![](/media/image/1400/02/06/6172251-p23-+(3).jpg)
شبکه اطلاع رسانی روابطعمومی یران (شارا)-|| این قدرت ذهنیت انسان است. پائول اوکیف، استادیار کالج Yale-NUS سنگاپور، میگوید: «ذهنیت ما مثل عقاید سیاسی یا مذهبی ما، ریشه عمیقی دارد. ذهنیت ما چگونگی دید ما به مسائل را شکل میدهد؛ اینکه چطور چیزها را تفسیر میکنیم و به آنها واکنش نشان میدهیم. ذهنیت ما فیلتری است که از درون آن دنیا را میبینیم.»
ماری مورفی، استاد روانشناسی و علوم مغزی دانشگاه ایندیانا تاکید میکند آنچه کسبوکارها باید بدانند این است که ذهنیت هم در سطح فردی و هم در سطح سازمانی وجود دارد. «سازمانها تنها زمانی که بفهمند پیام ذهنیت آنها چیست، میتوانند تغییرات را شروع کنند و آغازگر مسیر توسعه فرهنگی ذهنیت رشد باشند.»
سوزان اشفورد از دانشگاه میشیگان هشدار میدهد که سازمانها مراقب ارسال سیگنالهای متناقض به کارکنان خود باشند. او در ادامه میگوید که اگر سازمانها سیگنالهایی میفرستند و میگویند «ما فقط بهترینها را انتخاب میکنیم، یا فقط نتایج عملکرد اهمیت دارد،» در آن صورت کارکنان خودشان را با این ذهنیت تطبیق میدهند و به جای ذهنیت رشد، ذهنیت مبتنی بر عملکرد را به نمایش میگذارند و این موضوع در ادامه میتواند هزینههایی برای سازمان به دنبال داشته باشد.
«سازمان چیزی را که میخواهد- یعنی عملکرد خوب و افرادی که دائما رشد کنند و قابلیتهای رهبری سازمانی خود را توسعه دهند- به دست نمیآورد، چون کارکنان دیگر درگیر نگرانیها در مورد عملکرد خود شدهاند.»
پروفسور مورفی میگوید شرکتهایی که میتوانند ذهنیت رشد را در یک سطح سازمانی با موفقیت پیاده کنند، در مواجهه با تغییرات چابکتر هستند و کارکنان اعتماد و تعهد بیشتری به آنها دارند. او اضافه میکند: «ذهنیت رشد برای همه خوب است؛ اما بهویژه برای زنان و اقلیتهای نژادی مفیدتر است. چرا؟ ذهنیت رشد به ما میگوید هر کسی، اگر درست تلاش کند، در مواجهه با چالشها پافشاری کند، کمک بگیرد و صرفنظر از سابقه هویتی خود استراتژیهای جدید را بیابد، میتواند موفق باشد.»
مترجم: مریم رضایی
منبع: London Business School
https://donya-e-eqtesad.com
|