شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا)-|| پیر بوردیو در کتاب؛ درباره «تلویزیون و سلطه ژورنالیسم»؛ می نویسد: همه احساس می کنند که موضوع جامعه شناسی را می شناسند... بنابر این برای اینکه بتوانیم خودمختاری در یک میدان را بدست بیاوریم، باید برج عاج را برپا کنیم.
من از این سخن بوردیو در باب اهمیت شغل و حرفه روابطعمومی استفاده می کنم و بر این باورم که جامعه ما به طرز عجیبی حرفه روابطعمومی را دست کم گرفته است و این وظیفه همه دست اندرکاران این حرفه است تا روابطعمومی را از این شرایط نجات دهند.
اینکه بسیاری از مدیران روابطعمومی بدون تخصص ارتباطی و صرفا با توجه به نوع ارتباط نزدیک با مدیران سازمان ها به این پست حساس گمارده می شوند. اینکه کارشناسان اینحوزه از سر ناچاری و بدون مدرک مرتبط به این شغل روی می آورند؛ اینکه وزارتخانه ای مثل فرهنگ و ارشاد اسلامی و نهادهایی ذی ربط وظایف نظارتی خود را بر این عرصه بدرستی انجام نمی دهند و بالاخره اینکه انجمن ها و نهادهای بخش خصوصی ذی ربط آن چنانکه شایسته است در اداره این حوزه موفقیت چندانی بدست نمی آورند و اینکه دانشجویان از سر ناچاری و نه از روی علاقه چنین رشته ای را انتخاب می کنند همگی نشان از نبودن نگاه جدی به این عرصه است.
حال چگونه می توان، برج عاج، پیر بوردیو را در حوزه روابطعمومی به منصه ظهور رساند؟ اینکه روابطعمومی در ذهن همه مرتبطبتین این عرصه جدی تلقی شود.
شاید یکی از آرزوهای همه ما از گذشته تا به حال این باشد که نهاد یا سازمانی مستقل و البته با نظارت و حمایت دولت متولی انتخاب مدیران روابطعمومی و معرفی آن ها به سازمان های متقاضی باشد. به طوری که هیچ مدیر سازمانی بدون مشورت با این نهاد، قدرت و اختیار گماردن مدیر روابطعمومی را نداشته باشد. یعنی هم این نهاد متولی قدرتمندی باشد و هم حمایت جدی دولت را پشت سر خویش ببیند. همچنین کلیه وزارتخانه ها و سازمان های دولتی و خصوصی ملزم باشند صرفا کارکنانی را به خدمت گیرند که تحصیلات مرتبط داشته باشند و این همان برج عاجی است که می توان درباره آن اندیشید و اعمال کرد و از این طریق اجازه نداد که هر مدیر ارشد و میانی سازمان به خود اجازه دهد بدون تخصص و تجربه، خط و مشی و وظایف حوزه روابطعمومی را به مدیر روابطعمومی تحمیل کند.
نکته ای که لازم است به عنوان یکی از آسیب های روابطعمومی در چند ساله اخیر اشاره کنم استفاده از چهره های تلویزیونی در حوزه روابطعمومی است.
یک مجری موفق تلویزیونی صرفا یک مجری موفق است و نه بیشتر. چگونه یک مجری، توانایی اداره و تولیت حوزه ای را دارد که در آن خبر، انتشارات، تبلیغات، تحلیل محتوا، فیلم و تصویر، مجله، کاتالوگ و بروشور، نظرسنجی، جریان سازی خبری، نمایشگاه، تحقیق و پژوهش و تاثیر بر افکار عمومی و سایر فعالیت های این حوزه را مدیریت کند؟ آیا صرف یک چهره شناخته شده تلویزیونی برای یک چنین وظایف حساس و تخصصی مناسب است؟
شوربختانه با برآمدن هر دولتی و تغییر هر مدیر سازمانی، مدیر روابطعمومی در صدر تغییرات مدیریتی قرار گرفته و تجارب گرانسنگ تخصصی وی نادیده انگاشته میشود. هیچ نهاد و سازمانی هم بر این جابجاییها نظارت نمیکند و در چنین شرایطی است که خلاقیتها، توانمندی و جایگاه روابطعمومی به عنوان بخشی از یک سازمان به انفعال کشیده شده و زیر سوال میرود.
آنچه می تواند به غنای هرچه بیشتر رشته های روابطعمومی در دانشگاه ها و مراکز علمی و آموزشی مدد رساند علاوه بر گزینش استادان مجرب، آموزش دیده و علاقمند، دعوت از مدیران موفق و شایسته روابطعمومی ها در قالب سخنرانی، سمینار و کارگاه های آموزشی است.
در این راستا انجمن ها و کانون های روابطعمومی نقش موثری در ارایه مشاوره های علمی، آموزشی و تجربی خواهند داشت و از آن جا که با این حوزه ها ارتباط نزدیک دارند کمک های آن ها می تواند تاثیرات بسیار خوبی در ارتقای این حوزه داشته باشد.
بنابراین توسعه و پیشرفت روابطعمومی ها در گرو جدی گرفتن آن از سوی مدیران و نهادهای توانمند روابطعمومی هاست.تا برج عاج این حوزه هر چه با شکوه تر بر ساخته شود.
|