شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- باید میان دو مقوله خبرنگار و مدیر روابط عمومی تفاوتی وجود داشته باشد؛ یعنی حتی اگر کسی خبرنگار بوده و حالاروابط عمومی ارگانی را مدیریت می کند، نوع کارش تغییر کرده، می کند یا خواهد کرد و دیگر خبرنگار نخواهد بود. مسئله از جایی آغاز می شود که خبرنگاران روابط عمومی صفرشده می خواهند هم خبرنگار باشند، هم روابط عمومی و ماجرا و مشکل اصلی از همین جا آغاز می شود.
بنای نوشتن این سطور از جایی گذاشته شد که در چندین موضوع شهری با این مسئله مواجه شدم و از آنجایی که این پدیده یعنی خبرنگاران روابط عمومی شده سال هاست در عرصه های مختلف خبری دیده و تجربه شده است، دیگر امری عادی و خاص و به عبارتی تجربه شخصی تلقی نمی شود.
بسیاری از همکاران خودمان معتقدند که پس از چند سال کار خبری باید مسئولیتی را در روابط عمومی یک مجموعه هرچند محدود و در حاشیه و آرام داشته باشند، اما درعین حال کسوت خبرنگاری را نمی بوسند و کنار نمی گذارند و اصرار دارند همراه با سنگی که از سازمان متبوعشان به سینه می زنند، خود را خبرنگار هم بدانند. حال باید این سوال را مطرح کرد که آیا می توان هم خبرنگار بود و هم روابط عمومی؟
از دیدگاه نگارنده امکان پذیر نیست و معدود افرادی مشمول نمونه های نادر این مثال در تلفیق هر دو با هم می شوند و حتما مخاطبان هم صنف این مطلب می توانند حداقل یک یا دو مورد را در ذهن مجسم و دلایل آن را هم ارزیابی کوتاهی کنند. خبرنگارانی که در حوزه های مختلف خبری فعال هستند، عموما به کار حرفه ای و مستقل خود در ظاهر و عمل اعتقاد دارند و بنای همه ما بر این است که پاک دست و پاک قلم باشیم و حق مردم برای ما حکم همان صراط مستقیم را داشته باشد.
این قاعده پابرجاست و اگرچه ممکن است بنا بر مصالحی یک، دو یا حتی هزار بار چشممان را روی حقایق ببندیم یا رسانه دست وپایمان را ببندد، اما حرص و جوش آن را می خوریم و از درون دلخور هستیم که فلان خبر را نداشتیم یا منتشر نکردیم، یا چرا تا ته ماجرا را نگرفتیم و چرا گذاشتیم ماجرا از دستمان بیرون برود و...؛ حالاوقتی یک خبرنگار در جایگاه مسئول یک روابط عمومی قرار می گیرد، چه می شود؟
هر فرد در زمان قرارگرفتن در یک سمت و پذیرش مسئولیت سازمانی تعهداتی را می پذیرد که اجرانکردن آنها برایش تبعاتی دارد و یکی از همین تعهدات دفاع از آرمان ها و اهداف و عملکرد آن سازمان در هر شرایطی است. به عبارتی شما در جایگاه یک روابط عمومی گاه مجبور می شوید مصاحبه هایی که فایل صوتی هم دارند، تکذیب کنید چون مدیر مربوطه این مسئله را به شما دستور داده است.
در این شرایط اگر سال های سال تجربه و تحصیلات در حوزه مطبوعات داشته باشید، باز هم باید چشم بر بسیاری از ضرورت های خبر و رسانه بندید و حقوق سازمان مربوطه را در اولویت قرار دهید. با این اوصاف، کسی که روزی خبرنگار بوده و حالادر کسوت روابط عمومی است، در این دوراهی چه می کند؟ تجربه این سال ها در مواجهه با چنین افرادی (خبرنگاران روابط عمومی شده) این است که انگشت شمارند افرادی که حرفه ای ترین موضع و جانب حقیقت ماجرا را گرفته اند و در بیشتر موارد این خبرنگاران روابط عمومی شده به طرف منفعت سازمان غش کرده اند.
در چنین مواردی این خبرنگاران روابط عمومی شده در عینی ترین شکل فرافکنی، روزهای متعدد تجربیات خبری خود را به رخ می کشند و با مقایسه دوران فعالیت خود در فلان رسانه با رسانه شما، تلاش می کنند همزاد پنداری کنند و به نحوی سرافراز از ماجرا بیرون بیایند. هرچند که دوران مقاومت این افراد برای خبرنگار ماندن، کوتاه و متناسب با تجربه و شخصیت هر فرد متفاوت است، اما باز هم تجربه نشان داده که در نهایت کفه ترازوی حمایت از سازمان به واسطه القاب مدیریتی و حقوق و پرونده کاری و... سنگینی می کند و مرور خبرنگاربودن خاطره ای دور می شود.
مسئله دیگر مرز دفاع از یک سازمان با حرفه ای بودن چه به عنوان یک خبرنگار و چه به عنوان یک روابط عمومی است. قاعدتا برای هر یک از آنها مرزی و اصولی وجود دارد که اگر از دایره آن فراتر رویم، از چارچوبی خارج شده ایم که هم آش شور می شود و هم قاعده بازی به هم می خورد و این همان اتفاقی است که متاسفانه این روزها مکرر در حوزه های مختلف خبری از جمله حوزه های شهری دیده و شنیده می شود و حواشی ناراحت کننده ای دارد. این همان آسیبی است که متاسفانه هیچ چشمی از بیرون یا درون سازمان ها و البته رسانه ها آن را مرور نکرده و هشدار نداده یا اگر چشمی آن را دیده و احساس کرده، ترجیح داده سکوت و همراهی کند.
می توان این تلنگر را هم زد که نه تنها خبرنگاران روابط عمومی شده به فکر حمایت از سازمان ها با هر توجیهی هستند، بلکه خبرنگاران حوزه های خبری هم چون این راه (روابط عمومی شدن) را عاقبت و صلاح کار امروز و فردای خود می بینند، اعتراضی نکرده و بعضا حتی این روند را عادی دانسته و از آن دفاع هم می کنند. در این شرایط نه فقط حقیقت جایی خاکستری میان سفید حق و سیاه باطل باقی می ماند، بلکه فضای دوستی ها و رفتارهای حرفه ای رسانه ای و شغلی یا حتی اخلاق مداری مخدوش می شود و از دست می رود.
منبع: روزنامه شرق
|