شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)-|| هنگامی که صحبت از مدیریت نمونه کارها می شود، چهار هدف توسط "کوپر" تعیین شده است که می تواند به شرکتها در دستیابی به نوآوری موفق کمک کند.
این چهار هدف کلان عبارتند از:
به حداکثر رساندن ارزش: این هدف در مورد تخصیص منابع به منظور به حداکثر رساندن ارزش نمونه کارهاست.
تعادل: این هدف یک هدف مهم است. برای موفقیت، ایجاد یک سبد متعادل بسیار مهم است؛ شامل توازن مناسب پروژه ها از نظر پروژه های بلند مدت در مقابل پروژه های کوتاه مدت است. یا پروژه های با ریسک بالا در مقابل پروژه های کم خطر ...
جهت استراتژیک: هدف این است که اطمینان حاصل شود که سبد نهایی پروژه ها واقعاً استراتژی تجارت را منعکس می کند. در اصل، مهم است که خرج هزینه ها در پروژه ها، مناطق، بازارها و غیره به طور مستقیم با استراتژی تجارت مرتبط باشد.
انتخاب صحیح تعداد پروژه ها: این برای یافتن شرکت هایی که پروژه های خیلی زیادی برای منابع محدود در دسترس دارند، معمول است. نکته منفی این است که پروژه ها در یک صف پایان می یابند و برای دستیابی به بازار بیشتر و بیشتر طول می کشد. علاوه بر این، فعالیت های اصلی در پروژه ها به دلیل کمبود وقت مورد غفلت واقع می شوند. بنابراین، اطمینان از ایجاد تعادل بین منابع مورد نیاز برای پروژه های مصوب و منابع موجود به طور مؤثر، مهم است.
بعضی اوقات ممکن است بین این چهار هدف سطح بالا اختلاف نظر وجود داشته باشد. به عنوان مثال، نمونه کارهایی که بیشترین NPV یا IRR را به دست می آورند ممکن است خیلی متعادل نباشد. ممکن است حاوی پروژه های کوتاه مدت و کم خطر باشد. یا بسیار متمرکز بر یک بازار باشد. به همین دلیل مهم است که مدیران رویکرد نمونه کارها را متناسب با هدفی که تعیین کرده اند انتخاب کنند.
یادت باشه
شرکت ها اگر می خواهند در حوزه های خود مرتبط و رقابتی باقی بمانند باید نوآوری کنند. بنابراین، برای موفقیت، شرکت ها باید ترکیب مناسب پروژهها را مشخص کنند. مدیریت پروژه نمونه کارها به شرکتها کمک می کند تا کلیه خدمات و محصولات را برای دستیابی به چشم انداز نوآوری خود مدیریت کنند.
|