شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- تعیین کمیت تلاش های روابط عمومی، همواره یک چالش در صنعت تبلیغات بوده است.
چگونه می شود فهمید که آیا روابط عمومی تاثیری بر فروش داشته یا خیر؟
ده سال پیش، متخصصان روابط عمومی از "معادل های تبلیغات" برای اندازه گیری این تلاش ها استفاده می کردند. اما، این روش ذاتا گمراه کننده است. خوانندگان به مقالات بیشتر از تبلیغات توجه می کنند، اما یک کمپین تبلیغاتی تقریبا هرگز به یک بار ظاهر شدن محدود نمی شود.
یک طرح رسانه ای موثر و یا یک مقاله، معمولا یک موضوع و یا روند دارای ارزش خبری را پوشش می دهد که در آن یک مشتریِ روابط عمومی می تواند تخصص خود را ارائه دهد، در حالی که یک آگهی، یک پیچ فروش مستقیم است. مقایسه تلاش های روابط عمومی با یک کمپین تبلیغاتی، واقعا مقایسه "سیب به پرتقال" است.
بخشی از چالش اندازه گیری روابط عمومی، آن است که رسانه های سنتی (چاپی، تلویزیون، رادیو) امروزه فقط بخش کوچکی از این صنعت هستند. رسانه های اجتماعی و سایر رسانه های غیر سنتی، همگی راهکارهایی هستند که تبلیغاتچی ها از آن ها برای بالا بردن پروفایل مشتری خود استفاده می کنند.
جمع آوری تعداد بازدیدها از تمامی این پلت فرم ها و مقایسه تلاش های روابط عمومی خود با شرکت های رقیب در صنعت شما، یکی از راه های ردیابی موفقیت روابط عمومی می باشد، اما شرکت ها نباید تنها بر عددها (تعداد) تمرکز نمایند.
تعاملات انسانی، توسعه روابط برند، وفاداری مصرف کننده و درک عمومی، را نباید با جمع بستن تعداد بازدیدهای عمومی اندازه گیری کرد.
کلان داده ها را می توان به منظور اندازه گیری تلاش های بازاریابی به صورت کلی استفاده نمود، اما جداسازی روابط عمومی از تبلیغات و تلاش های فروش، کاری بسیار دشوار است. تعامل مشتری یک شاخص به مراتب بهتر از موفقیت روابط عمومی محسوب می شود.
تیم های بازاریابی نباید به تلاش های روابط عمومی به همان سبکی که به طرح های تبلیغاتی یا فروش نگاه می کنند، بنگرند، چرا که در آن موفقیت را به راحتی می توان تعریف نمود.
در عوض، روابط عمومی در مورد ایجاد خطوط ارتباطی و تعامل با مشتریان خود می باشد.
اگر این کار به درستی اجرا شود، این تلاش ها نتایج خوبی به دنبال خواهد داشت، از جمله شناخته شدن، شهرت و اعتبار، و افزایش کسب و کار.
|