد که معیارهای قالب در جامعه ما بی توجهی به ارزش های نهفته در کار خطیر روابطعمومی هاست به طوری که این امر باعث شده در بسیاری از سازمان ها و دستگاههای مهم و حساس بخش روابطعمومی تبدیل به تبلیغات سازمانی شده و کمتر به مفاهیم و شاخص های ارتباطات دو سویه لازمه جامعه امروز پرداخته می شود که قطعا خسارت بار و جبران ناپذیر است.
*کارشناس ارشد علوم ارتباطات اجتماعی
|