نامزدهای انتخاباتی تا به حال در زمینه پرسونال برندینگ چگونه عمل کردهاند؟ چه تصویری را از خود به معرض نمایش درآوردهاند؟ در این نوشتار و قسمت دوم آن، تلاش کردهام تا عملکرد هشت نامزد ریاست جمهوری را از نظر برندسازی مورد بررسی قرار دهم. لازم است اشاره کنم که تاکید و شرح بیشتر یک کاندیدا، به هیچ عنوان به معنای حمایت از دیدگاهها و برنامههای او نبوده و صرفا به موفقیت بیشتر او در زمینه پرسونال برندینگ مربوط میشود.
کاندیدایی که همیشه لبخند میزند
شهردار تهران خوب میداند چه چیز برند شخصی او را به برندی متفاوت، ماندگار و موفق تبدیل میکند.
چند سال پیش پوسترهای تبلیغاتی متفاوتی از یک نامزد انتخابات ریاست جمهوری در میان مردم دست به دست شد که این نامزد را در لباس خلبانی، با ژستهایی خاص و لبخندی بر لب نشان میداد. ارایه این هویت متفاوت از یک کاندیدا در آن دوران، توجه بسیاری از افراد را به خود جلب کرد. هرچند این کاندیدا در آن دوره از انتخابات برنده نشد، اما این حرکت، آغازگر راهی شد برای شکلگیری یک برند فردی جذاب به نام محمد باقر قالیباف.
از آن دوران به بعد، قالیباف در قالب شهردار کلانشهر تهران تلاش کرد تا توان مدیریتی خود را نه با حرف و شعار، بلکه در عمل به نمایش بگذارد؛ گوشه و کنار شهر پر شد از پروژههای عظیم شهری با تابلوهایی که روزها و ثانیههای باقیمانده به اتمام پروژهها را اعلام میکرد؛ حرکتی نمادین که هرچند گاه دقیق از کار درنمیآمد، اما بر الزام پاسخگویی مدیر به شهروندان تاکید داشت.
شهردار تهران همیشه، حتی در بحرانیترین لحظات، ظاهری آراسته دارد و لبخند میزند؛ مسالهای که مشاورین تبلیغاتی او تا توانستهاند در سالهای اخیر بر آن سرمایهگذاری کردهاند. اکنون نیز در تلاش است تا با نشستن بر مسند ریاست جمهوری، جایگاه پرسونال برند خود را تا سرحد امکان ارتقا ببخشد. رفتن یا ماندن، بردن یا باختن او در این انتخابات را نمیتوان به سادگی پیشبینی کرد؛ آنچه اهمیت دارد، برندی است که مصرانه میکوشد تا در ذهن و دل مردم جای باز کند.
این مرد حرف نمیزند
جلیلی کمتر در رسانههای مختلف اظهار نظر میکند و مردم ایران شناخت چندانی از ویژگیهای فردی او ندارند. همین مساله شاید بتواند برگ برنده او در انتخابات جاری باشد؛ چهره ناشناخته و رازآمیزی که از او شخصیتی کاریزماتیک و جذاب ساخته و مخاطب را نسبت به سرنوشت این کاندیدا کنجکاو کرده است. این سیاستمدار با از دست دادن پای راست خود در جنگ تحمیلی، نشان حضور در جبهههای جنگ را به وضوح با خود حمل میکند؛ نقصی که شاید او را اندکی کاملتر از سایرین نشان بدهد.
نام سعید جلیلی مذاکرهکننده ارشد ایران در کنار نام کاترین اشتون نماینده عالی اتحادیه اروپا تا مدتها در حافظه تاریخی ملت ایران باقی خواهد ماند. باید دید کاندیدایی که تا به امروز در سکوت حرکت کرده است، در هیاهوی تبلیغات انتخاباتی چه چیز را فریاد خواهد کرد.
استاد دانشگاه سیاستمدار
محمدرضا عارف تحصیلکرده دانشگاه استنفورد آمریکا و استاد دانشکده مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف یک شخصیت برجسته علمی است که میتواند حمایت چهرههای دانشگاهی کشور را به خود جلب کند. او که زمانی معاون اول رییس جمهور وقت ایران سید محمد خاتمی بود، اکنون به عنوان یک نامزد اصلاحطلب چشمانتظار حمایت طرفداران اصلاحات است.
عارف در نخستین نشست خبری خود به همراه همسرش که او نیز یک چهره علمی و پزشک متخصص پوست است، حضور پیدا کرد؛ اقدامی که میتواند توجه و حمایت جامعه زنان را به دنبال داشته باشد. به علاوه این که، پوشش متفاوت همسر عارف، میتواند به نمایش چهرهای متفاوت از این کاندیدا کمک کند.
مردم به حد کافی از محمدرضا عارف شناخت ندارند و این کاندیدا فقط چند روز زمان دارد تا هویت برند شخصی خود را برای جامعه ایران تعریف کند؛ برندی که بالقوه میتواند موفقیتهای متعددی را برای این مدرس سیاستمدار به ارمغان بیاورد. از همین رو احتمالا متفاوتترین تبلیغات انتخاباتی را از سوی این نامزد شاهد خواهیم بود. باید دید آیا این کاندیدا میتواند در این مدت کوتاه، تصویر متمایز و جذابی را از خود بسازد یا خیر.
مرد اجرا
سید محمد غرضی را همه به عنوان چهرهای اجرایی میشناسند. اولین سیم کارت تلفن همراه در دورهای ارایه شد که او وزیر پست، تلگراف و تلفن بود. در زمان شروع جنگ، غرضی سرپرستی وزارت نفت را بر عهده داشت؛ از همین رو اقتصاد ایران را خوب میشناسد و با مدیریت بحران آشناست. در شرایطی که مشکلات اقتصادی گریبانگیر اقشار مختلف جامعه شده است، این کاندیدای کمتر شناخته شده میتواند با تمرکز بر برنامههای اقتصادی خود و ارایه راهکارهایی قابل قبول، مخاطبین متعددی را برای خود دست و پا کند.
از میان هشت چهره معرفی شده به عنوان نامزد ریاست جمهوری، غرضی را شاید جوانان کمتر به یاد بیاورند اما هیچ چیز قابل پیشبینی نیست.
مریم عربی- منبع: ام . بی . ای نیوز |