شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- مجموع آرای اخذ شده در تهران و حومه مطابق نامه شماره 25053 – 10 – م مورخ 10/12/1394 فرمانداری تهران فرم شماره 78 تعداد 3440168 رای می باشد.

از تعداد کل 1021 نفر کاندیدای تهران، تعداد 5 نفر رای شان، صفر بوده است. یعنی خودشان هم به خودشان رای نداده اند. حالا یا خواب مانده اند یا تمایلی به رای دادن نداشته اند. این نکته را هم ذکر کنیم که خیلی ها فقط در انتخابات ثبت نام می کنند که مثلا تاییدیه های لازم را اخذ نمایند شاید روزی این تاییدیه ها که مهم هم هست بکارشان بیاید و بگویند که بله من کسی هستم که در فلان انتخابات، شورای نگهبان و ... مرا تایید کرده اند.

تعداد 9 نفر دارای فقط یک رای بوده اند که احتمالا فقط خودشان به خودشان رای داده اند. ممکن است این قبیل افراد آدم های مجردی باشند از اهالی شهرستان ها که در تهران ساکن بوده و بستگانی ندارند. رای تعداد 31 نفر آخر لیست تهران، هر کدام کمتر از 50 رای می باشد. تعداد 74 نفرآخر لیست نیز رای شان کمتر از 500 رای می باشد. تعداد 212 نفر آخر لیست، هر کدام دارای کمتر از 1000 رای بوده اند. تعداد 818 نفر از لیست کاندیداهای تهران، هر کدام کمتر از 5000 رای داشته اند. یعنی از تعداد 1021 نفر کاندیداهای تهران و حومه تعداد 818 نفر یعنی حدود 80 درصد افراد کمتر از 5000 رای کسب کرده اند.

اینان اغلب افرادی هستند که هم محله ای های شان و بیشتر قوم و طایفه شان که در محلات مختلف تهران ساکن هستند به آنها رای داده اند. در واقع شاید بتوان گفت که تعصبات مربوط به همشهری بودن و هم ولایتی بودن، بیشتر در رای آوری این گروه از افراد نقش دارد تا محبوبیت اجتماعی و تخصص و...

نکته عجیب و جالب و پاشنه آشیل انتخابات تهران دقیقا همین جاست که نشان می دهد این 80 درصد چه پتانسیل و فرصتی هستند برای ائتلاف و همفکری و ظرفیت سازی برای استفاده بهینه از امکانات بالقوه شهرهای مختلف کشور که ساکنینی در تهران دارند. از سوی دیگر مشخص است که این 818 نفر چه هزینه سنگینی را بر دوش برگزار کنندگان انتخابات تحمیل می کنند برای ثبت نام، بررسی و تحقیق و مکاتبه و خلاصه در نهایت شمارش آراء. اگر بتوان ساز و کاری پیش بینی و طراحی کرد که مثلا تا حدودی بتوان میزان رای آوری افراد را مورد سنجش و ارزیابی اولیه قرار داد خیلی خوب است. قطعا برایند چنین ساز و کاری به نفع فرایند انتخابات است.

اگر نگوییم که این 818 نفر در واقع سیاهی لشگر بوده اند اما می توانیم بگوییم که انرژی، زمان و هزینه زیادی از فرایند انتخابات را به خود اختصاص داده اند. حالا قضاوت خوب یا بد بودن چنین وضعیتی باشد بر عهده خوانندگان، کارشناسان و مسئولان محترم ذیربط که باید مورد تجزیه و تحلیل کارشناسی قرار گیرد. از تعداد 1021 نفر کاندیدای تهران، تعداد 920 نفر کمتر از 10 هزار رای داشته اند و فقط از تعداد 1021 نفر، تعداد 63 نفر اول بیش از 50000 رای را به خود اختصاص داده اند و نهایتا اینکه از تعداد 1021 نفر فقط تعداد 31 نفر بیش از یک میلیون رای آورده اند.

خوب. با پایان یافتن کار انتخابات نباید دفترها و درها را ببندیم و همه چیز تعطیل ؟!؟؟!؟!؟؟. بلکه برای دموکراسی و برای انتخابات بایستی کار مداوم و مستمر آموزشی برای مردم انجام دهیم و مردم را نسبت به مفاهیمی نظیر حقوق شهروندی آشنا، آگاه و دانا نماییم. مردم وقتی می توانند انتخاب خوب و مناسبی داشته باشند که اول از هر چیز دانا شده باشند و مردم دانا، توانا خواهند بود و کلید توانایی و دانایی در آموزش است و آموزش و آموزش و بس.

کار آموزش، اول از هر جا منوط به خانواده است پدر و مادر رشد یافته و توانمند و دانا می توانند که فرزندانی بصیر و دور اندیش وبالغ تحویل اجتماع دهند و بعد نقش مدارس و مساجد در این زمینه بایستی خیلی قوی و پر رنگ باشد که متاسفانه اینطور نیست. رسانه های گروهی دیداری و شنیداری و صدا و سیما هم در زمینه دانا نمودن مردم نقش بسزایی دارند که آن هم اول از هر چیز منوط به داشتن بودجه و طرح و برنامه مناسب است.

الغرض سپردن سرنوشت مردم بدست مردم و به قول معروف ایجاد دموکراسی و ... بیش از هر چیز نیازمند آگاهی بخشی و دانا نمودن مردمی است که می بایست درست انتخاب کنند تا آفت ها و اشکالات و ضعف های آنان به حداقل برسد و اینگونه است که در نهایت رشد و توسعه اتفاق می افتد والعاقبه للمتقین.