شارا،  عادل میرشاهی، کارشناس سئو و روابط عمومی- دو حوزه روابط عمومی (PR) و سئو (SEO)، حوزه هایی تخصصی و جدا از هم بودند تا اینکه صحنه تغییر کرد و ما اکنون شاهد ائتلاف این دو شاخه هستیم. سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که چه چیزی این نزدیکی را ایجاد کرد؟ چه چیز باعث شد این دوحرفه بدون کمک همدیگر ناقص باشند؟ و چه چیز باعث شد که این دو نسبت به همدیگر همگرایی پیشه کنند؟ در این نوشتار دوست دارم درکی از این نزدیکی جهان ها و همچنین مثال هایی در خصوص پیشینه این سازگاری و انگیزه آنها برای شکل دادن روند این سازگاری ارائه دهم- و اینکه این سازگاری در مجموع چگونه بر تلاش های دیجیتال اثر می گذارد.
بهینه سازی برای موتورهای جستجو (SEO)- فرآیند افزایش مشاهده/ دسترسی وبسایت از طریق نتایج معمولی یک موتور جستجوگر است. عموما نقش آن جذب بیشتر ترافیک از طریق بیشتر شدن تعداد مشاهداتی که کاربران از صفحه نتایج جستجوی گوگل به آن رسیده اند. موتورهای جستجو اقتدار یک سایت و ارتباط آن را برپایه لینک ها ارزیابی می کنند. به نحوی که لینک های بیشتر به یک سایت اقتدار بیشتری به آن می بخشد. به هر حال، لینک ها می توانند به گونه ای عمل کنند که حتی محتواهای با کیفیت نازل، رتبه بالایی در موتورهای جستجو کسب کنند و ما دقیقا به همین خاطر است که اکنون در جایگاه فعلی مان هستیم! نتیجه این می شود که گوگل در سال 2012 تغییرات اساسی در الگوریتم پنگوئن و پاندا ایجاد می کند.[و این تغییرات را تا سال 2013 ادامه می دهد- مترجم]
روابط عمومی (PR)- از دیگر سو «هنر روابط عمومی» جویای مدیریت جریان اطلاعات میان سازمان و افراد عموم است. روابط عمومی ها معمولا زمان کمی را صرف تولید محتوای متعامل می کنند- برای انتشار محتوای آگاهی بخششان آنها سعی در برقراری ارتباطی شسته و رفته با خبرنگاران باسابقه هستند و بلاگرها صرفا ناشر محتوای منتشر شده شان برای فراگیری و آگاهی مشتریان از برندشان هستند.
از زمان اعمال تغییر الگوریتم حیوانات سفید و سیاه گوگل و مشاهده جریمه های فعالیت های غیر اخلاقی سئو (SEO)، آژانس های روابط عمومی شاهد افزایش درخواست مشتریانشان برای مشاهده، بررسی و اصلاح فعالیت های سئوی (SEO) آنها شدند. این بدان معنی است که یکی از عواقب تغییرات الگوریتم پاندا و پنگوئن درخواست مشتریان روابط عمومی ها برای «ساخت لینک»های باکیفیت از طریق تعامل و تولید محتوا بوده است. بنابراین آیا ملاحظه می کنید که این موضوع سبب تغییر جهت مشتریان از آژانس های سئو (SEO) به روابط عمومی (PR) شده است؟ یکی از فاکتورهای همکاری در طبیعت حرفه روابط عمومی نهفته است که ارتباط خوبی با افراد و وبسایت های معتبر ایجاد می کند. بعلاوه آنها این روزها به دنبال «ساخت لینک» های با کیفیت هستند. مشتریان اکنون دنبال استراتژی های دیجیتالی اند که درک آژانس های روابط عمومی از محتوا و مرتبط بودن آن (وظیفه سئو(SEO)) را ترکیب کنند.
در اصل متخصصان سئو (SEO) تولید کنندگان محتوا نیستند و مشتریان نیز آن را درک کرده اند و اکنون بیشتر بر روی لینک هایی به محتوای با کیفیت شان در نشر شبکه های اجتماعی تاکید می کنند و دقیقا به همین دلیل است که آنها مایل به درخواست کمک از آژانس های روابط عمومی برای غلبه بر این موانع هستند. چراکه از منظر موتور جستجوی گوگل تمرکز بر مرتبط بود، دقیق بودن و سایت های مقتدر  است. این شاخص ها در هر سایتی که باشد، گوگل آن را در  بالای صفحه نتایج جستجو نشان می دهد. این بدان معنی است که فاکتورهای واقعی جستجو از قبیل «Meta Data» و «Alt Text»، تنها فاکتورهای فرعی هستند که عدم رعایتشان تاثیر منفی در رتبه بندی سایت ندارد. من فکر می کنم گفتن این جمله منصفانه است که هر دو صنعت روابط عمومی (PR) و سئو (SEO) با چالش هایی همچون جلب توجه و محتوای با کیفیت روبرو هستند که مخاطبانشان به آن نیازمندند و همین امر صنعت روابط عمومی را  به شدت نیازمند استلزامات سئو (SEO) می کند. به هر حال، می توان گفت که روابط عمومی ها در جایگاه مناسبی برای «ساخت لینک» قرار دارند زیرا بخش عمده مسئولیت آنها بنانهادن روابطی است که اکنون با رسانه های آنلاین و اجتماعی همخوان شده اند.
بنابراین ما اکنون به کجا می رویم؟ جای تعجب نیست که ما اکنون شاهد همکاری میان آژانس های سئو (SEO) و روابط عمومی هستیم. برای مثال «برانکو» یک آژانس سئو (SEO) است که با یک شرکت روابط عمومی به نام «10 یتیز» به صورت مشارکتی برای مشتریانشان تولیدات رسانه ای و طراحی استراتژی انجام می دهند.  این بدین معناست که آنها مهارت های ترکیبی خود را برای ارائه خدمات گسترده در حوزه سئو (SEO)، روابط عمومی(PR)، محتوا، اجتماعی، روابط کاربری، غنای پخش رسانه ای و توسعه وب ارائه می کنند. این امر به وضوح نشان می دهد که کمپین های جستجو همانند کمپین های روابط عمومی به شدت به یکدیگر وابسته شده اند. منفعت اینجاست که این صنایع دیگر جویای رقابت با هم نیستند و بیشتر مایل به همکاری و مشارکت با یکدیگرند.
برند سرمایه «ASDA»- برای مثال سوپرمارکت زنجیره ای «ASDA» یکی اولین سازمان هایی است که خود را با این شرایط وفق داده است چراکه آنها یک آژانس محتوا برای تولید و بررسی محتواهایشان به خدمت گرفته اند و گسترش انتشار محتواهایی که آنها را معرفی می کند، بخش محوری از استرتژی دیجیتال آنهاست. شما می توانید با مراجعه به سایتشان مشاهده کنید که چگونه فضای دیجیتال را مملو از مقالات، راهنماها، اخباری برای تعامل با مشتریانشان کرده اند. بی شک آن برند از استراتژی دریافت لینک های طبیعی خود آگاه است- و در پی تقویت خود تنها از مسیری اخلاقی است و نه «کلاه سیاه و سفید» و روش های میان بر. درسی که می خواهیم بیاموزیم این است که چگونه برند «سرمایهASDA» و آژانس «تولید محتوای» آن بر  تولید محتوای مرتبط باقی می مانند؟ آنها علایق و موضوعات محبوب مشتریانشان را از طریق دو بخش «پنل» و «فروم» که در سایت برای سنجش نظرات قرار داده اند شناسایی می کنند. باهوش اند، نه؟ تنها این کار بود که می توانست آنها را در مسیری قرار دهد تا بتوانند محتوای متعامل برای مخاطبانشان تدارک ببینند تا دقیقا با نام تجاری بازتاب داده شود.

منبع:

http://www.stateofsearch.com/pr-seo-worlds-collide/

سئو پی آر چیست؟
لینک سردبیری: چیست؟ چه اهمیتی در سئو دارد؟

کاربرد سئو در روابط عمومی