با وجود این نکته که حضور مردم در پای صندوقهای رای در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری حماسه سیاسی را در سالی که به همین نام خوانده شده رقم زده است اما اکثر کارشناسان و حتی آنهایی که اخبار انتخابات را قبل از برگزاری انتخابات رصد میکردند بر این باورند که این دوره نقش ستادهای انتخاباتی در حضور مردم آنچنان چشمگیر نبود. بر همین اساس با یکی از فعالان ستاد خبری آقای روحانی که عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی نیز هست، هم کلام شدیم. گفت وگوی تفصیلی بابک دربیگی مسئول روابط عمومی ستاد انتخاباتی دکتر روحانی با جمهوریت در این خصوص را در زیر میخوانید.
ابتدا بگویید که چه شد که کار در ستاد آقای روحانی را از بین هشت کاندیدا انتخاب کردید؟
آن موقع که تصمیم گرفتم در ستاد روحانی فعالیت کنم بین 50 یا 60 کاندیدا مطرح بودند و به هشت نفر نرسیده بود.من از بهمن ماه بود که تصمیم به همکاری با ستاد آقای روحانی گرفتم و از اسفند بحث ستاد شکل گرفت. اما درباره انگیزههای من اولا باید بگویم که حدس میزدم نه آقای هاشمی و نه آقای خاتمی در انتخابات کاندیدا نمیشوند و در نیروهای دیگر هم آن توان را ندیده بودم. بعد هم باید بگویم که من از سال 84 به آقای روحانی اعتقاد داشتم و میگفتم که باید برای ریاست جمهوری کاندید شوند. یادم است که اواخر 84 رفتم در مرکز تحقیقات استراتژیک در جلسات به یکی از دوستان گفتم روحانی برای 92 میتواند آماده شود. همان وقت خیلی از دوستان که الان در ستاد وی مسئولیت داشتند به من خندیدند.
روحانی با افراطیها کار نمیکند
ویژگیهای روحانی که باعث میشود بگویید برای ریاست جمهوری از قابلیتهای خوبی برخودار است، چیست؟
ببینید آقای روحانی چند تا ویژگی خوب دارد و مهمترین ویژگی این است که وی با جناحهای مختلف خیلی خوب کار می کند، انصافا من در همان مرکز تحقیقات استراتژیک دیدم هم اصلاح طلبان هم اصولگراها با وی کار میکردند ولی در همین ترکیب و چینش، وی به دو طرف افراطی، کاری ندارد چراکه دیدهام آقای روحانی با افراطیها کار نمیکند. البته آقای روحانی حاشیه هم ندارد و فردی با پیشینه روشن است و حرف و حدیث در آن جای ندارد. یکی دیگر از ویژگی های او این است که حافظه خیلی خوبی دارد که این کمک بزرگی است و از سوی دیگر دکتر روحانی صراحت و پیگیری های خوبی دارد.
زمانی که مدیر مسئول آفتاب بودم.خیلی نزدیک بودیم به لحاظ رسانهای یادم است که مواردی بود که خودشان از دفتر زنگ میزدند و تذکراتی میدادند که این مطلب یعنی هر روز وی مطالب را چک میکرد و میخواند و به خوبی پیگیری میکرد.
در کنار این نباید فراموش کرد که روحانی در مرکز تحقیقات استراتژیک قرار گرفته است و عصاره تمام تحقیقات امنیتی و اجتماعی و فرهنگی آنجا میآید و این باعث شده روحانی به تمام امور واقف باشد.
اگر بخواهیم وارد موضع ستاد انتخاباتی بشویم، ستاد آقای روحانی در زمان انتخابات به چه شکلی بود؟ چقدر هزینه کردید و چه طیف افرادی در آنجا کار میکردند؟
هزینهها را که من نمیدانم؛ اما ترکیب ستاد مانند همان مرکز مطالعات استراتژیک بود. هم اصولگرا و هم اصلاح طلب در آن حضور داشتند و فرد افراطی در ستاد نبود، میشود گفت که از هر دو طیف در ستاد بودند، هم نزدیک به آقای هاشمی و هم نزدیک به خاتمی و میانه روها. این ستاد هم مانند بقیه ستادها در دور یازدهم خیلی زیاد خرج نکردند.
آقای روحانی در ستاد تابع حرف دیگران بود یا به نوعی دیگر که به خرد جمعی ایمان داشت؟
یکی از ویژگیهایی که دکتر روحانی دارد این است که روی حرفش می ایستد، آینده را نمیدانم اما به عنوان مثال در ستاد مواردی بود که ما میگفتیم و انجام میشد، حتی وی به صراحت از من خواست تا در حین سخنرانی اگر اشتباه کرد و یا موضوعی را که باید اشاره کند از قلم میانداخت همانجا نامهای بدهم و بگویم و من هم این کار را میکردم.
کلید از کجا آمد؟
در اینباره من نبودم و فکر میکنم تبلیغاتیها خوب کار کردند، البته من روایتی شنیدم که کلید از جای دیگر آمده است که چون مطمئن نیستم نمیتوانم عنوان کنم.
رنگ بنفش چطور؟
در دو یا سه جلسه این بحث شد. ولی خود آقای روحانی به شدت پافشاری کرد و این رنگ برای ستاد برگزیده شد البته نمیدانم این ایده را از چه کسی گرفته بودند. من استدلال منطقی پشت آن ندیدم. بعدها چیزهایی درست شد اما آن موقع یادم نیست، خودم یکی از مخالفهای رنگ بنفش بودم چرا که نمیدانستم بنفش یعنی چه چون این رنگ طیف بزرگی دارد و ترکیبی است .
عارف در انتخابات گذشت تاریخی کرد
در جریان ائتلاف آقای روحانی و عارف بودید؟
به نظرم بین عارف و روحانی یکی باید گذشت تاریخی میکرد و آقای عارف گذشت. مهم این بود که فرد افراطی نیاید بر همین اساس میگویم حتی ولایتی هم رییس جمهور میشد خوشحال میشدم. اما باید به این موضوع توجه کرد که چرا روحانی اصولگرا و عارف اصلاح طلب میتوانند با هم کار کنند اما اصولگراها نمیتوانستند ائتلاف دقیقی به وجود آورند، این موضوعی است که اصولگراها باید درباره آن مطالعه کنند.
ستون ستاد انتخاباتی روحانی را برادرش نگه داشت
از اطرافیان آقای روحانی چند نفر در ستاد بودند؟
بچههای وی سیاسی نیستند. در این بین برادر وی حسین فریدون فعال بود، که نقش به سزایی در حفظ ستاد داشتند. زمانی که آقای هاشمی آمد خیلیها روحانی را رها کردند و اگر حسین فریدون نبود ستاد پاشیده بود، همه چیز به هم ریخت ستون را حسین فریدون نگه داشت. من اگر جای روحانی باشم رییس دفتری را به او میدهم البته آقای فریدون ارتباطات وسیعی دارد و رابطهاش با مطبوعات بد نیست.
برای باخت برنامه داشتید؟
نه خیلی، تنها کسانی که خیلی مطمئن بودند روحانی رای میآورد دکتر نوبخت و حسین فریدون بود، که آقای فریدون خیلی امید داشت، خودم فکر نمیکردم روحانی برنده شود، اصلا به دور اول فکر نمی کردم. وقتی روز چهارشنبه دو روز مانده به انتخابات استقبال مردم از وی را دیدم گفتم شاید با قالیباف یا جلیلی به دور دوم برود.
روحانی مرد بحرانهاست
رقبا در مناظره سوم انتخابات نباید با روحانی وارد چالش میشدند
با توجه به اینکه گفتید خود شما هم انتظار نداشتید روحانی در دور اول رییس جمهور شود، فکر می کنید علت اینکه وی رای آورد چه بود؟
چند تا چیز باعث شد که آقای روحانی ناگهان در نظر سنجیها رشد کند، یکی حمایت آقای هاشمی و خاتمی بود و دیگری حمایتهای اصولگراهای میانه مثل آقای ناطق نوری و آقای مطهری بود. مناظرهها هم خیلی کمک کردند. من وقتی مناظره اول را دیدم ناامید شدم چون بیشتر شبیه طنز بود. مناظره دوم را هم اصلا خودم نگاه نکردم و بعد که شنیدم خوب بوده البته مناظره دوم چون اقتصادی بود همه تقریبا یکسان صحبت میکردند و حرفها یکسان بود. اما مناظره سوم فوق العاده بود و اشتباه رقبا این بود که وارد چالش با روحانی شدند چرا که دکتر مرد بحران است و الان فکر میکنم بزرگترین پیروزی برای نظام است و بیشترین پیروزی این بود که مرد بحران را در شرایط بحرانی انتخاب کردند و مردم به وی رای دادند. فکر می کنم در مناظرات رقبا اشتباه کردند که آتش را بهپا کردند، فکر کنم مشاوران قالیباف، روحانی را نشناخته بودند که این باعث شد مردم به روحانی متمایلتر شوند.
قبل از انتخابات خود روحانی هر جا که سخنرانی داشت اصرار میکرد که مردم رای بدهند، آیا قبول دارید هیجانی که دوره های قبلی انتخابات وجود داشت در این دوره به خصوص در ستادها دیده نشد؟
بله، حماسه سیاسی در سه روز آخر به وجود آمد. دکتر جمله دقیقی گفت و معتقد بود سال 88 با سال 92 فرق میکند و باید در صحنه بود. من فکر میکردم اگر توافقی بین اصلاح طلبان و میانهروها شود شاید روحانی رای بیاورد اما ظاهرا دکتر این توافق را میدید و معتقد بود که باید در صحنه بود. طبیعی بود فکر کند که برنده میشود چون اجماع را دیده بود.
روحانی پایگاه اجتماعی و شخصیت کاریزماتیکی ندارد
الان جوی که در بین مردم ایجاد شده ایت است که همه پیروزی ها حتی پیروزیها ورزشی را به روحانی ربط می دهند، این رویکرد خطرناک نیست؟
وقتی در شرایط امید زندگی میکنید خیلی چیزها تفاوت پیدا میکند و به نوعی با امید میتوان پیروز شد.
در دوره گذشته به خصوص در دو سال اخیر که احمدی نژاد جلوی همه ایستاد و همه فرصتها را سوزاند این امید کمرنگ شده بود، ولی وقتی امید در جامعه باشد فکر همه فرق میکند. حس امید وقتی در جامع باشد حتی کار عادی هم مثبت دیده میشود، فکر میکنم اکنون امیدی که ایجاد شده کم نیست و قطعا میتواند راه گشا باشد و اصلا هم نکته خطرناکی نیست نکته خطرناک این است که روحانی پایگاه اجتماعیای ندارد.
یعنی چه این موضوع؟
یعنی اینکه روحانی نه شخصیت کاریزماتیکی دارد، نه حزبی دارد و نه اینکه قبلا طرفدارانی داشته، بر همین اساس لازم است که پایگاهاجتماعی قوی ای داشته باشد تا در طول ریاست جمهوری حمایتش کنند، من فکر میکنم این پایگاه میتواند در دانشگاه تشکیل شود.
یعنی در ادامه خود آقای روحانی حزبی برای حمایت از اقداماتش تشکیل دهد؟
نه دقیقا؛خودش نه، اما باید اجازه فعالیت حزب را بدهد چرا که اگر خودش حزبی داشته باشد ته آن حزب مشارکت میشود که چیزی از آن در نمی آید.
از حاشیههای ستاد انتخاباتی بگویید مثل زمانی که به جماران رفتید؟
من هیچگونه محدودیتی برای حضور در ستاد ندیدم، نه نیروی امنیتی و اطلاعاتی و نه لباس شخصی، اعضای قوه قضاییه کاری به فعالیت ستاد ما نداشتند و تذکری نگرفتیم، درباره جماران سوء تفاهماتی پیش آمد، در این دوره آنقدر که انتظار داشتم اتفاقی نیفتاد و اتفاقهایی هم که رخ داد همه سوء تفاهم بود و حتی برای بنده هم چیزی از جا مبنی بر قطع همکاری با ستاد نیامد، برخوردها خیلی خوب بود انگار همه میخواستند هم چیز با خوبی پیش رود، شب اعلام نتایج تعدادی نیروی شخصی آمدند اما بلافاصله پلیس آمد و همه رفتند سر کار خود .
شما که در ستاد آقای روحانی بودید تضمین حضور در کدام پست را گرفتید؟
اصلا اینگونه نبود، کسی تضمینی نداد که پست میدهد و هیچ کس در مورد پست صحبت نکرد. حتی اشارهای به پستی نشد، برای هیچ کس، مثلا اهل تسنن گفتند وزیری سنی داشته باشیم اما آقای یونسی گفت از هر شایستهای استفاده میکنیم و لزوما قولی برای این گونه اقدامات نمیدهیم.