مقدمه

شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)-|| روابط‌عمومی نقش ارزنده ای در تغییر و تحولات یک سازمان دارد. زمانی که بخواهیم به معرفی یک کالا بپردازیم یا جهش و تولید بالای سازمان را مورد بررسی قرار دهیم، به نقش پررنگ روابط عمومی پی می بریم. تازه می فهمیم که چگونه یک روابط عمومی قوی می تواند کار و زندگی افراد را تغییر دهد. البته این مورد بستگی به ایده های برتری دارد که از طریق کارمندان بیان می گردد و با یک مدیریت قوی و کاربلد، طراحی و اجرا می گردد. یک روابط عمومی موفق ایده های خلاقانه دارد و تدابیر ارزشمندی که موفقیت یک سازمان را بیمه می کند. ایده آفرینی و پی ریزی نقشه برای پیروزی بسیار ارزشمند است اما مهم تر از آن چگونگی کار و عملی نمودن اندیشه های افراد است.

به طور حتم آنچه روی کاغذ می آید و برنامه ریزی می شود خوب است اما بهتر آن است که در مقام عمل درست کار کنیم و با برنامه ای مدون، بدانیم چگونه ذهینیات خود را پیاده نمائیم. شاید بسیاری از افراد پیشنهاد های سازنده ای داشته باشند اما نتوانند به درستی آن را به عمل در آورند. بنابراین یکی از مشخصه های بسیار مهم در داشتن روابط عمومی پویا و ثمربخش، مدیریت درست کاربردی و نتیجه بخش است. هوشمندی و رهبری درست افراد می تواند روابط عمومی را به سوی موفقیت سوق دهد اما اگر مدیر از توانمندی لازم در این جهت برخوردار نباشد، حتی برترین ایده ها و ذهن های خلاق نمی توانند آنچه در ذهن داشتند در عمل ببینند. یکی مدیر قوی باید بداند که درست عمل کردن به وظایفش می تواند در رشد و پیروزی یک مؤسسه، بنگاه یا آنچه او برای موفقیتش تلاش می کند اثر بگذارد.

روابط عمومی چیست؟

روابط عمومی یک پیوند درست و واقع بینانه است. پیوند بین مخاطب و سازمان برای آشنایی با برنامه های مدونی که نتیجۀ اندیشه های سالم است و هدفی جز موفقیت و رسیدن به نتیجۀ مطلوب ندارد. روابط عمومی نیاز ندارد تا برای شناساندن اهداف خود تنها دست به تنظیم مقاله بزند یا برای آگاهی مخاطب، مطبوعات و خبرنگاران را با خود همراه سازد. یک روابط عمومی حرفه ای مدیری دارد که سازمان و مخاطبان خود را به درستی می شناسد و نیاز های آنان را می داند. قادر به برنامه ریزی مدون است و به گونه ای عمل می کند که برای شهرت سازمان خود، به جای همراه ساختن مطبوعات و توضیح برنامه هایش، تنها اجرا می کند و خبرنگاران برای تهیه خبرهای نابی که مخاطب خواستار آگاهی از آن است، در پی او می روند.

یک روابط عمومی قوی مدیری دارد که نیاز به دیده شدن را در صدر برنامه ها نمی گنجاند بلکه بیشتر دغدغۀ رسیدن به اهداف سازمان را دارد و ذهن همیشه بیدارش متوجه موفقیت برنامه هاست. زمانی که به اهداف سازمان برسد، پیروز است و نتیجۀ توانمندیش پس از موفقیت به طور طبیعی در معرض دید همگان قرار می گیرد. یک مدیر توانمند با روابط اجتماعی قوی نسبت به سازمان های دیگر و کارمندان شرکت، می تواند در مسیر موفقیت قرار بگیرد.


درایت مدیر روابط عمومی در رسیدن به اهداف سازمان

وجود یک اندیشۀ سالم در صدر کارها برای سازماندهی نبوغی که در بطن روابط عمومی مشغول اداره امور هستند، در پیروزی یا شکست اهداف سازمان اثری سرنوشت ساز دارد. یک مدیر توانمند باید نیروی کار خود را بشناسد و با توانایی آنها در زمینه های مختلف آشنا باشد تا بداند که از استعداد هرکدام چگونه بهره ببرد.

شور و مشورت:
مدیری که فقط اندیشه های خود را ملاک عمل قرار دهد، تن به شکست داده است و در مدت کوتاهی خود را در کنار مشکلاتی عدیده تنها خواهد یافت. کار مدیر روابط عمومی، رهبری درست تا رسیدن به اهداف اصلی است. شور و مشورت با کارشناسان روابط عمومی، باعث سهولت کارها شده و اعتماد به نفس کارکنان را بالا می برد. علاوه بر آنکه به امور اعتبار می بخشد. اهمیت مشورت برای یک مدیر تا آن اندازه مهم است که چشم پوشی از آن، مساوی است با پایان کار خود در رهبری واحد روابط عمومی. وقتی مشورت نباشد، کارکنان و کارشناسان دیده نشدن خود را عادی نمی انگارند و فاصله ای بین آنها و مدیر ایجاد می گردد و دیگر نیازی نمی بینند تا اندیشه ها و پیشنهادهای خود را مطرح نمایند. مشورت، همبستگی واحد روابط عمومی را افزون بخشیده و رسیدن به اهداف سازمان را تسریع می بخشد.

گزینش نیروی توانمند:
در یک روابط عمومی موفق، افراد کاربلد بسیاری در کنار هم با همفکری و همبستگی در پیشبرد امور سازمان قدم بر می دارند. یک مدیر کارآمد، می داند که از نیروها چگونه بهره ببرد و چه کارهایی را بر عهدۀ آنها بگذارد. به طور حتم باید در زمان کوتاهی آنها را بدون آگاهی خودشان مورد آزمایش قرار دهد و اصلی ترین کارها را بر عهده کسانی بگذارد که استعداد آن را دارند. علاوه بر آن در انجام کارها شور و علاقه نشان می دهند و تنها به اختصاص پست برای خود بسنده نمی کنند بلکه نهایت تلاش را برای موفقیت واحد خود به کار می برند و در یک کلام، دلسوز و مسئولیت پذیر هستند.

یک مدیر با تدبیر، واحد خود را از نیروهای بیکار، ناکارآمد، مشکل آفرین و پرتوقع پاک می کند. البته پیش از تصمیم گیری قاطع فرصتی کوتاه برای تغییر در رفتار به آنها می دهد. نیروهایی که به جای دلبستگی به کار، به دنبال بهانه های واهی هر روز با بیان مشکلات خود و شکایت های نامربوط فضای کاری را بر هم می زنند و موجب اختلال در اندیشۀ درست مدیر و ناکارایی وی می شوند، بهتر است در صدد تغییر شغل خود برآیند.

برنامه ریزی و اهداف سازنده:
یک مدیر کاردان، اهداف دراز مدت سازمان خود را مورد توجه قرار می دهد و طی یک برنامه ریزی مدون، برای پیشبرد اهداف در محیطی امن گام می گذارد. برای موفقیت در کار، به تقویت واحد خود می پردازد و اطلاع رسانی جامعی دارد. مخاطبان و عموم مردم را از پروژه های مهم آگاه می کند و مسئولیت اجتماعی سازمان را به بهترین نحو انجام می دهد. علاوه بر آن در افزایش شهرت شرکت می کوشد و تصویر بهتری نسبت به گذشته از اهداف شرکت ارائه می دهد. مثبت شدن افکار عمومی، تصویر بهتری از شرکت در ذهن مردم ایجاد می کند. رفتار خوب یک مدیر کار بلد، مخاطبان، سرمایه گذاران و رقبا را تحت تأثیر قرار می دهد. برنامه ریزی مدیر در یک کار گروهی، اثرات مثبتی دارد و چه بهتر که یک مدیر هیچگاه افراد خود را فراموش نکند و به موقع از آن ها تمجید نماید.

بررسی برنامه های پیشنهادی:
روابط عمومی ها می توانند با اجرای یک برنامه مدون و درست، نظر مخاطبان را به سوی خود جلب کنند. به این منظور مدیر روابط عمومی باید حساسیت ویژه ای بر برنامه های پیشنهادی نیروی خود، قبل از اجرای آن داشته باشد. باید بداند آیا برنامه ای که قرار است اجرا شود، قدرت احساسی دارد؟ اجرای یک کار هیجان انگیز، حس زیبایی ایجاد می کند و موجب حسن تأثیر روابط عمومی می شود. علاوه بر آن، مدیر باید با خلق روش های ابتکاری، پیام مورد نظر خود را به بهترین نحو نشان دهد. به گونه‌ای که مخاطب با آن ارتباط برقرار کند و با دیدن برنامه، باور یا رفتار خود را تغییر دهد.

با اجرای هر برنامه، توقع مخاطب بالا می رود. باید تلاش کرد این توقع مشکلی برای سازمان و شرکت به وجود نیاورد اما در هر برنامه، تاکتیک های بهتری شکل بگیرد. همچنین برنامه بدون هیچ توضیح اضافه، جواب پرسش های مخاطب را در ذهن آنها شکل دهد و نتایج پرباری به همراه داشته باشد. درصد رضایت افراد در بهتر شدن کار روابط عمومی دخیل است.

مهم ترین ویژگی های یک مدیر کاردان

یک مدیر موفق، آَشنایی دقیقی با قدرت رسانه دارد و با نقش مهم آن در تحول آفرینی جامعه آشناست. می تواند به نحو مطلوبی از رسانه در پیشبرد اهداف شرکت استفاده کند. در کمترین زمان، قادر است مشکلات اساسی را برطرف نماید. نسبت به مخاطبان درون سازمانی و برون سازمانی احساس مسئولیت دارد. صبور و بردبار است و در هیچ موردی بدون اندیشه و سریع، تصمیم نمی گیرد. صادق است و راستی و درستی را بیش از هر چیز دیگری می پسندد. موفقیت دیگران در او احساس مثبت ایجاد می کند و برای ترقی همکاران خود، از هیچ تلاشی فروگذاری نمی کند.

با بروز مشکلات خود را نمی بازد و در همه حال در اندیشه پویایی شرکت است. نهایت تلاش خود را به کار می برد تا روابط عمومی به جایگاه اصلی خود برسد. به گونه ای که در شرکت هیچ جلسه ای بدون حضور مدیر روابط عمومی برگزار نگردد و در تصمیم گیری های مهم دخیل باشد. رفتار یک مدیر موفق موجب ایجاد حس احترام دیگر واحدها به روابط عمومی و تغییر دید دیگران نسبت به آن می شود.

یک مدیر کاردان، به تکنیک های روابط عمومی تسلط دارد و به فنون تشویق و ترغیب آشناست. به صورت خودکار به وظایف خود در شرکت می پردازد و نیازی به تذکر ندارد. اعتماد به نفس بالایی دارد و پیوسته در پی به دست آوردن اطلاعات جدید است. علاوه بر آنکه با علم روز روابط عمومی آشنایی دارد. در کلام خود فصاحت و بلاغت دارد و می تواند برنامه های بسیار مهم را اجرا نماید. سخنسرایی می داند و از قدرت نوشتاری برخوردار است.