شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا)-|| از روابطعمومی به عنوان هنرهشتم یاد می شود و این نشان از جایگاه بالای این حوزه است. این حوزه نما و شاخص هر سازمان بوده و ضمن پیگیری مطالبات ذینفعان باید از افق های ترسیم شده آن سازمان مراقبت نماید.
جزئی نگر، تسهیل گری ، پیشرو و مسئولیت گرا بودن از دیگر شاخص های مطرح و مورد نیاز این حوزه می باشد.
روابط عمومی نه تنها نباید توجیه کننده فعالیت های سازمان بوده بلکه باید خواسته های ذینفعان را مطالبه و پیگیری نماید و ضمن ترسیم وضعیت مطلوب سازمان به سیستم کمک کند تا به وضعیت بهتر و مطلوب تر نائل شود.
علاوه بر این، دفاع از شهرت و محبوبیت سازمان در جریان بحرانهای مختلف نیز بر عهدهی روابط است.
حرفه ایهای روابط عمومی باید به مدیران سازمان مشاوره دهند تا اهداف و سیاستها به بهترین شکل ممکن تبیین شوند، تصمیمات مهم در موقعیتهای مختلف به درستی اتخاذ شوند و برنامههای جانبی مناسبی برای حفظ ارتباط سازنده با جامعه مخاطب طراحی و اجرا شوند.
به سراغ اصل داستان هم که برویم ، انجمن جهانى روابط عمومى (IPRA) را میبینیم که از نظر آن PR یعنی بخشى از وظایف مدیریت سازمان و عملى مداوم و برنامهریزى شده است که از طریق آن افراد و سازمانها مىکوشند تا تفاهم و پشتیبانى کسانى را که با آنها سر و کار دارند، به دستآورند.
روابط عمومی به یک فرد یا سازمان کمک میکند که رابطهای سازنده و مثبت با عموم جامعه داشته باشد. این کار از طریق ارتباطات، رسانههای سنتی، شبکههای اجتماعی و برخوردهای حضوری (سخنرانیها، دیدارها و…) انجام میپذیرد. علاوه بر این، دفاع از شهرت و محبوبیت سازمان در جریان بحرانهای مختلف نیز بر عهدهی روابط عمومی است.
روابط عمومی مجموعهای از اقدامات و کوششهای حسابشدهای است که هر سازمان برای برقراریِ ارتباطاتِ مؤثر و هدفمند با گروههایی که با آن در ارتباطند انجام میدهد.
جالب است بدانیم رئیسان جمهور بسیاری از کشورهای غربی بعد از انتخاب شدن، در چند زمینه بهطور فشرده آموزش دانشگاهی در سطوح کلان میبینند که یکی از آنها حفظ منافع ملی و دیگری آشنایی با علم ارتباطات و پاسخگویی به افکار عمومی و روابط است.
القاب روابط عمومی:
1. چشم سازمان
2. گوش سازمان
3. زبان سازمان
4. آیینه¬ی تمامنمای سازمان
5. وکیل مدافع سازمان
6. تصویرسازی سازمان و…
روابط عمومی و برندینگ:
روابط عمومی میبایست برند جدید را خلق کند و تبلیغات، پس از آن به ثبات و دوام آن برند کمک خواهد کرد.
با توجه به افزایش پیامهای تبلیغاتی و معمولاً یکسویه بودن این پیامها در حال حاضر، روابط عمومی با استفاده از:
• خلق پیامهای جذاب
• متفاوت
• باور پذیرتر برای عموم
• و پیامهای غیر مستقیم
بسیار کارآمدتر و کم هزینهتر از تبلیغات میتواند محصول و یا خدمتی جدید را در افکار مخاطبان جای بدهد.
انواع روابط عمومی در سازمان ها
روابط عمومی توجیه گر:
روابط عمومی توجیه گر یک روابط عمومی سازمان محور و مدیر محور است که به طور پیوسته درتوجیه دیدگاههای مدیران سازمان و منافع سازمان خود میکوشد. برای روابط عمومی توجیه گر، هدف، وسیله را توجیه میکند؛ یعنی حتی با تحریف، پنهان کاری، دروغ و گمراهی و بستن راههای نشر اطلاعات واقعی و عینی سازمان به خارج با حجم زیادی از اطلاع رسانی و تبلیغات فریب دهنده سعی در بَزَک کردن اهداف، برنامهها و فعالیتهای سازمان یا کسب و کار دارد.
روابط عمومی تبیین گر:
روابط عمومی تبیین گر در خوشبینانه ترین حالت، یک روابط عمومی توصیف کننده و روایتگر است. روابط عمومی تبیین گر به دنبال رویدادها و وقایع حرکت میکند و تنها به شرح و بیان و گزارش آنها میپردازد. این نوع روابط عمومی معمولاً برنامه استراتژیک و برنامههای اجرایی ندارد و به صورت منفعل، بدون ابتکار و خلاقیت با روزمرگی وظایفش را انجام میدهد.
روابط عمومی تحلیل گر:
روابط عمومی تحلیل گر یک روابط عمومی با برنامه و دقیق است که امور، رویدادها و روندها را به دقت رصد میکند. این نوع روابط عمومی در تعیین سیاستها و خط مشیهای سازمان مشارکت میکند. این روابط عمومی تقویت درک متقابل با مخاطبان را هدف خود قرار داده و با اعتماد به نفس و استدلال و منطق قوی، ضمن صیانت از منافع سازمان، از منافع مردم، دولت و سازمانهای دیگر هم حفاظت میکند.
در روابط عمومی تحلیل گر، خواستها، نیازها و گرایشات مخاطبان سازمان تشخیص داده میشود و به مدیران سازمان انتقال مییابد و سپس با ارائه مشاورههای تخصصی به سیاستگذاران سازمان سهم قابل ملاحظهای در تدوین سیاستها و برنامههای اجرایی سازمان ایفاء میکند.
روابط عمومی تجاری و بازرگانی :
هر شغلی که در اقلیم مدرن فعالیت کند، برای یافتن مشتری جدید، حضور در ذهن مصرف کنندگان و حفظ مشتریان موجود، نیاز به بازاریابی، روابطعمومی و روابط عالی مشتری دارد و این سه نکته است که در اصل به شما کمک می کند سهم بیشتری از بازاری را که در آن کار می کنید، بدست آورید.
روابط عمومیها در عصر دیپلماسی و جهانی شدن روز به روز مورد توجه قرار گرفتهاند و این توجه به روابط عمومی همراه با ورود تکنولوژیهای نوین ارتباطی روابط عمومی را به مثابه عنصری تاثیرگذار در تصمیم گیریهای اقتصادی و سیاسی مطرح می کند.
مهم ترین مساله درون سازمانی که روابط عمومی مسوولیت رصد کردن آن را بر عهده دارد، روحیه و نگرش های کارکنان سازمان است. همه شعار میدهند که مهمترین سرمایه هر سازمان نیروی انسانی آن است اما کمتر به این واقعیت اعتقاد دارند و به آن عمل میکنند، اما باید توجه داشت که اهمیت دادن به نیروی انسانی به پرداخت حقوق و مزایا به آنان خلاصه نمیشود. روحیه نیروی انسانی تحت تاثیر عوامل مختلف و متنوعی قرار دارد و به دلیل همین پیچیدگی و تنوع است که رصد کردن فضای کلی آن، به روابط عمومی سپرده می شود.
روابط عمومی می تواند زمینه شکوفایی خلاقیت های درون سازمانی را فراهم کند و در عین حال، خلاقیت را به مسیر منافع سازمان هدایت کند تا از هرزروی منابع نوآور در سازمان جلوگیری شود.
لزوم ایده آفرینی وخلاقیت وایده پروری مدیران ومسئولان روابط عمومی ها به عنوان مشاورمدیران ارشد سازمان خود امری ضروری است که مناسب است مسئولان روابط عمومی به این نقش خود بیش از پیش پی برده وآنرا جز وظایف وامور اصلی خود بدانند .
در حال حاضر، به هر سویی که نگاه میکنیم، شاهد چرخش اساسی از بازاریابی تبلیغاتمحور، به بازاریابی روابطعمومی محور خواهیم بود، یعنی بهدلیل افزایش سطح آگاهی مردم ارتباط دوسویه روابط عمومی کاملتر از اطلاع رسانی یک سویه است. دیگر نمیتوان فقط با تکیه بر تبلیغات، یک نام تجاری (برند) جدید را به بازار عرضه کرد. تبلیغات، ندای یکسویه شرکتی است که تنها به فروش بیشتر میاندیشد. روابط عمومی اعتبار دارد، اما تبلیغات نه.
ممکن است یک برنامه تبلیغاتی بتواند بسیار حساب شده، روی مخاطبان خود تاثیر مثبت بگذارد، ولی با کمک روابط عمومی میتوان آسانتر و بهتر به نتیجه دلخواه رسید.
ما امروز شاهد جابهجایی در نقشها و کارکردها هستیم. روابطعمومی است که این روزها میتواند در جایگاه یک رهبر، یک برنامه بازاریابی را هدایت کند و به هدف برساند. حالا اگر بپذیریم که در حال حرکت به سوی اقتصاد آزاد و ارتباط دوسویه هستیم، پس باید قبول داشته باشیم که روابطعمومی نیز در حال توسعه است.
روابط عمومی یا PR در یک جمله «یک ابزاری ضروری برای همه کسبوکارها به حساب میآید و مکمل همه تلاشهای یک کسب و کار در حوزه بازاریابی است.»
چرا روابط عمومی تجاری ظهور کرد؟
بهجرأت میتوان گفت که تا پایان جنگ دوم جهانی، جریان یکسویه اطلاعات و ارتباطات در تمامی سطوح از جمله ارتباط بین دولتها و ملتها و هم چنین مشتریان و سازمانها حاکم بوده است. این رویکرد در عرصه اقتصادی پس از جنگ دوم جهانی بین مشتریان و سازمانها بهواسطه گسترش و تنوع محصولات کیفی و رقابت جدی در بین تولیدکنندگان به آرامی به طرف نوعی از ارتباطات دوسویه با مفاهیمی همچون خدمات پس از فروش، مدیریت ارتباط با مشتریان، نظام پیشنهادگیری از مشتریان و … حرکت کرد.
اینگونه رفتار، خروج از فضای صرف تبلیغاتی بود زیرا تبلیغات بهتنهایی کارا نبوده و مشتریان نیازمند پاسخگویی به سوالات خود بودند. از اینرو باید سیستمی برای پاسخگویی به مشتریان طراحی میشد، چیزی که تا آن زمان وجود نداشت و پاسخگویی به سوالات مشتریان در مقابل کالاها و خدمات، موضوعی کمرنگ در تجارت محسوب میشد.
تبلیغات یکسویه بود، یعنی حسنها را بزرگ نمایی و عیبها را کوچکنمایی میکرد. واحدهای تبلیغات شرکتها نیازی به پاسخگویی احساس نمیکردند، اما مشتریان این نیاز و احساس را داشتند. در چنین شرایطی، اطلاعرسانی و ارتباط با مشتریان اهمیتی به مراتب بیشتر از تبلیغات پیدا کرده و ضرورت سازماندهی مجدد شیوههای ارتباطی مشتریان و سازمانهای اقتصادی را روشن میکند.
روابطعمومی با ماهیت ذاتی خود که کارکردی دوسویه دارد، جانشین مناسبی برای تبلیغات است، چون هم بر اطلاعرسانی تأکید بیشتری دارد و هم شنونده بودن را بر گوینده بودن ارجحیت میدهد. معروف و مشهورشدن شرکتهایی بزرگ (مایکروسافت و …) در دهه اخیر بهکمک روابطعمومی و نه تبلیغات، اهمیت روابطعمومی را در عرصههای اقتصادی روشن کرده است، اما نمیتوان روابطعمومی را با کارکردهای گذشته (کارکرد در سازمانهای دولتی و سیاسی) بهکار گرفت و لازم است نوعی از روابطعمومی را طراحی کرد که توانایی پاسخگویی به نیازهای سازمانهای اقتصادی را داشته باشد. ما این روابطعمومی را «روابطعمومی تجاری» مینامیم.
|