شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- مطالعه روزانه فعالیت های انجمن های روابط عمومی در جهان، و مقایسه شرایط کشورهای دیگر با کشور خودمان مرا به نوشتن یادداشتی در این باره واداشت.
بسیاری از اهالی روابط عمومی از انجمن های روابط عمومی پیامک هایی دریافت می کنند که آنها را به شرکت در مناسبت های مختلف فراخوانی می کنند. برخی از دانشجویان و فارغ التحصیلان رشته های روابط عمومی و علوم ارتباطات که به این رشته علاقه دارند، برای آشنایی با حوزه کاری رشته روابط عمومی از جلسات این انجمن ها استفاده می کنند، اما سوال این است که آیا انجمن روابط عمومی یعنی جلسات ماهانه؟ آیا انجمن روابط عمومی یعنی چاپ یک نشریه؟ آیا انجمن روابط عمومی یعنی حمایت از برنامه های روابط عمومی؟ و آیا انجمن روابط عمومی یعنی دور هم نشستن چند مسئول روابط عمومی؟ در واقع آیا انجمن روابط عمومی به عنوان یک نهاد که تصدیگر نقش خطیر ترویج روابط عمومی به شیوه صحیح را بر عهده دارد، تنها با این کارها می تواند وظیفه خود را عملی کند؟
در واقع این سوالات و سوالات بیشماری دیگری که در این خصوص مطرح می شود، نقش این نهاد را برای مخاطبانش بسیار کمرنگ تر از آنچه از آن انتظار می رود، نشان می دهد. انجمن های روابط عمومی در ایران اگرچه امروز برای بسیاری از اهالی روابط عمومی شناخته شده اند، اما هیچ فعالیتی که بتواند زمینه توسعه علمی و اجرایی روابط عمومی را در کشور فراهم کنند انجام نمی دهند و به تعبیر بنده، کورسویی هستند از ظلمات روابط عمومی کشور!
شاید این بدین دلیل باشد که انجمن های روابط عمومی در ایران هیچ پشتوانه اجرایی ندارند و تنها مجموعه هایی مملو از جلسات بی ثمر باشند، که معلوم نیست چه هدفی را دنبال می کنند.
اگر انجمن های روابط عمومی در ایران می خواستند کاری انجام دهند، می توانستند به عنوان نهاد واسط میان شرکت ها، موسسات و سازمان ها و نهادهای آموزشی گام های خوبی بردارند، اما متاسفانه این ارتباط هنوز به خوبی میان نهادهای علمی و آکادمیک و نهادهای اجرایی برقرار نشده است.
شکاف میان نهادهای اجرایی، دولتی و آموزشی می تواند روابط عمومی را در کشور به پویایی برساند و این وظیفه با نهایت ضعف انجمن های روابط عمومی مواجه شده است و اگر چه نمی توان نقش خنثای دانشگاه های دولتی و آزاد را برای برقراری این ارتباط نادیده گرفت، اما قطعا راهکارهایی برای این داستان وجود دارد که هنوز به کار گرفته نشده اند.
ارتباط انجمن های روابط عمومی در ایران، همچنین با نهادهای قانون گذار در کشور بسیار ضعیف ارزیابی می شود. با گذشت 60 سال از ورود رشته روابط عمومی به ایران و با وجود تمام زیر بناهای مناسب قانونی برای خصوصی سازی نهادهای دولتی، هنوز بخش روابط عمومی تنها حلقه چسبیده به بدنه سازمان های دولتی است و به نظر می رسد این مساله تا حدودی به خاطر عدم امکان تاسیس کانون ها و آژانس های روابط عمومی در ایران باشد.
اگر بخواهم مثالی برای این حقیقت ارائه کنم می توانم به زبان عامیانه بگویم: اگر به بقالی هایی که از 60 سال پیش تاکنون در کشور فعالیت کرده اند سر بزنید، مشاهده می کنید که غالب آنها به سوپر مارکت های لوکس تبدیل شده اند که هیچ شباهتی به بقالی های گذشته ندارند و این به دلیل منافع مالی است که به طور مستقیم نسیب شاغلین در این حرفه شده است. اما روابط عمومی به دلیل وابستگی بیش از اندازه اش به دولت و بودجه هایی که بدون در نظر گرفتن میزان ارزش افزوده حاصل به آن اختصاص داده می شود، هیچ رشد چشمگیری نداشته است. این مساله را می توانید در مقایسه روابط عمومی های کشور با روابط عمومی ها در سایر کشورها و رشد بقالی های کشور در مقایسه با بقالی های سایر کشورها به خوبی دریابید.
در این میان انجمن های روابط عمومی به عنوان نهادهایی که از دل روابط عمومی های کشور جوشیده اند و می توانند سهم بسزایی در تغییراتی که بایستی در قانون برای ایجاد آژانس های خصوصی روابط عمومی صورت بگیرد، داشته باشند اما متاسفانه تا کنون صدایی این نهاد بلند نشده و یا اگر بلند شده شنیده نشده است!
خمودگی انجمن های روابط عمومی از جهتی به دلیل ماهیت مستقل این نهادها و عدم وابستگی به شرکت ها، موسسات و سازمان های بزرگ است. متاسفانه در ایران، نگاهی غیر اقتصادی به روابط عمومی وجود دارد و همین مساله سبب شده است که انجمن های روابط عمومی در کشور به اندازه کافی درآمد نداشته باشند که بتواند فعالیت های گسترده آموزشی و علمی را سازماندهی کنند.
امید که با گذشت زمان این مساله حل شود. منتظر پیشنهادها و انتقادات شما هستیم.
منبع مرجع: شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)
|