شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- در این روز در سال 1358 ، نزدیک به پنج ماه پس از انقلاب، اعلام شد که اینک نوبت به انقلاب اداری رسیده است که یک مسئله ریشه دار ایران است و اصلاحات باید از ادارات و سازمانهای دولتی آغاز شود و کارکنان دولت خود را خدمتگزار و نان خور مردم بدانند نه بالا دست آنان. کارها سریعا و با بی نظری انجام گیرد، اشکالتراشی برای مردم نشود، امروز و فردا کردن به زباله دان تاریخ ریخته شود، پست فرمانبری و پیشخدمتی در ادارات حذف شود، اطاقهای مدیران به روی مردم باز و اثری از منشی مخصوص نباشد ، همه حقوق بگیران دولت پاسخگوی مردم باشند و سازمانهای مملکتی از عوامل بد و ... تصفیه شوند. مقرری بگیران از بیت المال باید به ملت وفادار، به کار خود معتقد و به پاکدامنی و پرهیزگاری شهرت داشته باشند.
این خبر همه را شاد و امیدوار کرد ولی جز اخراج برخی مدیران و کارکنان، اصلاحات چشمگیر دیگری صورت نگرفت که با نگاهی به گذشته باید بخشی از آن را به حساب کوتاهی و یا ضعف مطبوعات گذارد.
مطبوعات ما مانند سایر کشورها، مطالب را دنبال نمی کنند و در نتیجه تصمیمات به فراموشی سپرده می شوند. خبرنگار روزنامه، در کتابهای درسی روزنامه نگاری، به پیاده نظام این حرفه که هر روز موظف است در همان جبهه تکاپو و تلاش کند تشبیه شده است که نخستین برنامه روزانه او باید این باشد که ببیند در حوزه پوششی کار او اجرای تصمیمات در چه مرحله ای است و گام تازه در این راه چه بوده و آن را به اطلاع مردم برساند که به همین انگیزه روزنامه را خریداری می کنند.
مثلا: در اجرای دستور عمومی «پاسخ گویی فوری به مراجعان» امروز چه گام تازه ای برداشته شد و گام دیروز چه بود و ... و سپس بپردازد به کسب تازه ها. به نظر می رسد که خبرنگاران مطبوعات ما از مورد دوم، برنامه روزانه خود شروع می کنند و چون جامعه از نتیجه تصمیمات خوب بی خبر می ماند آن را ازیادرفته و منتفی تلقی می کند و ....
|