شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- اظهاراتی که ظاهراً القا میکنند که دروغگویی بخشی طبیعی از حرفه روابط عمومی است، همانطور که در تحقیق ارایه شده در 23 مین سمپوزیوم بینالمللی تحقیق روابط عمومی "بلدکام" در اسلوونی بیان شده است، در واقع اظهاراتی مشکلساز میباشند.
اما همانگونه که شانون بوون در مقاله هفتهنامه روابط عمومی میگوید، «شاید اغلب مدیران روابط عمومی اینگونه فکر نکنند». بر این باورم که میتوانم شواهدی را برای اثبات این نظریه ارائه نمایم.
تجربه من در در همکاری با مینت درامرایت در سال 2010 برای انجام تحقیق و بررسی از 30 مدیر ارشد که در نقش روابط عمومی به عنوان وجدان منطقی فعال بودند نشان میدهد که نظرات مذکور درباره دروغگویی در حیطه روابط عمومی از قاعده و هنجار بسیار دور میباشند.
25 فعال مورد بررسی در این تحقیق در یکی از ده ایالت آمریکا ساکن بودند، و پنج تن از مطلعین در استرالیا زندگی میکردند. دو نفر از افراد مذکور، تجارب کاری خود در اروپا و آسیا را مورد بحث قرار دادند. در این تحقیق، که در مجله منطق رسانه گروهی به چاپ رسید، با مدیران ارشد روابط عمومی مواجه شدیم که که هرگز برای حفظ ارزشمندترین داراییشان، یعنی اعتبار فردی شان، سازش و مصالحه نکرده بودند.
طبق گفته یکی از این افراد، «من هم مثل فعالان روابط عمومی نمیتوانم اعتبارم را از دست بدهم.... این تمام چیزی است که ما داریم و اگر اعتبارم را اینجا از دست بدهم، این گونه نیست که بتوانم به عنوان یک فرد دیگر از جای دیگری شروع به کار کنم. اعتبار چیزی است که شما قادر به از دست دادن آن نیستید».
در واقع، چندین شرکت کننده در این تحقیق مثالهای خاصی را از زمانهایی ارائه دادند که برای روابط عمومی منطقی دست به کار شده بودند. در حالی که برخی از آنها در متقاعد ساختن مدیران ارشد دیگر، مبنی بر پذیرش مشورت آنها موفق ظاهر شده بودند، سایرین یا استعفا داده بودند یا با تنزل رتبه یا با اخراج مواجه شده بودند.
وقتی که از یکی از مدیران خواسته شده بود تا اطلاعات دروغین را در خروجی خبری قرار دهد، او امتناع کرده و گزینههای منطقی را پیشنهاد نموده بود.
او گفت: «من چهار گزینه متفاوت دیگر را ارائه دادم. به آنها گفتم، میدانید، بیایید خروجی مطبوعاتی را بازبینی و بازنویسی کنیم، اطلاعاتی را که به نظر او مخرب و آسیبزا هستند را از گزارش حذف کنیم، اگرچه به نظر من این گونه نبود، اما به هر ترتیب، چندین گزینه باقی میماند»، «و آنها اینگونه نبودند، منظورم این است که او میخواست گزارش را بدان صورت به چاپ برساند، چرا که او میخواست اساساً دروغ بگوید تا برای شرکت در صنعت مربوطه جایگاهی کسب نماید».
پس از این که مشورت او مورد پذیرش قرار نگرفت، او استعفا داد.
یک شرکت کننده دیگر گفت که او در سمت سخنگوی رسمی در بافت آموزش عالی از دروغ گفتن به رسانهها امتناع کرده است. او یادآوری کرد، «[یک مسئول در سطح دانشگاه]، از من خواستند تا چندین بار به اسوشیتدپرس دروغ بگویم، که من این کار را نپذیرفتم».
این مسئول روابط عمومی گفت که نهایتاً در نتیجه این کار تنزل رتبه یافته است.
خوشبختانه، سایر شرکت کنندگان در این تحقیق یک نقش مشاورهای را با مدیریت ارشد، یعنی جایی که مشاوره آنها مورد پذیرش و مقبولیت قرار گرفته است، ارج نهاده و به انجام رسانده بودند. طبق گفته یکی دیگر از مسئولین، «فکر میکنم که رابطه ما خوب است، و بخشی از آن، این است که او [مدیر عامل] میتواند روی این نکته از طرف من حساب کند که همیشه با او موافق نباشم- مسائل را پیش از آنکه به مشکل بدل شوند مطرح نمایید».
من این مسائل را به عنوان شواهدی مطرح میکنم که در واقع فعالان مشتاقند برای اقدامات منطقی خود در زمینه روابط عمومی انجام دهند و همچنین این موارد یادآور این مسئله هستند که باید به حفظ اعتبار و آبروی خود بپردازیم تا شغل و وظیفه خود را به صورتی موثر به انجام برسانیم.
مطابق گفته یکی از مدیران، «سخت به این نظریه باور دارم که ماه برای همیشه پشت ابر نمیماند». شاید یک هفته، شاید شش ماه، شاید پنج سال، اما بالاخره اگر حقیقت را نگویید، دیر یا زود خواهید دید که حقیقت را دیگران خواهند فهمید».
دکتر مارلین نیل، استادیار دانشگاه بیلور، و عضو هیئت علمی روزنامهنگاری، روابط عمومی، رسانه جدید میباشد.
منبع
http://www.prweek.com/article/1361545/pr-pros-professional-manipulators-study-says-not
منبع مرجع: شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)
|