ارتباطات، شرط بقاء و تکامل انسان و همه سازمانها و نهادهایی است که توسط آن به وجود آمدهاند. انسان از زمانی که درک کرد با برقراری ارتباط بین خود، طبیعت و همنوعانش به زندگی بهتری دست مییابد، گام در وادی توسعه و پیشرفت گذاشت و با این رویکرد روز به روز، اشکال مختلف ارتباط پیچیدهتر و فنیتر شد و از آن جا که، نوع ارتباط انسان مختص اوست و ویژگیها و پیچیدگیهای آن نیز اختصاص به انسان دارد، لذا از اهمیت خاصی برخوردار است. از طرف دیگر امروزه نیروی انسانی توسعه یافته نیز در کنار توسعه ارتباطات بعنوان مهمترین و ارزشمند ترین سرمایه در جهت حرکت در مسیر توسعه یافتگی برای هر مجموعه قلمداد می گردد و اساساً میزان توسعه یافتگی یک مجموعه، رابطه مستقیم و تنگاتنگ با تبدیل ظرفیت های بالقوه نیروی انسانی به بالفعل و امکان بهره گیری از تمامی ظرفیت های ایجاد شده به صورت برنامه ریزی شده و هدفمند در راستای تحقق اهداف و برنامه های از پیش تعیین شده می باشد.
اما باید یک نکته اساسی را به عنوان مولفه اثر گذار در بحث توسعه ارتباطی وانسانی مورد توجه قرار داد که بی تردید نقش بی بدیل و مهم رسانه ها در این خصوص می باشد. در واقع رسانه ها امروزه از نظر شکل و محتوا تفاوت هایی نشان داده و مناسب با این روش راه هایی جهت ارتباط به وجود آورده است، با توجه به پیشرفت تکنولوژی دیجیتال و با فرصت هایی که بدست می آید ارتباطات جمعی دستخوش تحولات سریعی شده است و مسلما در دنیایی که دستخوش تغییرات می باشد، کار و شیوه های ارتباطات هم متغیر می گردد و در کنار این گوناگونی شیوه های ارتباطی عمومی رسانه ها، یعنی مطبوعات بصورت سنتی هنوز هم دارای جایگاه خاص خود می باشند.
به این دلیل موفقیت روابط رسانه ها مستقیماٌ موفقیت روابط انسانی را تحت تاثیر قرار می دهد. از سوی دیگر سرعت شتابان و بی وقفه در همه عرصه ها و ورود فناوری های جدید ارتباطی و اطلاع رسانی، از مهمترین عوامل توسعه یافتگی کشورها بوده است و در واقع پیشرفت تکنولوژی مدرن در تمامی زمینه ها از جمله رسانه ها، تاثیر بسزایی داشته به نحوی که در شرایط حاضر رسانه هایی که خواستار همسویی با تحولات و پیشرفت های عصر جدید هستند، ناگزیرند تا تکنولوژی های مدرن را متناسب با هدف خود بعنوان عنصر اصلی در فعالیت های شان به کار گیرند. ضمن آنکه جامعه امروز نیز به طور روزافزون از جنبه های آموزشی، ارتباطاتی، اطلاعاتی، اقتصادی، محیط بازار و همچنین به تکنولوژی های ارتباطی و شبکه های اطلاعاتی وابسته شده است. با گسترش و نفوذ این تکنولوژی ها در چارچوب های بیرون از نهادهای علمی و پژوهشی و بسط و انتقال آن به محیط هایی از نوع خانگی و یا اقتصادی و ... برداشت های تازه ای از رابطه اخلاقیات در این زمینه مطرح می گردد که بی شک باعث به وجود آمدن نگرانی ها و پرسش های متفاوت و متعددی می گردد.
یکی از پرسش های بنیادین این است که با توجه به فضای باز اطلاعاتی جدید که باعث می شود افراد از نظر دسترسی به اطلاعات هیچ محدودیت و مانعی نداشته باشندو بالطبع انتخاب های متفاوت و گوناگونی نیز برای آنها فراهم می باشد. حال این سوال مطرح می شود در این شرایط نظام های اخلاقی، در چالش و کشمکش با تکنولوژی های اطلاعاتی و ارتباطی چگونه باید عمل کنند؟ آیا باید همه گناه را به تحولات ساختاری وتکنولوژیکی و آنان که این تحولات را ابداع وآشکار می کنند، نسبت دهند یا اینکه به دنبال راه حل های منطقی و صحیح باشند تا بتوانند اخلاق یا به تعبیر دیگر اخلاق اطلاعات را به اخلاق عملی تبدیل سازند.
مضاف بر اینکه اخلاق را می توان برحسب یکی از رایج ترین گرایش های موجود در جهان، دیدگاه ها و افق های رفتاری مورد پذیرش در یک زمان و یک جامعه معین دانست و در حقیقت علم اخلاق، علم تمیز خوب از بد است. براساس آنچه که در غرب امروزه تحت عنوان، علم «وظیفه شناسی» تعریف می شود، مجموعه الزاماتی است که تعیین کننده نظم یک اقدام است و به همین اعتبار است که برای هر بخش خاص عملکردهاو نقش های حرفه ای، شغلی و وظیفه شناسی معینی به شکل مکتوب و غیرمکتوب در همه اجتماعات به نوعی مطرح است
ضمن آنکه باید به این نکته اشاره نمود که اخلاق از موضوعات بحث انگیزی است که متکی بر نظام های ارزشی است و بر اساس آن فرد خوب و بد را تشخیص می دهد و در رویارویی با پرسش های مربوط به رفتارهای اخلاقی در جامعه یا محیط کار واکنش نشان می دهد.
شکل گیری معیارهای اخلاقی در ذهن افراد متاثر از عوامل گوناگونی نظیر مذهب، خانواده، شرایط محیطی، جایگاه اجتماعی، سن و جنس، نژاد و غیره می باشد.
قضاوت های اخلاقی بخشی از تصمیم گیری های روزه مره شاغلان حرفه های اجتماعی و رسانه ای است. اخلاق حرفه ای را می توان از طریق آموزش در محیط کار فرا گرفت. بنابراین اگرحوزه رسانه ها، اطلاع رسانی به عامه مردم است، باید دید چه ارزش ها و باورهای وجدانی بر فعالیت آنها نفوذ دارد؟
اطلاع رسانی توسط رسانه ها، آگهی، ارتباطات میان فردی وگروهی و میان فرهنگی، روش های اقناع و انگاره سازی، بسیج افراد و گروه ها و سازمان ها و نهادهای مختلف در حمایت از اهداف موردنظر، ابزار رفتاری و تصویری رسانه ها را در بر دارد، درحالی که رسانه های عصر حاضر تمامی تلاش و توانمندی و قابلیت های خود را در قالب ابزاری بنام رسانه اجتماعی با رویکرد به خلاقیت، هدف محوری، تاثیر گذاری، مخاطب محوری، حمایت، اعتماد سازی، انعطاف پذیری، صداقت، تعهد و آزادی عمل معطوف می سازد و به نظر می رسد که در این رخداد شگرفی که در عرصه رسانه ها صورت گرفته است، فرصتی مناسب برای رسانه ها در احیای ارزش های کمرنگ شده و همچنین تحقق فلسفه وجودی خود که اصلی ترین مولفه آن انسان و ارزش و اعتباری انسانی با محوریت اخلاق و اخلاق گرائی است، می باشد.
با به پایان رسیدن عصر ارتباط "جمعی" و جایگزینی ارتباط "رسانهای" و همچنین رفتار غیر قابل پیشبینی مخاطبان بهدلیل افزایش اطلاعات وفرهنگ رسانهای، تعدد و تنوع وسایل ارتباطی، امکان دسترسی به وسایل ارتباطی گوناگون و بسیاری از عوامل روانشناختی، جامعهشناختی و فنآورانه دیگر از یکسو، و از سوی دیگر افزایش میزان تحرک جغرافیایی و مهاجرت افراد، می بایست شرایط را به گونه ای مهیا ساخت تا با در نظر داشتن دو رویکرد "جامعهشناختی" و "نشانهشناختی" و تلفیق دیدگاههای "مخاطبمحور" و "رسانهمحور" بیش از پیش تاکید بر اخلاق مداری را در ارتباط رسانه ای مورد توجه قرار دهیم.
اگر چه امروزه پست الکترونیکی و اینترنت محدودیت دسترسی به اطلاعات و انتقال آن را کاهش داده و همچنین تصاویر ویدیویی و پست صوتی بعد مسافت های بین المللی را بین کسانی که قصد برقراری ارتباطات را دارند از بین برده است و به عبارت دیگر فرصت های مساوی در برقراری ارتباط برای همگان ایجاد کرده است و می توان از آن به عنوان مهمترین سرمایه در ارتباط با رسانه ها قلمداد نمود اما باید به این نکته توجه داشته باشیم که مهمترین راه جهت برقراری ارتباط با رسانه ها بوجود آوردن حس اعتماد و بدست آوردن ارزش و اعتبار می باشد.
ارتباط رسانه ای لحظه ای نیست و روابطی است که به تداوم نیاز دارد و تداوم در طول زمان و با اتکا به مولفه های اعتبار، اعتماد و ارزش حاصل می گردد از این رو برای دستیابی به قله های رفیع در امر اطلاع رسانی و برقراری ارتباط مناسب با افکار عمومی مستلزم وجود عوامل گوناگونی اعم از شرایط اجتماعی و فرهنگی مناسب، جلوگیری از برخوردهای سلیقه ای، افزایش مهارت های فنی و تخصصی فعالان عرصه رسانه ای، نگرش مناسب مدیران ارشد نسبت به نقش و جایگاه رسانه ها و توجه به افکار عمومی به عنوان عامل اساسی در حفظ و تداوم حیات اجتماعی می باشد، بنابراین آنچه که از آن به عنوان اساس و پایه های ورود در عرصه ارتباط رسانه ای تعبیر کرده ایم، در مفهوم قابلیت و عاملیت متصور می گردد مشروط بر اینکه بتوانیم شرایط را برای عینیت بخشی به مسائل ذهنی در قلمرو رسانه ها فراهم سازیم.
بنابراین یک رسانه باید برای رسیدن به ارتباط موثر از مواردی نظیر: کم اهمیت شمردن حقیقت نسبت به دیگر نیازها، انتشار اطلاعاتی که برمبنای وقایع درست وقابل اثبات بنا نشده اند، شرکت در هر اقدام مخاطرهآمیز اخلاقی و نادرست که بر شأن و منزلت انسان خدشه وارد سازد، به کارگیری هرنوع روش یا تکنیک ”تلافی جویانه“ برای تحریک ناآگاهانه فردی که قادر به کنترل آزادی خود نیست، اجتناب کند .
بر این اساس هر رسانه در برقراری ارتباط باید خواهان حقیقت و درستی و به طور کلی معیارهای مورد قبول و پسندیده باشد و نباید آگاهانه اطلاعات نادرست وگمـــراه کننده به افراد ارائه دهد چون دانستن این امر از بدیهیترین اصول اخلاقی در رسانه ها است. مضاف بر اینکه سرقت عمدی و یا غیر عمدی اطلاعات نیز از نکات مهم در این عرصه محسوب می گردد.
به عبارت دیگر رسانه در عرصه ارتباطات وظیفه دارد مطالبی را که به کار می گیرد مرجع آنها را مشخص کند مگر آنکه مجاز به غیرآن باشد. حتی به هنگام یادداشت برداری نیز باید دقت بسیاری شود تا هنگام کاربرد یادداشت ها، منابع آن کاملا مستند بوده وحتی ازسرقت غیرعمدی نیز باید اجتناب کند، عدم دقت در این کار میتواند آسیب های جدی برای رسانه ها به همراه داشته باشد. از طرف دیگر جعل اطلاعات نیزکاری غیراخلاقی است زیرا این عمل کاربرد مغرضانه ی اطلاعاتی است که اساساً نادرست است وبه قصد گمراه کردن مخاطب یا رقبا صورت میگیرد. خطربزرگ استفاده از چنین تمهیدی، سلب اعتماد عمومی است. اصول اخلاقی ایجاب می کند که رسانه ها به رفع اشتباهات شان بپردازند. ضرورت اصلاح در هر زمان وجود دارد. اما به منظور اصلاح اشتباهات سه مساله را باید در نظر داشت:
1) وقت شناسی وسرعت عمل: به محض وقوع اشتباه میباید برای جمعآوری وانتشار اطلاعات صحیح تلاش واقدام کرد.
۲) شفافیت: اغلب اشتباهات از ناکامی وناتوانی در بیان واضح مطلب موردنظر ناشی میشود در حالی که در ارائه اطلاعات همواره باید از اصل وضوح و شفافیت پیروی شود.
۳) اقداماصلاحی: با این فرض که ممکن است مردم بر اثر اشتباه صورت گرفته، گمراه شده و به خاطر آن بدعمل کنند، تعهد اخلاقی حکم می کند که مطلب اصلاح شده و منتشر شود.
رسانه های فعال در بخش های مختلف باید به خاطر داشته باشند که نهادهایی دموکراتیک، آسیبپذیر ودرعین حال ماندگار هستند، صرف ارائه خدمات انحصاری در عرصه اطلاع رسانی، نمیتواند مجوزی برای تخلف ویا دروغ گویی و یا نشر اطلاعات یک جانبه و جانبدارانه به افراد ذینفع باشد. این امر در درازمدت و گاهی حتی در کوتاه مدت آسیب جدی بدنبال داشته وسبب بیاعتمادی مردم میشود. بدبینیهای مردم ریشه دربی اعتمادی دارد و این مسئله میتواند مردم را نسبت به مشارکت های مختلـف بیعلاقه سازد.
رسانه ها باید بدانند که دموکراسی با اعتماد مردم ادامـــه می یابد و همه کسانی که در بخش های مختلف فعالیت می کنند، تعهد دارند که به این اعتماد احترام گذاشته و امین امانت های مردم باشند ونیز همواره باید اعتماد وحمایت مردم را جلب کرد وگرنه مردم ازحمایت شان منصرف شده ودریغ خواهند کرد.
رسانه ها باید بپذیرند که حضور وفعالیت در این عرصه فرصتی طلایی برای خدمت به مردم است و ”تنها رسانه های اخلاقی، رسانه های پیروز وسربلند است“. صداقت، امانت وحقیقت، اساس یک ارتباط اخلاقی است اما کاربرد گزینشی حقایق همیشه به ضرر افراد و جامعه است و مردم پنهان کاری ها و مسامحه کاری ها را هرگز نخواهند پذیرفت، صداقت و درستکاری، رمز پایداری و ماندگاری رسانه ها خواهد بود.
نکته آخر اینکه بد نیست به مفاد بند 10 از برنامه پنجم توسعه را که به نقش و وظایف دولت در این خصوص تاکید داشته است به صورت گذرا اشاره نمائیم، در ماده مذکور آمده است:
" ماده10ـ دولت موظف است به منظور ساماندهی فضای رسانهای کشور، مقابله با تهاجم فرهنگ بیگانه و جرایم و ناهنجاریهای رسانهای، در چهارچوب سیاست و ضوابط مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی و فراهم آوردن زمینه بهرهبرداری حداکثری از ظرفیت رسانهای اقدامات قانونی در موارد ذیل را انجام دهد:
الف ـ تهیه و تدوین «نظام جامع رسانهها» تا پایان سال اول برنامه با رویکرد تسهیل فعالیتهای بخش غیردولتی
ب ـ ارتقاء آگاهی، دانش و مهارت همگانی، تقویت رسانههای ماهوارهای و اینترنتی همسو و مقابله با رسانههای معارض خارجی
ج ـ پیشنهاد، وضع و اجرای سـیاست ها و مقررات مورد نیاز و ایجاد و تقویت سازوکارهای لازم برای ساماندهی، نظارت و پالایش محتوای دیداری، شنیداری و نوشتاری در فضای رسانهای کشور اعم از رسانههای مکتوب، دیداری، شنیداری، رقومی(دیجیتال)،مجازی وشبکههای ارتباطی غیرمکالماتی، شبکههای داده و ماهوارهای و سامانههای مخابراتی به شورای عالی انقلاب فرهنگی".
اگرچه در ذیل ماده مذکور به ساماندهی فضای رسانه ای کشور و تهیه و تدوین نظام جامع رسانه ها و ارتقای دانش و مهارت همگانی به عنوان ضرورت اشاره شده است اما در این رابطه به مقوله اخلاق حرفه ای و حرکت در مسیر برقراری ارتباط رسانه ای با محوریت اخلاق و اخلاق گرائی اشاره ای به عمل نیامده است. امید است عدم پرداختن لفظی و ظاهری به این موضوع مهم به منزله فراموشی جدی و یا نپرداختن در عرصه علمی و عملی آن نباشد.
منبع مرجع: شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا) |