رسانهها نقش مهمی در آگاهی دادن و تشویق مردم برای حضور در پای صندوقهای رأی دهی دارند. رسانهها میتوانند در ابعاد مختلفی در این زمینه فعالیت کنند و اثرات حضور مردم در انتخابات را در توسعه و پیشرفت کشور تبلیغ کنند زیرا این امر یکی از رسالتهای اصلی ژورنالیرم نیزمیباشد
روشهای مهمی که در هنگام اطلاعرسانی برای سمتدهی افکار عامه به سوی انتخابات باید مد نظر گرفته شود، به گونهی زیر است:
- رعایت اصل توازن و بیطرفی
- دقت و نظارت
- فضاسازی هدفمند و مثبت (به نفع مردم)
- پوشش گسترده
افزون بر این موارد به خاطر سمت دهی افکار عامه به سوی پذیرش فرهنگ انتخابات، استفاده از روش سهگانهی زیرنیز میتواند اثرگذار باشد:
هر رویدادی یک واقعیت عینی است که اتفاق میافتد؛ اما بر بنیاد مشی رسانهای به یک واقعیت رسانهای بدل میشود و پس از این مرحله، مبتنی بر شیوهی سیاستگذاری رسانه، به واقعیت ذهنی مخاطبان بدل میشود؛ اما باید متوجه باشیم که هیچ رویداد یا واقعیت عینی در مراحل واقعیت رسانهای تحریف شده نمی تواند، بلکه با استفاده از شیوههای سیاستگذاری مؤثر و مبتنی بر مشی رسانهای، واقعیت عینی به واقعیت رسانهای و سپس به واقعیت ذهنی بدل میشود. واقعیت ذهنی مرحله جذب و سمتدهی افکار عامه به سوی رویداد است و به نحوی زمینه سازی برای سمتدهی افکار عامه به خاطر رد یا پذیرش آن است.رسانهها باید در این برهه تاریخی واقعیتهای جامعه را انعکاس دهند.
رسانه ها در زمینه تشویق مردم برای مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری در حد متوسط عمل کردهاند باید بیش از این به گرمتر شدن فضای انتخابات پرداخته وکمک نمایند. رسانهها در زمینه جلب مشارکت عمومی در انتخابات وپخش فرهنگ انتخابات از سازمان دهی خوبی برخوردارنیستند، زیرا از آن جایی که در کشور ما احزاب به صورت فراگیر و ملی شکل نگرفته اند بعضاً رسانهها را برای تبلیغات خویش مورد استفاده قرارمیدهند همچنان احزاب برای تبلیغات کاندیدای خویش از روشهای تبلیغاتی مرسوم مانند کشورهای دیگر در برگزاری نشست ها، گردهمای ها دید و بازدید با اجتماعات مردمی وغیره کمتراستفاده می کنند. لذا به صورت علنی و غیرعلنی از رسانهها برای این امر بهره گرفته اند وبه همین علت نیزبرخی رسانه ها مورد انتقاد قرار می گیرند.
تلویزیون نقش پررنگی در جلب مشارکت مردم در انتخابات دارد و باید مراقب بود که دچار جانبداری مشخص نشود. فعلاً که در کشور ما بر علاوه رادیو و تلویزیون دولتی شبکه های متعددی رادیو تلویزیون خصوصی نیزوجود دارد هر یک دارای پالیسی مشخص خویش هستندکه هرکدام دراشاعۀ تبلیغات انتخاباتی به اساس پالیسی خویش عمل می کنند.
و اما رسانه های چاپی که بخش مهم از رسانه های افغانستان را تشکیل می دهند بیشتر تمرکزبه انتقاد در زمینه شیوه برگزاری، زمان وشرایط برگزاری انتخابات دارند تا آنکه توجه به مشارکت مردم افغانستان در پروسه انتخابات واشاعۀ فرهنگ انتخابات نمایند. رسانههاباید معیارهای انتخابات را آموزش دهند. یکی از وظایف اصلی رسانهها در این برهه ارائه معیارهای مناسب برای انتخاب کاندیدا است.
رسانه ها می توانند با خلاقیت و نوآوری در عرصه فعالیت رسانه ای و دوری از روش های کلیشه ای و تکراری، توجه مخاطبان و افکار عمومی را به خود جلب کنند، رسانه ها هم چنین می توانند در ایجاد فضاهای مناظره ای، طرح پرسش ها، بیان شفاف دیدگاه های گروه ها، شخصیت ها و کاندیداها و نشان دادن تاثیر انتخابات درتعیین سرنوشت سیاسی مملکت و مردم گام های مفید و مؤثر بردارند. همچنان رسانه ها دربیدار کردن ذهنیت مردم، (انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان) نسبت به حقوق و جایب شهروندی شان می توانند در فراهم آوردن فضای سالم انتخاباتی کمک نمایند و به علاوه در ارزیابی فعالیت های مجریان، ناظران و دست اندرکاران پروسه انتخابات نسبت به عدول از وظایف قانونی شان واکنش نشان دهند.
رسانه ها و مطبوعات به عنوان رکن چهارم دموکراسی و دیده بان واقعی مردم سالاری، مراقبت و صیانت کننده از حقوق شهروندی در قبال تهدید و یا افشاگری کسانی که به دنبال قانون شکنی و رفتارهای سلیقه ای در انتخابات هستند می توانند عــمل کنند.
خلاصه، همانطوری که تحقیقات نشان داده رسانه ها تاثیرات فراوانی در کلیه شئون زندگی انسان ها دارند و مسلماً می توانند نقشی اساسی در انتخابات نیز ایفا کنند. مهمترین نکته در بحث رسانهها، القای پیام یا اطلاعات به صورت اثرگذار برای مردم است. اثرگذاری پیام در هر بخشی از اطلاعرسانی، اصل مهم برای سمتدهی افکار عامه است؛ اما فراموش نکنیم که این اثرگذاری درایجاد تغییر و تأثیر همه جانبه بر ذهنیت و افکار عمومی زمانی میتواند کارا باشد که ما درک درست از شیوههای اطلاع رسانی مؤثر داشته باشیم. این شیوههای اطلاع رسانی مؤثر وابسته به نحوه سیاست گذاری هدفمند و موثر در رسانه است¡
منبع: http://alirezasadghi17.persianblog.ir/post/3
|