شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- مدیرعامل اسبق شرکت کرایسلر، لیا کوکا گفته است: «می توانید ایده های درخشان داشته باشید، اما نمی توانید از آنها استفاده کنید و ایده های تان شما را به جایی رهنمون نمی شوند.»
می توانید ده ها جلد کتاب در مورد چگونگی ارتباط بخوانید؛ ولی من همه آنها را به سه C خلاصه می کنم.
Clarityوضوح: وقتی مدیرانی را می بینم که سعی دارند با استفاده از کلمات سنگین یا جملات پیچیده بر دیگران تاثیر بگذارند، پوزخند می زنم. اگر می خواهید با افراد ارتباط برقرار کنید، باید این ارتباط ساده باشد. همچنین باید به موضوعی خاص بپردازید. اگر موضوعاتی بسیار گسترده را بیان کنید و اهداف را به طور مبهم تعریف کنید، هیچ کس نخواهد دانست که چه باید بکند.
Continuityاستمرار: پسر، من وقتی جوان بودم، فکر می کردم می توانم شمایی کلی از بینش خود ارائه دهم و حرکت کنم. سالها طول کشید تا فهمیدم که نیاز به بیان مستمر ماموریت سازمان خود دارم. آموختم که گاهی باید پیام خود را شش بار تکرار کنی تا افراد کاملا آن را دریابند.
Creativityخلاقیت: شما باید راه های جدیدی بیابید که اهداف پیش رو را بیان کنید، تا مبادا مخاطبین به شما گوش ندهند. از استعاره های جدید استفاده کنید، حس های مختلف افراد را فرا بخوانید. برخی افراد شنیداری می آموزند، برخی دیداری و بقیه نیاز به تجربه دارند تا مفهومی را دریابند. می خواهم این داستان را برایتان بگویم:
چندی پیش، در جلسه هیات مدیره یک شرکت نشسته بودم و به مساله ای گوش می دادم که بحث بسیاری برانگیخته بود. یکی از اعضا نکته ای بسیار عالی را مطرح کرد که ارزش بحث کردن داشت، اما در بیان کلماتش منمن کرد و زمان بسیاری طول کشید تا نکته مورد نظر خود را بیان کند و توجه همکاران خود را به مطلب از دست داد.
یکی دیگر از اعضای هیات مدیره فردی با قدرت برقراری ارتباط شفاف و پرادعا بود. قضیه مورد نظر او خیلی قدرتمند نبود اما او ارتباط خوبی با دیگر اعضای هیات مدیره برقرار کرد و آنها هم نظر او را قبول کردند. اگر نمی توانید به روشنی ارتباط برقرار کنید، مهم نیست که بینش، پیام یا جهت گیری شما چیست.
|