درباره شارا | تماس | جستجوی پیشرفته | پیوندها | موبایل | RSS
 خانه    تازه ها    پایگاه اخبار    پایگاه اندیشه    پایگاه کتاب    پایگاه اطلاعات    پایگاه بین الملل    پایگاه چندرسانه ای    پایگاه امکانات  
جمعه، 10 فروردین 1403 - 10:37   

ساخت قدرتمندترین مدل هوش مصنوعی منبع باز جهان: DBRX

  ساخت قدرتمندترین مدل هوش مصنوعی منبع باز جهان: DBRX


ادامه ادامه مطلب یک

4.5 میلیون برابر اینترنت سریعتر؟ دانشگاه استون این امکان را فراهم می‌کند

  4.5 میلیون برابر اینترنت سریعتر؟ دانشگاه استون این امکان را فراهم می‌کند


ادامه ادامه مطلب دو

ان بی سی پس از واکنش‌های شدید، استخدام رونا مک‌دانیل را لغو کرد

  ان بی سی پس از واکنش‌های شدید، استخدام رونا مک‌دانیل را لغو کرد


ادامه ادامه مطلب سه

انویدیا در مرکز جهان هوش مصنوعی قرار دارد

  انویدیا در مرکز جهان هوش مصنوعی قرار دارد


ادامه ادامه مطلب چهار

   آخرین مطالب روابط عمومی  
  کمپین‌های داده
  تاثیر ادراک بر تصمیم‌گیری در شرایط پرخطر
  اولین مدل زبان بزرگ هوش مصنوعی «منصفانه آموزش دیده» اینجاست
  جستجوی عمیق بینگ به طور رسمی برای همه کاربران فعال شد
  هوش مصنوعی گوگل می‌تواند چندین کتاب را جذب کند. با این همه داده چه خواهد کرد؟
  به دنبال تغییر نام تجاری هستید؟
  فناوری سلامت پوشیدنی: روند نوظهور با پتانسیل عظیم
  انویدیا در مرکز جهان هوش مصنوعی قرار دارد
  چرا هیچ کس دیگر نمی‌خواهد مدیر میانی باشد
  آژانس‌های روابط‌عمومی جهانی برای راه‌اندازی کمپین بحران آب و هوایی UNDP/ICCO همکاری می‌کنند
ادامه آخرین مطالب روابط عمومی
- اندازه متن: + -  کد خبر: 26960صفحه نخست » دوشنبه، 1 آذر 1395 - 11:29
کتاب «تفکر و سواد رسانه‌ای» بررسی شد
نشست «بررسی و نقد روند تألیف و محتوای کتاب درسی تفکر و سواد رسانه‌ای کلاس دهم» با حضور میترا دانشور، مدیر گروه مؤلفان این کتاب و امیر عبدالرضا سپنجی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
  

شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)، سپنجی در ابتدای این نشست با مروری بر پیشینه‌ی گروه تألیف کتاب سواد رسانه‌ای گفت: من قبل از بررسی محتوای کتاب سواد رسانه‌ای کلاس دهم، با احترام به شخصیت انسانی و سوابق عزیزان تیم تألیف، می‌خواهم درباره‌ی سوابق علمی این افراد یک بررسی اجمالی داشته باشم، تا به نوعی روشن شود چه قدر این گروه در حوزه ارتباطات و رسانه‌ها دارای تخصص و تسلط هستند. خانم میترا دانشور، مدیر گروه مؤلفان، دانش آموخته رشته‌ی برنامه‌ریزی درسی از دانشگاه پیام نور (غیر حضوری) است. آقای مؤذن، تحصیلکرده رشته الهیات است، و مجموعه «دوران ما یا بیدارباش» را هم تألیف کردند که در برخی از مدارس مذهبی تهران در حال تدریس است. این مجموعه اسلاید محور، مباحثی از اخلاق تا عرفان و سبک زندگی و ... را شامل می شود، و طبیعی است بخشی از آن کشکول، به رسانه‌ها هم پرداخته باشد. تقریبا دو یا سه فصل از کتاب سواد رسانه‌ای کلاس دهم، عینا از همان مجموعه «دوران ما» که توسط ایشان نگاشته شده، اقتباس شده است .

او ادامه داد: دیگر مؤلف این کتاب آقای بشیر حسینی است که دکترای فرهنگ و ارتباطات خود را چند سالی است از دانشگاه امام صادق گرفته است. ایشان هم فوق لیسانس حقوق دارند و فقط رشته دکتری شان متناسب با این حوزه است. هر چند از همه‌ی اعضای تیم مؤلفان، حوزه مطالعاتی ایشان مرتبط تر است .

سپنجی با اشاره به تخصص دیگر مؤلفان ادامه داد: آقای مهدی امیر واقفی دیگر مؤلف این کتاب، دانشجو یا فارغ التحصیل رشته مهندسی دانشگاه امیرکبیر است، که یک مجموعه ذوقی و آموزشی در خصوص رسانه و سبک زندگی به نام «سطح شیبدار» را با همراهی تیمی از دوستان خودشان طراحی کرده که در حال حاضر در برخی از مدارس مذهبی شمال تهران تدریس می‌شود. آقای نیکخواه آزاد نیز همکار جناب واقفی اند و رشته‌ی تحصیلی شان مهندسی است .

این پژوهشگر در ادامه بیان کرد: آقای حق پناه نیز لیسانس مهندسی دارند  و در حال حاضر دانشجوی کارشناسی ارشد جامعه شناسی هستند. خانم مریم سلیمی نیز که به عنوان طراح و در یک ماه آخر به گروه تألیف اضافه شدند، در حال حاضر دانشجوی دکتری هستند و سوابقی در حوزه گرافیک مطبوعاتی و اینفوگرافیک دارند .

او ادامه داد: بنده هم از اواخر فروردین تا اواسط تیر ماه 1395 با این گروه همکاری داشتم که به دلایلی این همکاری را ادامه ندادم .

سپنجی گفت: به نظرم با این گزاره موافق باشید که محتوا و متون آموزشی هر حوزه تخصصی را باید متخصصان آن حوزه تعریف و تألیف کنند، اما من واقعا نمی‌دانم چه اتفاقی در حوزه‌های علمی ارتباطات و مطالعات رسانه‌ای در کشور ما افتاده، که هر فرد بی‌تخصصی از راه می‌رسد، به خود اجازه می‌دهد خود را متولی این حوزه بداند و به اظهار نظر و تألیف در این زمینه بپردازد. همان گونه که به سوابق گروه مؤلفان کتاب مذکور اشاره کردم، ملاحظه می‌کنید جز یک نفر؛ بقیه این افراد مطالعات و دانش مرتبط با حوزه رسانه و ارتباطات نداشتند .

متخصصان رشته علوم ارتباطات سکوت نکنند

این پژوهشگر ادامه داد: شوربختانه در عرصه علمی سواد رسانه‌ای، اتفاق بسیار بدی افتاده و افرادی، خود را مؤلف این حوزه می‌دانند و انتظار دارند متخصصان ارتباطات ساکت بنشینند و اعتراضی هم به این وضعیت نداشته باشند .

به گزارش شفقنا رسانه، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی با اشاره به ضرورت متخصص بودن مؤلفان در تألیف کتاب سواد رسانه‌ای گفت: امیدوارم متخصصان و متولیان این رشته، صدای من را بشنوند و به خودشان بیایند چه اتفاقی در حال افتادن برای این حوزه علمی است. آیا  برای نوشتن کتاب زیست شناسی از متخصصان فقه و حدیث دعوت می‌شود؟ یا برای نگارش کتاب ریاضی از شیمی‌دان‌ها می‌خواهند چنین کتابی را تألیف کنند؟ معلوم است هیچ وقت چنین رویکردی در وزارتخانه آموزش و پرورش وجود ندارد، بلکه هر کتابی با توجه به متخصصان و کارشناسان آن نوشته و تألیف می‌شود .

سپنجی ادامه داد: اگر قرار است یک کتاب تخصصی برای سواد رسانه‌ای نوشته شود، چرا از متخصصان و اساتید برجسته ارتباطات برای تألیف این کتاب دعوت نشده است؟ متأسفانه تعجیل ویژه‌ای در روند تألیف این کتاب دیده می‌شود، به این صورت که بهمن ماه 94 موضوع تألیف کتاب تصویب می‌شود و سپس با تشکیل گروه تألیف، از آنان خواسته می‌شود که تا پایان خرداد ماه 95 کتاب را به چاپخانه بفرستند تا مهر ماه 95 این کتاب به دست دانش آموز برسد. چرا باید این اتفاق با این همه عجله بیافتد؟ چرا نباید یک مجموعه مطالعات مقدماتی و دقیق برای تهیه کتابی با این اهمیت وجود داشته باشد؟ چرا ما حداقل یک سال کار مطالعاتی برای چنین موضوع با اهمیتی انجام ندادیم؟

او بیان کرد: واقعا ضرورت تشکیل جلساتی با حضور بزرگان دانش ارتباطات کشور برای تألیف این کتاب احساس شده و می‌شود. هر چند شاید دفتر تألیف کتب درسی وزارت آموزش و پرورش، این توجیه را بیاورند که این اساتید به  به ما وقت ندادند یا تقاضای بودجه های بالا را داشتند، اگر چنین بود، می شد از سایر متخصصان رسانه و ارتباطات استفاده کرد، نه از چند دانشجوی مهندسی برای تألیف این کتاب مدد بگیرند. این روند انتخاب یا انتصاب افراد برای تألیف چنین کتاب‌هایی واقعا تامّل برانگیز است.اگر در یک سازمان تخصصی، مثل آموزش و پرورش و دفتر تألیف کتاب های درسی چنین روندی انجام نشود، پس کجا باید این اتفاق بیفتد. به همین دلیل است که برای بهبود این اوضاع در چنین سازمان‌هایی باید به نقدهای مطرح شده بیشتر دقت کنند .

»مسئله محوری» در کتاب سواد رسانه‌ای

سپنجی با اشاره به همکاری کوتاه مدت خود با تیم تألیف گفت: از همان روز اول آنچه از جانب مسئول تیم تألیف و مدیرکل کتب درسی مطرح شد، «مسئله محوری» این کتاب بود و این که می‌گفتند ما نمی‌خواهیم درباره رسانه‌ها به دانش‌آموزان آموزش دهیم، بلکه می‌خواهیم دانش‌آموزان مسائل رسانه‌ای‌شان را حل کنند؟ من واقعا هیچ وقت متوجه نشدم منظور از مسئله محوری در تألیف این کتاب چیست و چگونه می‌توان بدون آموزش مباحث مبنایی رسانه و ارتباطات به دانش‌آموز، از او توقع داشته باشیم مسائل و مشکلات رسانه‌ای خود را حل کند .

او همچنین با انتقاد از عنوان کتاب گفت: اسم این کتاب «تفکر و سواد رسانه‌ای» است، و واقعا برایم سؤال برانگیز است واژه تفکر از کجا آمده است؟ سواد رسانه‌ای در هیچ کدام از نظام‌های آموزشی دنیا در کنار این واژه به کار نرفته است و واقعا مشخص نیست چه لزومی داشته چنین واژه‌ای بیاید .

او ادامه داد: به نظرم اضافه کردن چنین واژه ای بدون هیچ استدلالی به عنوان این کتاب کاملا اشتباه است. چرا که اگر غیر از این باشد، باید واژه «تفکر» را به سایر کتاب‌های درسی مثل ریاضیات، ادبیات، زیست شناسی و ... اضافه کرد، و این منطقی نیست. به همین خاطر  عنوان یک کتاب باید با محتوای آن کتاب سنخیت داشته باشد. در واقع، تفکر با همه حوزه‌های دانش ممزوج است و کسی که روش تفکر و اندیشیدن را بلد نباشد، قطعا نمی‌تواند درس‌های دیگر را هم فرابگیرد .

تصاویر کپی نتیجه‌ی تعجیل در تألیف کتاب

به گزارش شفقنا رسانه، این مدرس ارتباطات در خصوص فرم کتاب و با اشاره به تصاویر آن گفت: نکته‌ی بعدی، فرم کودکانه کتاب است و اساسا به نظرم این کتاب با چنین فرم و طراحی، بیشتر به درد کودکان پیش دبستانی و دبستانی می‌خورد. اما به یاد داشته باشید دانش آموزی که این کتاب برایش نوشته شده، قرار است دو سال دیگر به دانشگاه برود. از سوی دیگر، بسیاری از تصاویر این کتاب از اینترنت دانلود شده است و برای طراحی تصاویر و عکس‌های کتاب زحمتی به خود نداده‌اند، و دلیل اصلی آن تعجیل در تألیف کتاب است .

او ادامه داد: اگر قرار است یک کار خلاقانه با بضاعت دانشی مناسب در اختیار دانش‌آموز قرار دهیم، آیا بهتر نبود یک تیم طراح در کنار تیم تألیف حضور داشت و طرح‌های مناسبی برای این کتاب طراحی می‌کرد تا مجبور نشویم همه تصاویر و عکس ها را از اینترنت بگیریم، یا این که از استیکر های تلگرام استفاده کنیم که سطح کتاب را به شدت نازل کرده و واقعا نکته درد آوری است .

سپنجی گفت: هر چند به هرحال، عزم تألیف این کتاب جای تقدیر دارد، از این نظر که بالاخره بعد از حدود یک قرن نسبت به دیگر کشورها به این فکر افتادیم تا چنین کتابی تألیف شود، اما کیفیت و محتوای کتاب هم حتما مهم است و متاسفانه این کتاب از این لحاظ به شدت ضعیف است .

اهداف کتاب مطابق یا متضاد اهداف یونسکو ؟

این پژوهشگر ادامه داد: در پیشگفتار کتاب به اهداف یونسکو از آموزش سواد رسانه‌ای اشاره شده و پنج مؤلفه برای این سواد در نظر گرفته شده است که این اهداف  عبارتند از تحلیل انتقادی پیام، شناخت منبع و زمینه‌های شکل‌گیری پیام، تفسیر پیام و ارزش‌های مطرح در آن، شناخت یا انتخاب رسانه‌ها و دسترسی به رسانه‌ها. اما وقتی کتاب را ورق می زنیم در یکی از صفحات کتاب، اهداف پنج گانه سواد رسانه‌ای به صورت پنج کلید نشان داده شده که عبارتند از: محتوا، قالب، فرستنده، بستر و گیرنده. آیا این همان پنج هدف سواد رسانه‌ای از منظر یونسکو است؟ من جست‌وجوی فراوانی کردم، اما متوجه ارتباط این مفاهیم با آن اهداف پنج گانه مدنظر یونسکو نشدم. البته در همین فصل چهارم می‌بینیم اصلا به مباحث و واژه‌های  مطرح شده در عنوان این فصل، پرداخته نشده و موضوعات دیگری مطرح شده است .

او در بخش دیگر سخنانش به محتوای کتاب اشاره کرد و گفت: اگر به پیشگفتار کتاب نگاه کنیم، می بینیم در عنوان آمده، این پیشگفتار برای دانش‌آموزان، مربیان و اولیا نوشته شده، گویا فرض بر این است که تمام خوانندگان این مقدمه، از سطح دانش و بلوغ عاطفی و عقلی یکسان برخوردارند .

سپنجی در ادامه با پرداختن به فصول مختلف کتاب توضیح داد: عنوان فصل اول کتاب، ما و رسانه‌ها است و از سه درس با نام‌های: رسانه در گذر زمان، پیام همبرگری و پنج گانه سواد رسانه‌ای تشکیل شده است. کل این سه درس نوزده صفحه و 2026 کلمه است، که به نظر می‌رسد محتوای بسیار اندکی برای یک متن درسی است .

او همچنین با بیان موارد دیگر در این زمینه گفت: از نکات قابل توجه در آخر این فصل اشاره به تراشه‌های کاشتنی RFID است، و این که مردم در برخی از کشورها تراشه هایی را زیر پوست خود قرار می دهند. به نظر شما آیا واقعا این موضوع، مصداق سواد رسانه‌ای است؟ و کسی که این اطلاعات را نداشته باشد، سواد رسانه‌ای بلد نیست؟ از این دست مثال‌ها به وفور می‌توان در این کتاب دید. اگر قرار است این ها را آموزش دهیم، چرا وقت دانش آموز را می‌گیریم؟ این نوع مطالب که به وفور در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های داخلی هست .

سپنجی توضیح داد: در تعریف رسانه به دو نوع رسانه فردی و رسانه جمعی اشاره شده است. من هر چه تا به امروز کتاب‌های رسانه‌ای را خوانده‌ام و دنبال کرده‌ام، واژه «رسانه فردی» را ندیده بودم و احتمالا این مفهوم، از کشفیّات شورای مولفان کتاب است. در علم ارتباطات ما  مفاهیمی نظیر ارتباطات درون فردی و میان فردی و جمعی داریم، اما «رسانه فردی» دقیقا به چه معناست؟ ای کاش حداقل  مفهومی به کار برده می‌شد که استدلال و پایه علمی داشت یا این که کتاب را بعد از نوشتن به یک صاحب‌نظر در این حوزه می دادند تا ایرادات بدیهی متن را برطرف می‌کرد .

او گفت: همه ما مخالف این هستیم که دانش و دستاوردهای علمی بدون ذکر مبانی و به صورت فشرده و کم محتوا ارائه شود، در حالی که در صفحه 18 همین کتاب، از دانش آموز خواسته شده تا فیلم «سواد رسانه‌ای در یک دقیقه» را ببیند. خوب است مؤلفان کتاب توضیح دهند اگر سواد رسانه‌ای با یک دقیقه، قابل آموختن است، پس چرا یک کتاب تهیه شده و نه ماه وقت برای تدریس در نظر گرفته‌اند؟ اگر آموزش و پرورش، تأمل، صبر و دقت را به دانش آموز یاد ندهد، واقعا چه کسی می‌خواهد متولی آموزش این مهارت‌ها باشد؟ علاوه بر آن، دیدن این فیلم‌ها چه قدر با توجه به امکانات ضعیف آموزشی و کمک آموزشی در مدارس اقصی نقاط کشور، قابل انجام است. ما شاهد هستیم در حال حاضر، کتاب‌های دروس اصلی، مثل ریاضیات هم به دست دانش‌آموزان نقاط مختلف کشور نمی‌رسد و معلم مجبور است صفحات کتاب را برای دانش آموزان کپی بگیرد، به نظر شما واقعا با این وضعیت، پخش فیلم در مدارس کشور، و نه شهر تهران قابل انجام است؟

تشابه پیام رسانه‌ها با یک غذای فست فودی

به گزارش شفقنا رسانه، این پژوهشگر در ادامه‌ی انتقادات خود گفت: درس دوم این کتاب به پیام همبرگری اختصاص دارد و از دانش آموز خواسته شده دو فیلم «پیش به سوی عصر رسانه ها» و «در بشقاب تو» را ببینند و به پرسش‌ها پاسخ بدهد. اگر واقعا رسانه‌ها را آن قدر خلاق و مهم می‌دانیم که می‌توانند افکار عمومی را در سطح جهانی جهت‌دهی کند، آیا می‌توانیم واژه پیام همبرگری را برایش به کار ببریم؟ یعنی واقعا این همه رسانه موفق در دنیا قابل مقایسه با ما مک دونالد هستند؟ از نظر من واژه‌گزینی‌های این کتاب به شدت نیاز به بازبینی و تأمل دارد .

سپنجی با توضیح درباره‌ی تناسب نداشتن دیگر فصول این کتاب با محتوای دانش سواد رسانه‌ای گفت: در فصل دوم کتاب به فنون خلق پیام رسانه‌ای اشاره شده و عناوین آن چنین است: تصاویر معصوم نیستند، از بازنمایی تا کلیشه، کلیشه بدن و فنون اقناع. با توجه به آشنایی که دارم، به نظرم این فصل از همان مجموعه «بیدار باش و دوران ما» آقای دکتر موذن اقتباس شده است. درباره‌ی این فصل، می‌توان گفت فقط بحث بازنمایی و اقناع به نحوی مربوط به رسانه‌ها می شود، ولی واقعا بحث کلیشه بدن هیچ ربطی به بحث سواد رسانه‌ای ندارد .

این مدرس ارتباطات ادامه داد: نکته تامل برانگیز دیگر در درس هشتم و در صفحه 56 آمده است: «آیا اعتقاد اکثریت به موضوعی دلیل حقانیت آن موضوع می‌شود؟» مؤلفان با همین یک جمله، کل مردم سالاری دینی و نظام جمهوری اسلامی و دموکراسی را زیر سؤال برده‌اند .

او گفت: مهندسی در خصوص فرهنگ، دانش، هنر و جامعه جواب نمی‌دهد و بیان مفاهیمی مثل مهندسی پیام و انسان‌ها در کتاب سواد رسانه‌ای غیر علمی است. حال عنوان فصل سوم این کتاب نادیده‌های رسانه‌ها و شامل سه درس مهندسان پیام، بازیگردانان بزرگ و دروازه بانی خبر است .

او  با نقد عبارات و جملات استفاده شده در این کتاب ادامه داد: به نظر شما، جمله «آیا تا به حال آشپزی کرده‌اید یا از چنگال و صافی استفاده کرده‌اید؟»  واقعا آموزش سواد رسانه‌ای است؟ در این فصل و در بسیاری از دروس این کتاب، بدون ارائه هرگونه آموزشی به دانش‌آموزان، از آنان خواسته تا فعالیت‌های گروهی انجام دهند و مثلا فرم رسانه‌ای یک سخنرانی یا مسابقه ورزشی یا تبلیغات انتخاباتی را پیشنهاد کرده، دلیل انتخاب‌شان را بگویند. واقعا مؤلفان کتاب چه مفاهیم و دانشی را به دانش آموز یاد داده‌اند که چنین انتظاراتی از آنها دارند؟

سپنجی با اشاره به دیاگرام صفحه 62 کتاب افزود: یکی دیگر از دستاوردهای فصل مذکور این است که «پرینت» را هم جزء رسانه‌ها به حساب آورده‌اند. واقعا من که متوجه نشدم تمام مطالب این فصل با عنوان مهندسان پیام چه ربطی به مهندسان داشت؟

او همچنین درباره‌ی درس دهم کتاب با عنوان «بازیگردانان بزرگ» گفت: در این زمینه، برای مثال بیش از 50 صفحه مطلب در کتاب «مطالعات رسانه‌ای» توضیح داده شده است که در دنیا چند شرکت بزرگ تولیدات رسانه‌ای را در جهان انجام داده، و افکار عمومی را جهت می‌دهند. 90 درصد از آنها امریکایی و چند شرکت کوچک هم اروپایی هستند اما به جای همه این‌ها، در کتاب درسی سواد رسانه‌ای، چند مطالعه موردی دو سه سطری و بدون استناد آمده است، که واقعا هیچ چیزی به دانش آموز نخواهد آموخت. ما باید به دانش‌آموز بگوییم چند شرکت بزرگ رسانه‌ای در دنیا است و در حوزه‌هایی سرمایه‌گذاری می‌کنند که پول ساز است. باید به او بگوییم در اداره رسانه‌ها، اقتصاد سیاسی حرف اول را می‌زند، ولی متأسفانه در این کتاب، اثری از این مباحث نیست .

مخاطب شناسی در این کتاب چه جایگاهی دارد

سپنجی درباره‌ی محتوای فصل چهارم این کتاب و مبحث مخاطب شناسی اظهار کرد: در ابتدای این فصل پنج سؤال مطرح شده است که قرار است به کمک آن «مخاطب» و ویژگی‌هایش را به دانش‌آموزان بشناسانند. سؤال‌ها عبارتند از: 1) برای جذب مخاطب از چه فنونی استفاده می‌شود؟ 2) چه کسی این پیام را تولید کرده است؟ 3) چرا این پیام فرستاده شده است؟ 4) چه طور افراد متفاوت پیام را درک می‌کنند؟ 5) چه سبک زندگی، ارزش‌ها و نظریاتی در پیام ارائه یا حذف شده است؟

او ادامه داد: خیلی جالب است که در این پنج پرسش، فقط تا حدی پرسش چهارم به مخاطب ارتباط دارد و بقیه به فرستنده یا محتوای پیام ارتباط دارند. به نظر می‌رسد کسی که این فصل را تدوین کرده است، اصلا نمی‌دانسته مخاطب کیست یا فرستنده به چه معناست؟

توضیحات مدیر گروه تفکر دفتر تألیف کتاب های درسی

به گزارش شفقنا رسانه، در ادامه این نشست میترا دانشور مدیر گروه تفکر دفتر تألیف کتاب‌های درسی گفت: قبل از این که بخواهم جوابی بدهم باید از حقوق همکاران خود دفاع کنم. توهین‌هایی به آنها در فضای مجازی و امروز در اینجا به آنها شد. اگرچه تا به حال این کار را اخلاقی نمی‌دانستم ولی از آقای دکتر اجازه می‌خواهم تا متنی را که به عنوان پیش نویس دو فصل به ما دادند، اینجا رونمایی کنم .

سپنجی با قبول این درخواست، تأکید کرد: این متن است فقط و هیچ کاری برای آن نشده است. دانشور هم در پاسخ گفت: صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی .

دانشور در ادامه با بیان این که هیئت تألیف کتاب «تفکر و سواد رسانه‌ای» پذیرای نقدهای سازنده هستند، گفت: کار ارزشیابی این کتاب توسط خانم دکتر هاشمی در حال انجام است و ما منتظر نتایج ایشان هستیم تا اگر اصلاحاتی برای این کتاب لازم است، انجام شود. ناگفته نماند خانم هاشمی هم دکترای ارتباطات دارند و هم آموزشی و پرورشی هستند .

دانشور ادامه داد: آقای دکتر سپنجی چه در جلسه امروز و چه در فضای مجازی و روزنامه‌ها انواع مغالطه‌ها را به کار برده‌اند. یکی از این مغالطه‌ها شخص‌ستیزی است. به عبارتی ایشان حرف‌هایی درباره‌ی مؤلفان زدند و مدارج آنها را پایین آوردند. کسی را که در حال تحصیل در دوره فوق لیسانس مدیریت بازرگانی است، به عنوان دانشجوی سال دوم مهندسی معرفی کردند و گفتند آقای دکتر مؤذن دکترای الهیات هستند ولی نگفتند ایشان 15 سال است در این حوزه کار می‌کنند .

رئیس گروه تفکر دفتر تألیف کتاب‌های درسی افزود: مسئله بعدی مغالطه پیش فرض یا ذهنیت گرایی است. به بیان روشن‌تر فرض آقای دکتر سپنجی بر این است که فقط باید متخصصان ارتباطات این کتاب را بنویسند، ولی این مصوبه دفتر تألیف و سازمان پژوهش است که شورای برنامه‌ریزی و تألیف کتاب‌های درسی باید از برنامه‌ریز درسی، طراح آموزشی، روان‌شناس تربیتی، متخصص موضوعی مرتبط با کتاب مورد نظر، متخصص تربیت معلم و دبیر باتجربه تشکیل شود. پس متخصص موضوعی این کتاب فقط ارتباطات نیست. در این کار آقای دکتر بشیر حسینی، خانم دکتر بهاره نصیری (تا مرحله ای بودند) و خانم مریم سلیمی که به زودی دکترای خود را می‌گیرند، هر سه نفر ارتباطاتی هستند، لذا اگر کمبودی داشته باشیم از نظر متخصص ارتباطات نیست .

او گفت: حضور آقای دکتر سپنجی در تیم تألیف یک ماه و نیم کار را به عقب انداخت اما اختلاف ما با ایشان از نظریه‌های برنامه درسی شروع شد. این نظریه‌ها به صورت طیفی و دارای سیر تاریخی است که دیدگاه آقای سپنجی در قسمت موضوعی است. به عبارتی همان پنجاه یا شصت درصد مفاهیم ارتباطات مورد نظر ایشان (ژانر، انواع رسانه، انواع ارتباطات، مزایا، معایب، تاریخچه و ...) که می‌بینید چه سیری دارد. کاری که ما انجام دادیم، رویکرد مسئله محوری است و در مرحله آخر این نظریه‌ها قرار می‌گیرد، لذا طبیعی است برای ایشان و بسیاری از افراد دیگر قابل هضم نباشد. نکته بعدی در این مغالطه‌ها این است که فرد فرض کند چون در دانشگاه تدریس می‌کند، می‌تواند کتاب درسی بنویسد. به عبارتی نوشتن کتاب درسی از نوشتن سایر کتب بسیار سخت‌تر است. بخصوص وقتی با یک رویکرد جدید نوشته ‌شود؛ رویکردی که روتین نظام آموزشی نیست .

دانشور ادامه داد: دفتر تألیف و سازمان پژوهش از من خواسته بود تا کتاب به دو دلیل مسئله محور باشد. در وهله اول شناسایی و پرداختن به مسائل اساسی در رابطه با رسانه‌ها که دانش آموزان و جامعه درگیر آن هستند، بنابراین انتخاب محتوا باید مسئله‌های اساسی باشد نه مفاهیم حوزه ارتباطات. در درجه دوم از ما خواسته شد تا سازماندهی مسئله محور کنیم، به عبارتی روش ارائه به صورت مسئله محور باشد، لذا دانش آموز را در حین عمل با مفاهیم آشنا کنیم .

او گفت: فرایندی برای تألیف این کتاب طی شده و مدیریت این فرایند با من بوده است. اولین اشکال مورد نظر ایشان این است که چرا مدیریت این کار به من داده شده است؟ اینها را باید از مدیران من بپرسید. جناب آقای دکتر امانی در ماهنامه ارتباطات ماه مهر به این سؤال پاسخ داد. گفتن آنها تعریف کردن از خود است. دکتری برنامه‌ریزی آموزشی از راه دور من هم  ایشان قبول ندارند که اگر اطلاع داشته باشند نسل چهارم و پنجم آموزش از راه دور، آموزش‌های الکترونیکی و مجازی است و همان طور که ژاپن سواد اطلاعاتی را بخشی از سواد رسانه‌ای می‌داند، به این حوزه مرتبط می‌شود .

دانشور در توضیح فرایند تألیف کتاب «تفکر سواد رسانه ای» گفت: ما این فرایند را در یک اینفوگرافیک ترسیم کرده‌ایم و از 386 نفر دانش‌آموز در شش استان کشور نظرسنجی و با بیش از 10 نفر از صاحب‌نظران حوزه ارتباطات مصاحبه کرده‌ایم. بعضی از این صاحب‌نظران به ما وقت ندادند و این 10 نفر هر کدام یک مدل ذهنی متفاوت داشتند، به همین دلیل از مشترکات و مسائل مهم مورد نظر این صاحب نظران استفاده کردیم .

او ادامه داد: برخی از صاحب‌نظران قول همکاری برای سال آینده را به ما داده‌اند که در شورا حضور پیدا کنند. به عبارتی شورای ما از تیم تألیف جدا خواهد شد. با مؤسسات مرتبط به این موضوع، صداوسیما، وزارت ورزش و جوانان و ... مکاتبه کرده‌ایم تا هر کاری در این زمینه انجام داده‌اند، برای ما بفرستند. وزارت ارشاد برای همکاری حتی در زمینه‌ی آموزش و اشاعه اعلام آمادگی کرده است. مؤسسات دیگری هم هستند که در زمینه‌ی تربیت معلم به ما قول همکاری داده‌اند. این‌ها را به فال نیک می گیریم که افراد متفرق با ایده‌های متفاوت می‌توانند جمع شوند و کمک کنند تا اتفاقی در کشور بیفتد .

مدیر گروه تفکر دفتر تألیف کتاب‌های درسی افزود: ما مطالعه درسی کشورهای دیگر از جمله کانادا، ژاپن، آمریکا و ... را هم بررسی کرده‌ایم اما برنامه‌ریزی درسی در اینجا تصمیم‌گیری برای واقعیتی به اسم ایران است. آقای سپنجی از نیمه کار به تیم پیوسته‌اند و نیمه هم رها کردند. به پیشنهاد مدیر کل دفتر در تیم ما حضور یافتند؛ بقیه اعضای تیم را بنده دعوت کردم و در جریان مصاحبه‌ها آنها را شناسایی کرده‌ بودیم. چون مدیرکل معرفی کرده‌ بودند، دیگر لازم ندیدیم تحقیقی انجام بدهیم ببینیم در این زمینه چه کارهایی انجام داده‌اند. اعتماد کردیم اما در جایی مجبور شدیم همکاری را با هم قطع کنیم، به دلیل تفاوت در دیدگاه برنامه‌ریزی و واژگان ما در کار .

دانشور با بیان این که لازم است مسائل مربوط به سواد رسانه‌ای جامعه شناسایی شود، گفت: در حال حاضر دانش آموزان با رسانه چه مسئله‌ای دارند؟ آیا مسئله آنها این است که مفاهیم مربوط به رسانه را نمی‌دانند؟ در کتاب «مطالعات اجتماعی» پایه هشتم یک فصل و کتاب «تفکر سبک زندگی» پایه هشتم یک درس برای آشنایی دانش آموز به مفاهیم مربوط به سواد رسانه‌ای اختصاص داده شده است .

او در توضیح جزئیات مراحل تألیف کتاب تفکر و سواد رسانه‌ای گفت: دوستان در شورا هر کدام مسئول نوشتن فصل هایی از کتاب شدند، بعد از این که مشخص شد در هر فصل چه مفاهیم و مهارت‌هایی باید کار شود، دو هفته به دوستان وقت داده شد تا فصل مورد نظر خود را آماده کنند. بعد از آن دو ماه و نیم کار طراحی آموزشی بر روی این کتاب اتفاق افتاد. همزمان با طراحی آموزشی بر روی سایت اعتبار سنجی قرار داده شد تا دو استان آذربایجان غربی و هرمزگان در سایت آن را اعتبار بخشی کنند. لذا دبیرانی که رشته آنها جامعه‌شناسی، ارتباطات، فلسفه تعلیم و تربیت بود، نظر می‌دادند و با دوستان تألیف در جلسات خصوصی نظرها را اعمال می‌کردیم .

دانشور با بیان جزئیات میزان زمان اختصاص داده شده برای تألیف کتاب (جدول زیر) ادامه داد: قرار بود دکتر سپنجی یکی از فصول کتاب را بنویسند و در این فصل بر روی یکی از اصول سواد رسانه‌ای باید تأکید، و به این مسئله پرداخته می‌شد که از قالب‌های گوناگون برای ساختن رسانه‌ها و پیام‌های رسانه‌ای استفاده می‌شود و در آخر این مسئله که صنایع رسانه‌ای صنایع پول‌سازی هستند، مطرح شود. نوشته آقای دکتر با عنوان «صنعت پول‌ساز رسانه ها» که به مراحل شش گانه تولید رسانه‌ای اشاره شده بود و در آن به توضیحاتی درباره مذاکره درباره‌ی کار، پیش‌تولید، آماده سازی، تولید، پس تولید، صنعت فیلم سازی در آمریکا، معرفی استودیوهای بزرگ هالیوود، فعالیت آنها، تاریخ و پیشینه آنها و ... پرداخته بود. آیا این مطالب برای مخاطب دبیرستانی است؟

در ادامه یکی از حاضران در نشست در پاسخ به نقد دانشور به متن سپنجی گفت: خانم دانشور شما از مخاطبی پانزده شانزده ساله که همه مفاهیم را می‌داند و به تکنولوژی روز مسلط است، صحبت می‌کنید اگر از من بپرسید معتقد هستم متن دکتر سپنجی برای این دانش‌آموز مناسب‌تر است، چون باید با این مفاهیم بهتر آشنا شود .

دانشور در جواب این نقد سپنجی که پنج سؤال سواد رسانه‌ای در هیچ جای کتاب آورده نشده است، گفت: پنج هدف یونسکو در زمینه برنامه سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی است. کلمه تفکر در عنوان این کتاب بدون هدف آورده نشده، بلکه استمرار سه کتاب قبلی با عنوان های «تفکر و پژوهش» ششم، «تفکر و سبک زندگی» هفتم و «تفکر و سبک زندگی » هشتم است. به عبارتی هدف این کتاب ارتقاء خوانش رسانه‌ای نه در حد حرفه‌ای بود .

او ادامه داد: نمی‌توان تولید را در این ساعت‌های کم به صورت حرفه‌ای آموزش داد، لذا تعریف دیگری از سواد رسانه‌ای «توانایی دسترسی، تجزیه و تحلیل، ارزیابی و تولید هر نوع پیام رسانه‌ای» مورد نظر قرار دادیم. در سطح دسترسی ما از پایه ششم دسترسی را در درس کار و فناوری آموزش می‌دهیم، در سطح تحلیل و تفکر نقادانه با تفکر هم همخوانی دارد. به دلیل محدودیت زمانی به طور حرفه‌ای نمی‌توان به سطح تولید پرداخت، به همین دلیل به استفاده از رسانه‌های در دسترس و فنونی که دانش آموزان آموخته‌اند، اکتفا شد. هدف کتاب را توانایی بررسی و نقد هوشمندانه پیام‌های رسانه‌ای، مدیریت مصرف رسانه‌ای و توانایی تولید مؤثر پیام به وسیله رسانه‌های در دسترس گذاشتیم .

دانشور با طرح این سؤال که چرا  باید در این کتاب به پرورش مهارت‌های تفکر پرداخته شود، گفت: ما در همان ابتدای کار برای پرورش تفکر مدلی داشتیم. در وهله اول پرورش مهارت‌های تفکر مورد نظر ما بود که شامل تفکر سیستمی، خلاق، نقاد، حل مسئله و فلسفه ورزی است. همان سؤال فصل دوم مبنی بر این که آیا نظر اکثریت می‌تواند حقانیت باشد، از فلسفه ورزی است. به عبارتی بچه‌ها می‌توانند بگویند بله یا خیر. در بعضی از موقعیت‌ها مثل رأی گیری نظر اکثریت است اما در بعضی از موقعیت ها نظر اکثریت نیست، بنابراین موقعیت را دانش آموزان خواهند گفت، لذا ما در این کتاب مهارت‌های تفکر را پرورش می‌دهیم .

او ادامه داد: مثال کلیشه بدن که معتقد هستند این مثال مربوط به سبک زندگی می‌شود، درست است ولی این بیش از همه به تفکر سیستمی می‌پردازد که زیرمجموعه چه صنایعی قرار می‌گیرد و از این کلیشه سازی چه صنایعی نفع می‌برند. بخش دیگر صفات و ویژگی‌های منش تفکر است؛ فرد متفکر یک سری صفات و ویژگی‌ها و آداب و مهارت گفت‌وگوی اجتماعی دارد که در این کتاب سازمان دهی فعالیت‌ها در فعالیت گروهی و بحث گفت‌وگوی کلاسی برای ایجاد فرصتی جهت تمرین این ویژگی‌ها و مهارت‌ها است چون این مهارت‌ها و ویژگی‌ها در خلأ اتفاق نمی‌افتند. بلکه در مضامین و موضوعاتی اتفاق می افتد که در این کتاب، مضامین و موضوعاتِ سواد رسانه‌ای مدنظر است .

دانشور با بیان این که بحث آموزش سواد رسانه‌ای یا آموزش هر چیزی در حیطه کار متخصصان موضوعی صرف نیست، گفت: وقتی بحث آموزش می‌شود وارد حوزه علوم تربیتی با موضوع خاص شده‌اید. به عبارتی آموزش موضوعی در حیطه علوم تربیتی است ولی متخصص آن موضوع در شورا و تألیف حضور دارد .

دانشور در ادامه به بیان نکاتی درباره نردبان استنتاج پرداخت و گفت: بخشی از نقدهای آقای دکتر به دیدگاه برنامه‌ریزی و بخشی از آن به نردبان استنتاج ایشان مربوط می‌شود. آنچه به دانش آموز می‌خواهیم یاد دهیم. تنها بخشی از داده‌ها را برای پردازش انتخاب می‌کنیم. به این داده‌ها معنی می‌دهیم و فرضیاتی به آنها اضافه می‌کنیم و بر اساس آن نتیجه‌گیری صورت می‌گیرد که این نتیجه‌گیری اعتقادات ما را شکل می‌دهد و بر اساس آن تصمیم‌گیری و اقدام می‌کنیم. تمام مطالب آقای دکتر از همین نوع بود. درس های ما ساختاری دارد، ابتدای فصل دوم تا فصل پنجم، پنج سؤال سواد رسانه‌ای آورده شده اما سؤالی برجسته شده است که در آن فصل به آن پرداخته می شود. در آخر هر فصل هم گفته شده یک بار دیگر صفحه عنوانی را نگاه کنید، قرار بوده است دانش آموز توانایی انجام کار با سؤال برجسته شده را یاد بگیرد نه حفظ محتوا. اگر تا حدودی به این توانایی رسیده اید در جهت اهداف فصل بوده اید. در پایان هر فصل لطیفه آورده شده که این لطیفه‌ها با موضوع فصل ارتباط پیدا کرده است .

دانشور در زمینه انتقاد به تولیدی نبودن تصاویر گفت: من تا حدودی این نیاز را می پذیرم چون لازم بود برای این کتاب تصویرسازی شود ولی امسال فرصت این کار موجود نبود و این قسمت هم جزو وظیفه من نیست و ربطی به مؤلف، شورا و تیم تألیف پیدا نمی‌کند .

او در پاسخ به این انتقاد که تا 17 شهریور تنها قسمتی از متن در سایت بوده است، گفت: دستور مدیر کل دفتر این بود فصل به فصل که نوشته می‌شود، بر روی سایت قرار داده شود تا نظرات به ما برسند. با توجه به این که با ایمیل‌های زیادی مواجه شدیم از فصل دو به بعد ما فصل‌های دیگر را بر روی سایت قرار ندادیم و دوستان هم این دو فصل را حذف نکردند. بنابراین این کتاب طراحی و اعتبار بخشی مجدد شد؛ نظرات اعتبار بخشی اعمال شد و در 15 مردادماه به دفتر چاپ برای آماده سازی تحویل دادیم و هفته سوم شهریورماه آماده شد و بر روی سایت قرار گرفت .

دانشور در پاسخ به نقد دیگری در زمینه‌ی تصاویر گفت: این مسئله را باید بچه‌ها نظر دهند، چون نه نظر من و نه نظر آقای دکتر در اینجا اعتباری ندارد، بنابراین خانم دکتر هاشمی باید به صورت نظام مند و علمی درباره تصاویر اطلاعات جمع آوری کند تا ببینیم کدام تصویر باید اصلاح شود .

دانشور در ادامه به بیان مثال در زمینه مسئله محور بودن کتاب پرداخت و گفت: به عنوان مثال درسی به نام دروازه بانی خبر داریم. در این درس ابتدا تعدادی خبر به دانش آموزان داده و به آنها گفته می‌شود تا به صورت انفرادی خبری را انتخاب کنند. لذا از آنها پرسیده می‌شود اگر بخواهند یک بخش پنج دقیقه‌ای بر روی آنتن ببرند، چگونه اخبار را گزینش می‌کنند، با چه ترتیبی چینش صورت می‌گیرد و چقدر از این پنج دقیقه را به آن اختصاص می‌دهند؟ در مرحله انفرادی دانش آموزان مشکلی ندارند ولی وقتی در گروه قرار می‌گیرند چون هر کدام ایده و فکری متفاوت دارند، در آخر با هم به توافق می‌رسند که باید اصول مشترکی داشته باشند. در نتیجه به آنها می‌گوییم همان طور که شما می‌بینید ایده‌ها و دیدگاه‌های شما می‌تواند در انتخاب خبرها اثرگذار باشد .

او گفت: بار بعد سه روزنامه با جناح های مختلف در سه گروه به دانش آموزان داده می‌شود تا آنها را بررسی کنند. بعد از آن نتایج کار سه گروه مقایسه می‌شود و دانش آموز می‌بیند روزنامه‌های داخلی هم مثل آنها دیدگاه‌های متفاوتی دارند. در اینجا دروازه بانی خبر مطرح می شود. مسئله محور بودن سازمان دهی محتوا یعنی به جای تعریف دروازه‌بانی خبر دانش‌آموز را درگیر مسئله کرده‌ایم و بعد مفهوم را به دانش آموز ارائه داده‌ایم. به عبارتی یادگیری فعال با طراحی موقعیت مؤثر از طریق حل مسئله .

دانشور ادامه داد: سفارش قاطع از سازمان پژوهش به ما این بود که درباره سواد رسانه‌ای ننویسید بلکه به گونه‌ای سازماندهی محتوا کنید تا بچه‌ها حداقلی از سواد رسانه‌ای را به دست بیاورند .

بحث فردی و شخصی نیست

در ادامه این نشست، سپنجی در پاسخ به توضیحات دانشور گفت: ایشان به جای پاسخگویی علمی به نقدهای مطرح شده به روند تألیف و محتوای کتاب سواد رسانه‌ای، سعی کردند بحث را فردی، و شخصیت بنده را نقد کنند. در حالی که اصلا من به ایشان یا هر کسی نقد فردی نداشتم، آقای امانی طهرانی، معلم اول راهنمایی من بوده و بنده با ایشان نه مشکلی داشته‌ام و اساسا نمی‌توانم مورد و مسئله‌ای داشته باشم. بر خلاف تلاش خانم دانشور برای شخصی جلوه دادن نکات علمی من، بحث فردی و شخصی نیست؛ خدمت  همه دوستان ارادت دارم و شخصا با هیچ کسی مشکل و مسئله‌ای ندارم. از هم‌افزایی در کار علمی نیز بسیار استقبال می‌کنم. نکات گفته شده هم علمی و فنی بود و قصدم از توضیح درباره‌ی پیشینه‌ی اعضای گروه تألیف کتاب این بود که بر نقش تخصص در این موارد تاکید کنم و به دنبال جزئیات پرونده تحصیلی افراد این گروه نبوده‌ام و نیستم .

او توضیح داد: این که گفته شد خانم دکتر هاشمی ارزیاب کتاب هستند، نیز نقد دیگری را وارد می‌کند. چرا این کتاب با اهمیت را یک تیم تخصصی، ارزیابی نمی‌کنند؟ به لطف خدا، آنقدر آدم‌های برجسته در این حوزه هستند که شناخته شده‌اند و می‌توانید از آنها دعوت کنید .

این پژوهشگر ادامه داد: به جای آن که پس از تألیف و پیش از تدریس، ارزیابی کتاب انجام شود، بعد از توزیع و تدریس کتاب به دانش‌آموزان در حال انجام است. فارغ از شأن علمی ارزیاب یا ارزیابان، آیا واقعا این نحوه ارزیابی مفید است؟ اگر کتابی تألیف شده است، باید اول ارزیابی می‌شد، بعد دستور تدریس آن صادر می‌شد. با کمال احترام باید بگویم این فرایند هم فرایند معیوبی است .

سپنجی گفت: خانم دانشور گفتند قرار است اساتید برجسته این حوزه در یک شورای دیگر دور هم جمع شوند. و البته نگفتند که واقعا نقش آن شورای دیگر چیست؟ نقد من همین بود که چرا این همه برای تألیف این کتاب عجله داشتید؟ اگر امسال شما با یک برنامه‌ریزی دقیق، روشن و هدفمند کار می‌کردید، قطعا سال بعد یک کتاب مناسب و علمی و کم غلط به دست دانش آموزان می‌رسید .

او ادامه داد: این کتاب، برای یک درس اختیاری تهیه شده و مثل دیگر کتاب‌ها الزامی نبود که کار دانش آموزان معطل بماند. ای کاش، یک سال با تمرکز و طمأنینه و برنامه‌ریزی پیش می‌رفتید، و افراد برجسته این حوزه را دعوت می‌کردید و از دیدگاه‌های کارشناسی آنان برای تألیف یک کتاب خوب استفاده می‌کردید .

این پژوهشگر گفت: نقد من و سایر استادان ارتباطات و رسانه به محتوای غیر علمی این کتاب و روند معیوب تألیف آن است. برای مثال، اسلایدی را نشان دادید و اشاره کردید مهارت تولید پیام در این کتاب آموزش داده می‌شود. اما اشاره نکردید در کدام فصل یا فصول کتاب به آموزش تولید پیام پرداخته‌اید؟ لطفا بگویید اگر من نحوه تولید پیام را بلد هستم، آن فصول را بخوانم و تولید پیامم بهتر شود، اگر هم بلد نیستم، با خواندن آن فصل‌ها این کار را یاد بگیرم .

عمر نظریه‌های کلان به سر آمده است

سپنجی ادامه داد: درباره‌ی نقدم به مجموعه تدوین شده آقای دکتر موذن هم باید بگویم ایشان در آن مجموعه اسلایدها تلاش می‌کنند منظومه فکری، فرهنگی و رسانه‌ای در کل جهان را با نگاه دو نویسنده و نه حتی نظریه‌پرداز، برگرفته از کتاب آنها تحلیل کنند که بسیار ساده اندیشانه است. یکی دیدگاه موجود در رمان «دنیای قشنگ نو» آلدوس هاکسلی است که در سال 1932 نوشته شده و دیگری، دیدگاه موجود در کتاب «1984» جورج اورول است، که او هم کتابش را در سال 1949 نوشته است. حتی اگر به فرض، این دو فرد را نظریه پرداز و آینده نگر هایی بزرگ بدانیم -که حتما چنین نیست- باید بدانیم بیش از دو دهه از عصر نظریه‌های کلان- که کل هستی و جهان و تاریخ را تفسیر و تحلیل می‌کرد- گذشته است و بشر، در حال حاضر، در عصر «نظریه‌های خُرد» زندگی می‌کند. نظریه‌هایی که تلاش می‌کنند مسائل روزمره و دم دستی انسان‌ها را حل و فصل کنند. نقد من به مجموعه «بیدار باش» آقای دکتر موذن این است، ایشان در آن کار، مجموعه ای از اخلاق، فرهنگ، طبیعت، اقتصاد و ... را در هم آمیخته‌اند و در یک بخش نیز به ناچار، سواد رسانه‌ای را مطرح کرده‌اند، با این استدلال، منطقا ایشان را نمی‌توان متخصص سواد رسانه‌ای دانست .

این مدرس ارتباطات با کافی ندانستن توضیحات دانشور گفت: دو مثال از کتاب در توضیحات آمد که می‌خواهم با همین دو مثال نکاتم را توضیح دهم. یکی از درس یازدهم کتاب و صفحه 76 بود که به دروازه‌بانی خبر می‌پردازد. در این مبحث می‌خواهد به دانش‌آموز دروازه بانی خبر را یاد بدهد، هیچ مطلب آموزشی مطرح نشده و فقط اشاره کرده‌اید: «اگر تو دروازه‌بان خبر باشی، چگونه دروازه‌بانی می‌کنی؟» از نظر شما، واقعا این آموزش دروازه‌بانی خبر در رسانه‌ها، با نگاه مسئله‌محوری است؟

او ادامه داد: ما می‌دانیم توانمندی خواندن بین سطور یکی از توانمندی‌هایی است که سواد رسانه‌ای به فرد می‌آموزد. احتمالا مؤلفان کتاب هم در صفحه 79 می‌خواسته‌اند همین موضوع را به دانش آموزان بیاموزند. در انتهای آن صفحه برای آموزش این موضوع این طور آمده است: «لطفا لابه‌لای سطور را بخوانید». و سپس چهار سطر در خصوص این موضوع، توضیح داده شده است. واقعا از نظر یک عقل سلیم، همین که ما به دانش آموز بگوییم «لابه لای» سطور را بخواند، او این کار را یاد می‌گیرد؟ این یعنی مسئله محوری؟ ضمن این که ای کاش در خصوص واژه گزینی‌ها هم در این کتاب تأمل بیشتری انجام می‌شد و واژگان مناسب‌تری به کار می‌رفت .

سپنجی با اشاره به درس رژیم مصرف رسانه‌ای گفت: شما اشاره کردید می‌خواهید در این فصل چگونگی برخورد با رسانه‌ها را آموزش دهید. به نظر شما واقعا در این فصل چنین مباحثی را گفته‌اید؟ در حالی که من در این کتاب، دستورالعملی درباره این ندیدم که چند ساعت تلویزیون ببینیم یا بازی رایانه‌ای انجام دهیم. یا آیا از لحاظ علمی و روان‌شناختی مناسب است که دانش آموزان موبایل داشته باشد یا خیر؟ و ... نکاتی که لازم بود در این کتاب هم برای دانش آموزان و هم برای اولیا مطرح می‌شد و نشده است .

او ادامه داد: مطالبی که مولفان این کتاب برای آموزش رژیم مصرف رسانه ای در صفحه 146 نوشته اند، چنین است؛ «چلو کباب حتی اگر با بهترین گوشت و بهترین شکل هم پخته شود، زیاد خوردنش دل درد می آورد، یعنی در رژیم مصرف غذایی هم باید مشروط و محدود عمل کرد». آیا به نظرتان واقعا با این توصیه سخیف به دانش آموزی که دو سال دیگر دانشجو می شود، رژیم مصرف رسانه‌ای آموخته‌اید؟

سپنجی در پایان گفت: بسیار خوشحالم هیچ مبلغی را برای آن مدت همکاری با گروه تألیف این کتاب نگرفتم و بسیار خرسندم نامم نیز جزو مؤلفان کتاب نیست. اما در مقطعی که برای همکاری از من دعوت شد، همکاری با این گروه را وظیفه اخلاقی و انسانی خود دیدم که بیایم و بتوانم در یک مجموعه علمی، کاری را به ثمر برسانم. هر چند که این اتفاق نیفتاد. باز هم برای شما آرزوی توفیق و موفقیت می‌کنم و تأکید می‌کنم هیچ مسئله فردی با کسی ندارم. به همه همکاران در وزارت آموزش و پرورش نیز ارادت دارم و امیدوارم مؤید و پیروز باشند .

پاسخ‌های دانشور

دانشور پیام‌های تلگرامی سپنجی در اردیبهشت ماه 95 مبنی بر انتقاد به سرفصل‌های تدوین شده کتاب در آن زمان را نشان داد و در ادامه به سؤالاتی درباره چگونگی پرداختن به اهداف مطرح شده در فصل‌های کتاب گفت: مدل ما این گونه نیست که یک دفتر 200 برگ بیاوریم و از صفحه اول شروع به نوشتن کنیم. بلکه تمام فرایند نیازسنجی و مطالعه‌ی تطبیقی انجام می‌شود تا آن چارچوب بیرون بیاید. لذا شش فصل برای تولید کتاب انتخاب کردیم و برای تألیف آن باید ایده‌ی کلیدی داشته باشیم که این ایده کلیدی باید با اهداف مطابق باشد، بنابراین سؤالات پنج گانه سواد رسانه‌ای و رژیم مصرف رسانه‌ای ایده کلیدی این کتاب محسوب می‌شود .

او ادامه داد: در فصل اول چشم‌اندازی از فناوری آورده شده که رسانه و فناوری با هم مرتبط هستند. به عبارتی فناوری ها کمک کردند رسانه‌ها تا این مرحله رشد کنند و متنوع شوند؛ لذا چشم اندازی از آینده داده می‌شود. فصل سوم مختص دانش‌آموزانی است که سبک شناختی آنها کل نگر است و در ابتدای سال می‌خواهند بدانند با چه چیزی آشنا شوند، بنابراین پنج سؤال مطرح می‌شود. درس 20 همانند این فعالیت تکرار می‌شود چیزی شبیه پیش آزمون و پس آزمون ولی برنامه در اینجا تغییر می‌کند و از دانش آموزان می‌پرسیم آیا تغییری در شما اتفاق افتاده است؟ به عبارتی درس 20 برای دانش‌آموزانی با سبک شناختی تحلیلی است .

دانشور در پاسخ به یکی از انتقادات مبنی بر زمان کوتاه فیلم های مورد نظر کتاب برای دانش‌آموز گفت: دوستان در آموزش و پرورش می‌دانند مصوبه شورای عالی 100 دقیقه در هفته است، لذا لازم است کلیپ‌ها کوتاه باشد تا بیشترین زمان به فکر کردن دانش آموزان و تأمل آنها بگذرد .

او درباره‌ی پرداختن به تولید گفت: ما در پایان همه درس‌ها یک فعالیت در خانه داریم تا بر روی موضوع درس گذشته متمرکز شود و دانش آموز پروژه انجام ‌دهد. علاوه بر آن در ترم دوم باید به صورت فردی یا گروهی یک پروژه تولیدی انجام دهند. به بیان ساده‌تر تولید به صورت غیرحرفه‌ای با استفاده از مطالب خوانده و آشنا شده است. بنابراین در بعضی از جلسات دانش آموزان کلاس را اداره می‌کنند. یعنی این دانش آموزان بعد از گذراندن درس بازنمایی یک هفته بازنمایی خانواده را در تولیدات رسانه‌ای مختلف رصد می‌کنند و نتایج آن در کلاس ارائه می‌شود .

دانشور در پایان درباره‌ی امکانات نداشتن روستاها برای تدریس این کتاب گفت: این کتاب در وهله اول انتخابی است. اگر مدرسه‌ای ویدئو پروژکتور ندارد می‌تواند این درس را انتخاب نکند. در درجه دوم ما نباید متناسب با سطح مدارس کشور برنامه‌ریزی کنیم بلکه باید برای دانش‌آموزان برنامه‌ریزی کنیم. مدارس باید خود را تجهیز کنند .

نشست «بررسی و نقد روند تألیف و محتوای کتاب درسی تفکر و سواد رسانه‌ای کلاس دهم» در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد .

 

منبع: شفقنا رسانه

   
  

اضافه نمودن به: Share/Save/Bookmark

نظر شما:
نام:
پست الکترونیکی:
نظر
 
  کد امنیتی:
 
   پربیننده ترین مطالب روابط عمومی  

  روزنامه‌های محلی: هنوز ارزشمند، اما نیاز به حمایت دارند


  چرا هیچ کس دیگر نمی‌خواهد مدیر میانی باشد


  به دنبال تغییر نام تجاری هستید؟


  رسانه‌های اجتماعی مغز ما را تخلیه می‌کنند و بر تصمیم‌گیری ما تأثیر می‌گذارند


  نتایج یک مطالعه: روابط‌عمومی تأثیر قابل توجهی بر رشد کسب‌وکار دارد


  رسانه سمی


  چگونه از بحران هویت در میانه شغلی جلوگیری کنیم


  روابط‌عمومی برای استارت‌آپ‌ها


  چگونه روابط‌عمومی می‌تواند به توسعه هویت در جامعه داخلی کمک کند؟


  رزومه خلاقانه‌ای که به شغل دلخواه در گوگل انجامید


 
 
 
مقالات
گفتگو
گزارش
آموزش
جهان روابط عمومی
مدیریت
رویدادها
روابط عمومی ایران
کتابخانه
تازه های شبکه
آخرین رویدادها
فن آوری های نو
تبلیغات و بازاریابی
ایده های برتر
بادپخش صوتی
گزارش تصویری
پیشنهادهای کاربران
اخبار بانک و بیمه
نیازمندی ها
خدمات
خبرنگار افتخاری
بخش اعضا
دانلود کتاب
پیوندها
جستجوی پیشرفته
موبایل
آر اس اس
بخشنامه ها
پیشکسوتان
لوح های سپاس
پیام های تسلیت
مناسبت ها
جملات حکیمانه
پایان نامه ها
درباره شارا
تماس با ما
Shara English
Public Relation
Social Media
Marketing
Events
Mobile
Content
Iran Pr
About Us - Contact US - Search
استفاده از مطالب این سایت با درج منبع مجاز است
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به شارا است
info@shara.ir
  خبر فوری: معرفی کتاب «هوش مصنوعی روابط‌عمومی در عمل» منتشر شد