شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- به گزارش روابط عمومی دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه ها،اولین سالگرد درگذشت حسین قندی استاد تیتر روز یکشنبه 5/2/1395 در این دفتر برگزار شد.
در این مراسم که به همت معاونت امور مطبوعاتی و اطلاع رسانی و این دفتر و همچنین با حضور خانواده مرحوم حسین قندی ،دکتر انتظامی ،معاون امور مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ،خانم دکتر علی آبادی ،مدیر کل جدید دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه ها و جمعی از اسا تید و اصحاب حوزه ارتباطات و روزنامه نگاری برگزار گردید اساتید این حوزه به بیان خاطراتی از حسین قندی پرداختند.
هادی خانیکی از اساتید روزنامهنگاری اولین سخنران مراسم بود. او در سخنانی به خانواده آن مرحوم تسلیت گفت و خاطرنشان کرد: اکنون خیلی سخت است که از عواطف و احساسات سخن بگوییم، اما در نخستین سالگرد این استاد میخواهم به سه نکته اشاره کنم که این سه نکته به داشتهها و سرمایههای آن بزرگ مربوط میشود. همانطور که همه میگویند قندی نمادی از همپیوندی و قرابت میان سلوک و دانش بود.
وی در ادامه توضیح داد: در نکته اول به رفتن مرحوم قندی اشاره میکنم؛ رفتن مرحوم قندی به رغم اینکه بیماری سختی را پشت سر گذاشت و مدتها از صحنه فعالیت دور بود جامعه و فضای روزنامهنگاری را سخت تکان داد. خبر درگذشتش حتی از مرزهای ملی هم فراتر رفت. اکنون سوال اینجاست چرا اینقدر خلأ قندی حس میشود؟ به نظر من باید از این سرمایهها و تجربهها استفاده کرد. قندی به بخشی از سرمایههای نمادین روزنامهنگاری کشور ما تبدیل شد. او روزنامهنگاری بود که خودش جزئی از سرمایههای روزنامهنگاری در ایران شده بود. او یک پا در دانشگاهها داشت و یک پا در روزنامهها به همین دلایل بود که سرمایه بود. اکنون وظیفهای که بر عهده ماست این است که از این مهارتها، تجربهها و دانش مرحوم قندی استفاده کنیم و قطعا غیبت قندی نباید توجه به این مسائل را کم کند.
خانیکی همچنین اظهار کرد: نکته دوم درباره مرحوم حسین قندی کم کردن فاصلهها بود. عصر ارتباطات و تنوع رسانهها، هم میتواند فاصلهها را کم و هم زیاد کند. شاگردان مرحوم قندی بیش از هر کسی از او سخن گفتند و نوشتند حتی از دوستان او هم پیشی گرفتند. هر چند که دوستان قندی از مرگ نابهنگامش بسیار غمگین بودند. نکته سوم توانایی حضور مرحوم قندی در فضای رسانهای بود. او از صحنه غایب نبود و این غایب نشدن ناشی از مجموعهای از رفتارهایش بود. مرحوم قندی با همه ارتباط وسیعی داشت. نکاتی که نسبت به آنها اشاره کردم سرمایههایی است که میتواند برای امروز ما درس باشد. متأسفانه در کنار بزرگی مثل مرحوم قندی بزرگان دیگری بودند که شاید به اندازه مرحوم قندی به آنها نپرداختیم. بزرگی همچون حسین پرتویی که اکنون جایش خالی است که در هنر و فن عکاسی نقش موثر و محوری داشت. او هم سالها بیزبان ماند. یا به عنوان مثال مرحوم احمدرضا دریایی هم از همین تبار بود، گویا آنها سرنوشت مشترکی داشتند. اکنون جای همه آنها خالی است
پس از وی دکتر فرقانی رییس دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی گفت: قدرشناسی از بزرگان هر رشته یک نیاز فرهنگی است و این موضوع باید به یک روال معمول برای بزرگداشت افراد تبدیل شود.
وی افزود: هیچ اتفاق جدیدی بدون تکیه به میراث گذشته رخ نمی دهد ؛ قندی نیز اینگونه بود و روزنامه نگاری مطلوب با استفاده از آرشیو روزنامه و میراث گذشتگان، محقق می شود و امیدوارم ما نیز برای آیندگان میراثی به جا گذاشته باشیم.
نامبرده با اشاره به سابقه همکاری 40 ساله خود با مرحوم قندی افزود: مشخصه بارز روزنامه نگاری ما عشق ورزی به کار بود چراکه تنها از مسیر روزنامه نگاری می توانستیم به رسالت روزنامه نگاری خود برسیم.
مجید رضاییان از دیگر اساتید ارتباطاتی بود که در این مراسم سخنرانی کرد.
رضاییان در ابتدا گفت: مناقشهای که در طول این یک سال که از فوت مرحوم قندی میگذرد از سوی برخی روزنامهنگاران ایجاد شد، این بود که روزنامهنگاری حرفهای خیلی اصالت ندارد. شاید برای شما باعث تعجب باشد که منِ روزنامهنگار نسل بعد از انقلاب که نباید از روزنامهنگاران هم نسل آقای قندی دفاع کنم. درحالی که بسیاری از روزنامهنگارانی که متعلق به دهههای 40 و 50 هستند، از افتخارات نسل ما به عنوان روزنامهنگاران بعد از انقلاب محسوب میشوند. آنچه باعث افتخار بوده و هست و خواهد بود این است که ما از نسل پیش آموختیم و اکنون نکته و پرسشی که در اینجا مطرح میشود، این است که آیا روزنامهنگاری حرفهای اساسا با آزادی بیان در تعارض است یا خیر؟ این یک سوال است.
او همچنین به وضعیت آموزش در دانشگاههای کشور اشاره کرد و توضیح داد: آموزش ما در دانشگاههای دولتی و غیردولتیمان فرقی نمیکند. حداقل میشود در مراسم مرحوم قندی در این زمینه سخن گفت. او همیشه میگفت بازنگری در متون درسی خیلی دیر شده است یعنی آنقدر دیر است که اگر هم انجام شود شاید قابل جبران و بخشش نباشد اما آن اندازه که قابل جبران است این است که به این متون باید توجه کرد. متون روزنامهنگاری در کلاسهای دانشگاهی حداقل هر پنج سال یکبار تغییر میکند و این تغییر واقعا بیش از 20 الی 30 درصد است. حتی عناوین درسها هم تغییر میکند و بهروز میشود. من فکر میکنم اینکه ما بیاییم بگوییم از تجربهها و اندوختههای افراد حرفهای در سطح دانشگاهها و کلاسها استفاده کنیم و این فاصله را پر کنیم گرچه مُسکِن است و پرداختن به معلول است اما من معتقد نیستم که بد است بلکه خوب است اما پرداختن به علت نیست. عناوین و متون درسی ما در نظام آموزشی در روزنامهنگاری باید به شکل تخصصی از ارتباطات و ارتباطات، از مطالعات و رسانه جدا باشد. کسی که در رشته روزنامهنگاری تربیت شده گرایشهای مخصوص خودش را دارد. در حال حاضر ما دیگر نمیتوانیم روزنامهنگار لیسانس و فوق لیسانس بیرون بدهیم چرا که باید گرایشش معلوم باشد. اینکه گرایشش در بخش ورزش، اقتصاد یا سیاست است که هر کدام عناوین درسی خودشان را دارند.
فریدون صدیقی از دیگر اساتید پیشکسوت روزنامهنگاری حاضر در این جمع بود که سخنانی را در توصیف شخصیت و ویژگیهای حرفهای استاد حسین قندی ارائه کرد.
صدیقی گفت: در ابتدا این سوال را میپرسم که چرا حسین قندی آدم محبوبی بود و کارش را بلد بود؟ این ویژگی به این خاطر است که قندی یک شخصیت بود و تیتر نبود، بلکه خودش بود. او ترکیبی از خلاقیت، ذکاوت و علم خودش بود. مرحوم قندی یک آرتیست کامل و یک آدم جذاب بود. او به راحتی میتوانست فریب دهد. بخشی از کار روزنامهنگاری فریب دادن بود. او بارها خود مرا هم فریب داده بود.صدیقی که این سخنان را آمیخته با طنز کلامی ویژهی خودش بیان میکرد، گفت: مرحوم قندی بسیار دلبرا و دلنشین بود.
این استاد روزنامهنگاری سپس خاطرهای از مرحوم قندی مربوط به اینکه چگونه او را فریب داده بود، به طنز بیان کرد.صدیقی گفت: اکنون درباره قندی آنچه که باید گفته شود این است که او خودش بود.
علیاکبر قاضیزاده، دیگر استاد پیشکسوت روزنامهنگاری در مراسم سالگرد درگذشت حسین قندی طی سخنانی خاطرنشان کرد: بعد از صحبتهای هنرمندانه آقای صدیقی من اکنون چه بگویم. اینکه میگویند مرحوم قندی آنی داشت که نه با کلاس رفتن و نه با کتاب خواندن به دست میآید به نظرم حرف بسیار درستی است. دست کم در مورد قندی کاملا صدق میکند. مرحوم قندی واقعا یک آنی داشت. من هم همچون آقای صدیقی سالها در همین اتاقها با مرحوم قندی زندگی کردم. جاذبهای که مرحوم قندی داشت واقعا بر شاگردانش تأثیر میگذاشت. کمتر کسی را میشناسم که از قندی شور روزنامهنگاری را نیاموخته باشد. یکی از لذتهای بزرگ قندی این بود که وقتی شاگردانش را در تلویزیون یا جایی دیگر میدید، میگفت فلانی شاگرد من بود. از این اتفاق خیلی لذت میبرد.
قاضیزاده در پایان صحبتهایش اظهار کرد: من فکر میکنم مرحوم قندی و امثال او حق بزرگی بر تاریخ روزنامهنگاری ما دارند. اکنون امیدوارم که شاگردان این استاد بزرگ راهش را ادامه دهند.
محمود مختاریان، از استادان روزنامهنگاری هم در سخنانی کوتاه خاطرنشان کرد: من حدود 40 سال از نزدیک با مرحوم قندی کلکل کردم، ما همیشه با هم دعوا داشتیم اما همدیگر را دوست داشتیم. قرار بود یک روزنامه عربی بزرگ با هم منتشر کنیم. اکنون خوشحالم که همیشه باعث افتخارم بود.
وی سپس به تعریف خاطراتی از آشناییاش با مرحوم قندی پرداخت.
صحبتهای کوتاه همسر مرحوم قندی پایانبخش این مراسم بود.
حسین قندی (اسفند 1330 - 3 اردیبهشت 1394) روزنامهنگار، استاد رشته? علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی و مدرس روزنامهنگاری، فارغالتحصیل کارشناسی ارشد از آمریکا در رشته? مدیریت بینالملل بود.
ویژهترین مهارت حسین قندی در انتخاب تیترهای مناسب برای مطالب مطبوعاتی بود. او از جمله روزنامهنگارانی بود که بسیار بر اخلاق روزنامهنگاری تأکید میکرد.
|