شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)، رایان سائر- دیگر کمتر کسی پیدا می شود که از خدمات سئو چیزی نداند، اینکه گروهی خدماتی را ارائه می دهند که به طور ناگهانی تحولی را در رتبه سایت ایجاد می کند و همیشه این ترس که همه چیز برعکس شود وجود دارد.

ارزیابی های صحیح از موفقیت در سال 2015 بیشتر به بهینه سازی بر می گردد. همچنان که نویسندگان زیادی پیش تر در این باب نوشته اند، من نیز در این یادداشت هدف خود را بر خوانش توسط جامعه دیجیتال گذاشته ام و امیدوارم کسانی که در این حوزه ها فعالیت می کنند این یادداشت را بخوانند. نگاه به عنوان مقاله گاهی اوقات نمی تواند خطوط اصلی را که مقاله دنبال می کند به شکل صحیحی ارائه دهد. بنابراین شاید به نظر برسد که مقاله همان تکرار مکررات است، اما قطعا بعد از خواندن این مقاله دیگر این احساس را نخواهید داشت.

بگذارید قبل از اینکه ایمیل های نفرت آمیزی را از مدرسان سئو دریافت کنم اعلام کنم که شرکت من بخش عمده درآمدش را از طریق ارائه خدمات سئو به مشتریان دریافت می کند. این یک شیوه ای بوده است که ما در پنج سال گذشته با آن کار کرده ایم و اتفاقا توانسته ایم بسیار زیاد از آن منتفع شویم. با این حال با تحولاتی که در خدمات سئو اتفاق افتاده است و با توجه به انتظارات مشتریان که از ما جویای تحولات بنیادین هستند باید عرض کنم که بسیار پیش می آید که شرکت هایی از سئو لطمه می خورند و سپس ما را ترک می کنند.

بازی بهینه سازی تغییر کرده است و من می خواهم این مقاله را برای سازمان ها و مشتریانی بنویسم که در این حوزه کار می کنند و باید بدانند که سئو دیگر از بین رفته است. ارزیابی موفقیت در سال 2015 دیگر بر اساس سئو نیست بلکه فراتر از آن بر حسب بهینه سازی می باشد.

سئو (بهینه سازی برای موتورهای جستجو) چیست؟
به طور خلاصه سئو کوتاه ترین راه ممکن برای بالا بردن رتبه سایت بدون برخورد با بخش فنی و حضور در صفحه اول نتایج موتورهای جستجو و ترجیحا در بالای صفحه و به منظور دریافت ترافیک بیشتر است. این جایگاه برای کلمات کلیدی خاصی به سایت های سئو شده داده می شود و در نتیجه احتمال بیشتری وجود دارد که بازدید کنندگان به سایت مورد نظر بروند.

یکی از شیوه های کار که سالیان متمادی کاربرد خوبی داشت و در عین حال به طور ثابت مورد استفاده سئو کاران قرار می گرفت، استفاده از نرم افزار گوگل ادوردز بود. با استفاده از این نرم افزار شما ماهیانه مبلغی را به گوگل پرداخت می کردید و در ازای آن کانال هایی که می توانستند مخاطبان شما را به سمت سایت تان هدایت کنند دریافت می کردید. این کانال ها همان کلمات کلیدی بودند که بیشتر جستجو می شدند. در نتیجه شما ترافیکی ارگانیک دریافت می کردید و می توانستید گزارش های خوبی در جلسات ارائه دهید.

سئو تغییر کرد
من معتقدم که اهداف سئو دچار گژفهمی شده است. اهداف واقعی سئو این بود که نتایج مرتبطی در صفحه نتایج موتور جستجو نشان داده شود و به این شکل کاربران بتوانند تجربه به مراتب بهتری را از جستجوی شان بدست آورند.

سئو در مفهوم اصلی اش به معنای قرار دادن سلسله ای از محتوای مرتبط و سازماندهی شده بود و مشکل از جایی به وجود آمد که ما خواستیم که به وسیله صفحه نتایج جستجو فرصتی را برای ارتقای کسب و کارمان فراهم کنیم. این امر باعث شد که سئوکاران از تکنیک های کلاه سفید سئو به سمت تکنیک های کلاه سیاه حرکت کنند. در نقطه مقابل موتور جستجوی گوگل قرار داشت که لازم دانست مرتبا الگوریتم های خودش را و شاخص هایی که به وسیله آنها رتبه صفحه تعیین می شوند تغییر دهد. تا با این کار جلوی سوء استفاده هایی که در نتیجه آن کیفیت خدمات گوگل دچار افت می شود را بگیرد. شما نمی توانیم یک بازی را ببرید مگر اینکه با قواعد آن بازی آشنا باشید. در نتیجه گوگل قواعد بازی خودش را به دست الگوریتم های پنگوئن، پاندا و مرغ مگس خوار داد.
اگر شما در استفاده از سئو اصرار کنید نتیجه می گیرید

وقتی بهینه سازی می کنند، چه کاری انجام می دهند؟
در اجرای سئو تمرکز بر برخی کلمات کلیدی معیار قرار دارد و بر مبنای آن یک سری فعالیت انجام می شود:
1. نگاهی به ترافیک از لینک های برگشتی و صفحات فرودی که به آنها وارد می شوند، نگاهی به زمان حضور در صفحه و نگاهی به نرخ پرش. این ها به شما می گویند که چگونه استراتژی دریافت لینک خودتان را تنظیم کنید.

2. نگاهی به افزایش زمان حضور در سایت و میزان حضور در صفحه.

3. نگاهی به افزایش ترافیک صفحات داخلی سایت که درباره محصولی خاص محتوایی را ارائه می دهند.

4. اینکه کدام برچسب ها در نتیجه گفتگوها کلیک بیشتری را دریافت کرده اند؟

5. اگر این معیارها مهم هستند، آنها قابل ارزیابی می باشند.

6. اگر این معیارها مهم هستند، ... می توان سایت را برای آنها بهینه سازی کرد.

این جایی است که در آن تغییراتی اتفاق افتاده است. ارزیابی چیزی که شما بر آن کنترل دارید، ارزیابی که شما می توانید آن را مدیریت کنید، ارزیابی چیزی که می توانید از آن نتایجی را بدست آورید.

نیمی از زمانی که ما سعی می کنیم حجم ترافیک به وبسایت را افزاش دهیم صرف مواردی می شود که عملا ما هیچ کنترلی بر آنها نداریم.

نیمی دیگر از زمانی که ما سعی می کنیم حجم ترافیک خودمان را افزایش دهیم بدون درک نیازها و آنچه به ترافیک مشتری ختم می شود سپری می شود. آنچه ما 50 درصد ترافیک خودمان را از آن بدست می آوریم از 2 درصد کاری است که انجام داده ایم.

چرا این ترافیک را حفظ نمی کنیم و آن را به 100 درصد نزدیک نمی کنیم؟
همه ما می دانیم که محتوا پادشاه است، و عبارت «بازاریابی محتوا» نیز برایمان آشنا است و این چیزی است که تغییر و رشد سئو تا حد زیادی به دلیل مشتری مداری در اینترنت را سبب شده است.

من نمی گویم که عنوان برچسب ها و توضیحات متا و سایت مپ ها و سرعت بارگزاری و ... مهم نیستند، اما من می گویم که اگر این ها تنها دلایل باشند این نادرست است. همه این ها زمانی اهمیت دارند که شما بتوانید آمال و خواسته های مخاطب را از جستجویش در اینترنت تامین کنید. و این به وسیله بهینه سازی صورت می گیرد. و رتبه صفحه چنین کاری را برای شما و مخاطبتان محقق نمی کند. بلکه جایگاه کلمات کلیدی «تضمین» کننده است.

این همان تغییر ماهیت از سئو به بهینه سازی است.

مترجم: عادل میرشاهی (مدرس سئو پی آر)
منبع مرجع:  شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)