شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- در دنیای ارتباطات و رسانه ای قرن حاضر، رقابت بر سر تولید محتوا و کیفیت است نه افزایش تعداد و کمیت، آن هم از نوع شبکه های تلویزیونی!
اگر غول های رسانه ای جهان در دنیای امروزی توانسته اند ملت ها و فرهنگ ایشان را استحاله کنند، حاصل صدها و بلکه هزاران نفر ساعت تفکر و مشورتی است که بر روی فرهنگ ملل و اقوام مختلف در سراسر جهان مطالعه، تحقیق و پژوهش می کنند.
اما متأسفانه در ایران به جای کار مطالعاتی و کیفی و بدون در نظر گرفتن ذائقه و فرهنگ اقوام ایرانی که بیشترین تنوع را در جهان دارند، یک شبه و با نظر و سلیقه یک مدیر، شبکه ای استانی متولد گشته و با همان تفکرات سنتی و تکراری شروع به پخش برنامه می کنند.
حال اگر از این اشتباه محرز مسئولین رسانه ملی چشم پوشی کنیم، حداقل در شهر و استان تهران که همه فرهنگ ها و اقوام ایرانی به دور هم گرد آمده اند و نماینده سایر استان های کشور هستند، نمی بایست نظاره گر تولد شبکه ای از این دست آن هم به بهانه اچ دی بود.
چرا که با نگاهی گذرا به تاریخ یک دهه اخیر پی خواهیم برد که مدیریت شهری تهران با استفاده از برنامه های علمی، آموزشی و عمرانی و زیست محیطی به افق 1404 سند چشم انداز بیست ساله نظام چشم دوخته و به سوی هدفی والا یعنی ام القرای جهان اسلام و تغییر سبک زندگی مردم متناسب با گسترش زندگی شهری است، بدون اینکه رسانه ملی آن هم در پایتخت با صرف هزینه ای گزاف در آن نقشی ایفا نماید.
سپس در پساپرده همه این اتفاقات، همه مشکلات و آسیب های اجتماعی را به گردن رسانه های خارجی می اندازیم و این درحالی است که اگر قدمی عقب برویم دشمن جای خالی را پر خواهد کرد.
در جنگ رسانه ای صحبت از مرزهای شیشه ای است که رهبر فرزانه انقلاب از این حمله دشمن به شبیخون فرهنگی یاد کردند و راه مقابله با آن را در پرورش افسران جنگ نرم عنوان فرمودند و آیا وظیفه این افسران تولید و پخش سریال ها و مستندهای بی محتوا و تکراری است که از تمام شبکه های استانی و سراسری در حال پخش هستند؟! و شاید مخاطب را برای لحظه ای در پای صفحه جادوئی میخ کوب کند ولی آیا برای وی ثمری نیز دارد و آیا ذهن جستجو گر وی را اقناء خواهد کرد؟! مسلما خیر!
ما در کشور خود شاهد تولد صدها سمن و کانون های فرهنگی هستیم که متأسفانه باید در کنج عزلت، برنامه ها و رهیافت های خود را در آرشیو ذهن و گوشه کتابخانه به ورطه فراموشی بسپارند تا آیا مدیری برای حمایت ایشان پیدا بشود یا خیر!
حال که کار از کار گذشته و شبکه استانی تهران برای بار دوم با هزینه ای گزاف زمانی و مالی چشم به جهان گشوده است، مسئولین آن نباید با تکرار اشتباهات مدیران گذشته پول و زمان مخاطبین را هدر دهند، بلکه می بایست با مشورت صاحبان اندیشه و رسانه به ایجاد اتاق فکر مبادرت ورزیده و برنامه هائی را برای کاستن آسیب های اجتماعی و از بین بردن خلأ موجود در اوقات فراغت مخاطبین تدارک ببینند و این میسر نیست مگر با حمایت قاطع از قاطبه تولید کنندگان برنامه های اجتماعی، فرهنگی، آموزشی و گردشگری از بین شهروندان و سایر دستگاه های اجرائی تهران تا نام شبکه و کیفیت کمی آن لایقش باشد.
|