شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- امروزه، زرنگ ترین و داناترین بازاریابان می دانند که درک و برداشت ها از برندهایشان دیگر تنها از طریق خروجی بازاریابی آن ها، با نظر و گزارش متخصصین رسانه ای شکل نمی گیرد. امروز، افراد فعال در رسانه های اجتماعی نیز توانایی تأثیرگذاری بر طرز تفکر سایر مصرف کنندگان را داشته و قادرند احساسات آن ها را نسبت به سازمان ها و محصولات و خدمات آن ها تغییر دهند.
برخی از این تاثیرگذاران رسانه های اجتماعی ممکن است متخصصین رسانه ای فعال بر روی پلت فرم های اجتماعی باشند؛ برخی دیگر ممکن است شخصیت های رسانه ای مانند ستاره های ورزشی، تجار و یا هنرمندان باشند. اما همچنین به طور فزاینده ای، افراد عادی را می بینیم که به سادگی در پلت فرم های اجتماعی بسیار با نفوذ می باشند، چرا که سایر افراد به خاطر شوخ طبعی شان، بینش شان و یا تخصص شان به طرف آن ها جذب می شوند.
در اکثر موارد، رسانه ها کار روزانه آن ها محسوب نمی شود، اما آن ها ممکن است تعداد بسیار زیاد و قابل توجهی دنبال شونده در توئیتر، فیس بوک، یوتیوب و یا پلت فرم های وبلاگ نویسی داشته باشند.
همچنان که ما به سمت بازاریابی در زمان واقعی (real-time marketing) تغییر جهت می دهیم، درک تاثیرگذاران و تلاش برای ورود به داخل شبکه های اجتماعی آن ها، یکی از بخش های کلیدیِ هر کمپین دیجیتالی می باشد. این مسئله مستلزم آن است که ما ابزارهایی برای گوش دادن به گفتگوهای رسانه ای اجتماعی و سنجش آن که چه کسی بر تصویر برندمان در چشم مشتریان و چشم انداز آن تاثیرگذار است، داشته باشیم.
قدرت تاثیرگذاران
ابزارهایی مانند Nuvi، در تجزیه و تحلیل آن که تاثیرگذاران بر یک برند چه کسانی هستند و تاثیر آن ها چه مقدار است، می توانند بسیار ارزشمند باشند. به عنوان مثال، یک برند اتومبیل رانی ممکن است نیاز به تعیین این مسئله داشته باشد که چگونه petrol-head هایی که به طور فعال توییت می کنند و یا بلاگ های اتومبیل رانی را در اوقات فراغت راه اندازی می نمایند، شبکه های اجتماعی خود را تحت تاثیر قرار می دهند.
با استفاده از ابزار مناسب در جای درست، ما می توانیم با ردیابی کلمات کلیدی مربوط به برند، ببینیم که چه کسانی در کانال های رسانه های اجتماعی (توییتر، فیس بوک، LinkedIn، بلاگ ها، و غیره) به طور فعال به بحث در مورد محصولات برندمان و یا محصولات رقبای برند مورد نظر می پردازند. عبارات جستجو و کلمات کلیدی مورد استفاده در تبلیغات و بازاریابی دیجیتال می تواند در این فرایند کمک بسیاری نماید.
با توجه به این مسئله، ما می توانیم ببینیم که آن ها در مورد برند ما چه می گویند، و بر اساس آن تعیین کنیم که آیا تاثیر آن ها مثبت، منفی و یا خنثی می باشد. آیا آن ها صرفا گاهی اوقات در مورد برند ما صحبت می کنند و یا این که به طور مداوم در مورد آن صحبت می نمایند؟ ما همچنین می توانیم تعیین کنیم که تعداد مخاطبان هر یک از تاثیرگذاران به صورت فردی چه تعداد است و ارتباط آن با بازاری که در سعی در دستیابی به آن داریم چقدر است.
علاوه بر این، همچنین درک این که تاثیرگذاران بر روی چه کسانی تاثیر می گذارند، به منظور درک اثر شبکه ای گفتگوهای آن ها در مورد برند ما، مهم است. به عنوان مثال، شما ممکن است کسی را بیابید که دنبال کننده های نسبتا کمی در توییتر دارد، اما در بین دنبال کننده های آن روزنامه نگاران مهمی وجود داشته باشد و یا بسیاری از دنبال کننده های آن مربوط به بازار شما باشند. هر بار لایک شدن و یا بازتوییت شدن که تاثیر گذار دریافت می کند، سبب تاثیر و نفوذ او به شبکه های جدید می شود، و این مسئله فرصت ها و تعاملات جدید ایجاد می کند.
تحریک مثبت، بر عکس منفی
هدف از بازاریابی تاثیر گذاران، تقویت احساسات مثبت است و تلاش برای به دست آوردن تاثیرگذارانی که در مورد برند ما منفی هستند (که همچنین به عنوان "مخالفان (detractors)" شناخته می شوند) برای تغییر ذهنیت آن ها. در اینجا برخی از رویکردها وجود دارد. معمولا، تقویت احساسات مثبت به این شیوه است که شما نشان دهید در حال گوش دادن هستید و به افرادی که برند شما را دوست دارند به اندازه کافی اهمیت می دهید که در وهله اول نکات مثبتی در مورد آن به صورت آنلاین بگویند.
همین دستورالعمل همچنین می تواند به منظور تحت تاثیر قرار دادن مخالفان و تغییر جهت آن ها به سمت شما کمک کند. گوش دادن به مخالفان دارای تاثیر همچنین می تواند در درک مسیرهای اشتباهی که در بازاریابی و یا توسعه محصولات خود می روید، به شما کمک کند.
اما در برخی موارد، محرک های ملموس – همچون محصولات آزمایشی- همچنین می تواند به ایجاد انگیزش و تمایل نسبت به برند شما کمک کند.
هنگامی که شما به سنجش تمایلات (احساسات) رسانه های اجتماعی به طور کلی و تمایلات (احساسات) تاثیر گذاران به طور خاص می پردازید، همچنین می توانید از این داده ها به منظور تغییر خلاقانه و یا بهینه سازی کمپین ها بر اساس تمایلات بازار استفاده کنید. این یکی از دلایلی است که می تواند نشان دهد که تعامل تاثیرگذار با کمپین های بازاریابی خاص می تواند مفید باشد.
جا دادن (استفاده از) تاثیرگذاران در استراتژی کمپین خود
ما معتقدیم که رسانه های اجتماعی، مدیریت کمپین، و استراتژی های تاثیرگذار، برای دستیابی به حداکثر ارزش (سود) بایستی با یکدیگر هم ردیف و در یک خط قرار گیرند.
این ها با هم، می توانند به شما در درک آن چه مصرف کنندگان از شما می خواهند کمک نمایند و همچنین به شما کمک می کنند تا به شیوه ای پاسخ دهید که سبب دستیابی به حداکثر ارزش نسبت به تجارت تان و نسبت به مشتریان تان شود.
منبع مرجع: شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)
|