شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : اولين سالگرد درگذشت حسين قندي استاد تيتر برگزار شد
چهارشنبه، 8 اردیبهشت 1395 - 23:24 کد خبر:22833
محمود مختاريان، از استادان روزنامه‌نگاري هم در سخناني كوتاه خاطرنشان كرد: من حدود 40 سال از نزديك با مرحوم قندي كل‌كل كردم، ما هميشه با هم دعوا داشتيم اما همديگر را دوست داشتيم. قرار بود يك روزنامه عربي بزرگ با هم منتشر كنيم. اكنون خوشحالم كه هميشه باعث افتخارم بود.

4 Ways to Go Beyond the Press Release in a Post Panda World image panda bear 1113tm pic 106 300x199

 

شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- به گزارش روابط عمومي دفتر مطالعات و برنامه ريزي رسانه ها،اولين سالگرد درگذشت حسين قندي استاد تيتر روز يكشنبه 5/2/1395 در اين دفتر برگزار شد.

در اين مراسم كه به همت معاونت امور مطبوعاتي و اطلاع رساني و اين دفتر و همچنين با حضور خانواده مرحوم حسين قندي ،دكتر انتظامي ،معاون امور مطبوعاتي و اطلاع رساني وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ،خانم دكتر علي آبادي ،مدير كل جديد دفتر مطالعات و برنامه ريزي رسانه ها و جمعي از اسا تيد و اصحاب حوزه ارتباطات و روزنامه نگاري برگزار گرديد اساتيد اين حوزه به بيان خاطراتي از حسين قندي پرداختند.

هادي خانيكي از اساتيد روزنامه‌نگاري اولين سخنران مراسم بود. او در سخناني به خانواده آن مرحوم تسليت گفت و خاطرنشان كرد: اكنون خيلي سخت است كه از عواطف و احساسات سخن بگوييم، اما در نخستين سالگرد اين استاد مي‌خواهم به سه نكته اشاره كنم كه اين سه نكته به داشته‌ها و سرمايه‌هاي آن بزرگ مربوط مي‌شود. همان‌طور كه همه مي‌گويند قندي نمادي از هم‌پيوندي و قرابت ميان سلوك و دانش بود.

وي در ادامه توضيح داد: در نكته اول به رفتن مرحوم قندي اشاره مي‌كنم؛ رفتن مرحوم قندي به رغم اينكه بيماري سختي را پشت سر گذاشت و مدت‌ها از صحنه فعاليت دور بود جامعه و فضاي روزنامه‌نگاري را سخت تكان داد. خبر درگذشتش حتي از مرزهاي ملي هم فراتر رفت. اكنون سوال اينجاست چرا اينقدر خلأ قندي حس مي‌شود؟ به نظر من بايد از اين سرمايه‌ها و تجربه‌ها استفاده كرد. قندي به بخشي از سرمايه‌هاي نمادين روزنامه‌نگاري كشور ما تبديل شد. او روزنامه‌نگاري بود كه خودش جزئي از سرمايه‌هاي روزنامه‌نگاري در ايران شده بود. او يك پا در دانشگاه‌ها داشت و يك پا در روزنامه‌ها به همين دلايل بود كه سرمايه بود. اكنون وظيفه‌اي كه بر عهده ماست اين است كه از اين مهارت‌ها، تجربه‌ها و دانش مرحوم قندي استفاده كنيم و قطعا غيبت قندي نبايد توجه به اين مسائل را كم كند.

خانيكي همچنين اظهار كرد: نكته دوم درباره مرحوم حسين قندي كم كردن فاصله‌ها بود. عصر ارتباطات و تنوع رسانه‌ها، هم مي‌تواند فاصله‌ها را كم و هم زياد كند. شاگردان مرحوم قندي بيش از هر كسي از او سخن گفتند و نوشتند حتي از دوستان او هم پيشي گرفتند. هر چند كه دوستان قندي از مرگ نابهنگامش بسيار غمگين بودند. نكته سوم توانايي حضور مرحوم قندي در فضاي رسانه‌اي بود. او از صحنه غايب نبود و اين غايب نشدن ناشي از مجموعه‌اي از رفتارهايش بود. مرحوم قندي با همه ارتباط وسيعي داشت. نكاتي كه نسبت به آن‌ها اشاره كردم سرمايه‌هايي است كه مي‌تواند براي امروز ما درس باشد. متأسفانه در كنار بزرگي مثل مرحوم قندي بزرگان ديگري بودند كه شايد به اندازه مرحوم قندي به آن‌ها نپرداختيم. بزرگي همچون حسين پرتويي كه اكنون جايش خالي است كه در هنر و فن عكاسي نقش موثر و محوري داشت. او هم سال‌ها بي‌زبان ماند. يا به عنوان مثال مرحوم احمدرضا دريايي هم از همين تبار بود، گويا آن‌ها سرنوشت مشتركي داشتند. اكنون جاي همه آن‌ها خالي است

پس از وي دكتر فرقاني رييس دانشكده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبايي گفت: قدرشناسي از بزرگان هر رشته يك نياز فرهنگي است و اين موضوع بايد به يك روال معمول براي بزرگداشت افراد تبديل شود.

وي افزود: هيچ اتفاق جديدي بدون تكيه به ميراث گذشته رخ نمي دهد ؛ قندي نيز اينگونه بود و روزنامه نگاري مطلوب با استفاده از آرشيو روزنامه و ميراث گذشتگان، محقق مي شود و اميدوارم ما نيز براي آيندگان ميراثي به جا گذاشته باشيم.

نامبرده با اشاره به سابقه همكاري 40 ساله خود با مرحوم قندي افزود: مشخصه بارز روزنامه نگاري ما عشق ورزي به كار بود چراكه تنها از مسير روزنامه نگاري مي توانستيم به رسالت روزنامه نگاري خود برسيم.

مجيد رضاييان از ديگر اساتيد ارتباطاتي بود كه در اين مراسم سخنراني كرد.
رضاييان در ابتدا گفت: مناقشه‌اي كه در طول اين يك سال كه از فوت مرحوم قندي مي‌گذرد از سوي برخي روزنامه‌نگاران ايجاد شد، اين بود كه روزنامه‌نگاري حرفه‌اي خيلي اصالت ندارد. شايد براي شما باعث تعجب باشد كه منِ روزنامه‌نگار نسل بعد از انقلاب كه نبايد از روزنامه‌نگاران هم نسل آقاي قندي دفاع كنم. درحالي كه بسياري از روزنامه‌نگاراني كه متعلق به دهه‌هاي 40 و 50 هستند، از افتخارات نسل ما به عنوان روزنامه‌نگاران بعد از انقلاب محسوب مي‌شوند. آنچه باعث افتخار بوده و هست و خواهد بود اين است كه ما از نسل پيش آموختيم و اكنون نكته و پرسشي كه در اينجا مطرح مي‌شود، اين است كه آيا روزنامه‌نگاري حرفه‌اي اساسا با آزادي بيان در تعارض است يا خير؟ اين يك سوال است.

او همچنين به وضعيت آموزش در دانشگاه‌هاي كشور اشاره كرد و توضيح داد: آموزش ما در دانشگاه‌هاي دولتي و غيردولتي‌مان فرقي نمي‌كند. حداقل مي‌شود در مراسم مرحوم قندي در اين زمينه سخن گفت. او هميشه مي‌گفت بازنگري در متون درسي خيلي دير شده است يعني آنقدر دير است كه اگر هم انجام شود شايد قابل جبران و بخشش نباشد اما آن اندازه كه قابل جبران است اين است كه به اين متون بايد توجه كرد. متون روزنامه‌نگاري در كلاس‌هاي دانشگاهي حداقل هر پنج سال يك‌بار تغيير مي‌كند و اين تغيير واقعا بيش از 20 الي 30 درصد است. حتي عناوين درس‌ها هم تغيير مي‌كند و به‌روز مي‌شود. من فكر مي‌كنم اينكه ما بياييم بگوييم از تجربه‌ها و اندوخته‌هاي افراد حرفه‌اي در سطح دانشگاه‌ها و كلاس‌ها استفاده كنيم و اين فاصله را پر كنيم گرچه مُسكِن است و پرداختن به معلول است اما من معتقد نيستم كه بد است بلكه خوب است اما پرداختن به علت نيست. عناوين و متون درسي ما در نظام آموزشي در روزنامه‌نگاري بايد به شكل تخصصي از ارتباطات و ارتباطات، از مطالعات و رسانه جدا باشد. كسي كه در رشته روزنامه‌نگاري تربيت شده گرايش‌هاي مخصوص خودش را دارد. در حال حاضر ما ديگر نمي‌توانيم روزنامه‌نگار ليسانس و فوق ليسانس بيرون بدهيم چرا كه بايد گرايشش معلوم باشد. اينكه گرايشش در بخش ورزش، اقتصاد يا سياست است كه هر كدام عناوين درسي خودشان را دارند.

فريدون صديقي از ديگر اساتيد پيشكسوت روزنامه‌نگاري حاضر در اين جمع بود كه سخناني را در توصيف شخصيت و ويژگي‌هاي حرفه‌اي استاد حسين قندي ارائه كرد.

صديقي گفت:‌ در ابتدا اين سوال را مي‌پرسم كه چرا حسين قندي آدم محبوبي بود و كارش را بلد بود؟ اين ويژگي به اين خاطر است كه قندي يك شخصيت بود و تيتر نبود، بلكه خودش بود. او تركيبي از خلاقيت، ذكاوت و علم خودش بود. مرحوم قندي يك آرتيست كامل و يك آدم جذاب بود. او به راحتي مي‌توانست فريب دهد. بخشي از كار روزنامه‌نگاري فريب دادن بود. او بارها خود مرا هم فريب داده بود.صديقي كه اين سخنان را آميخته با طنز كلامي ويژه‌ي خودش بيان مي‌كرد، گفت:‌ مرحوم قندي بسيار دلبرا و دلنشين بود.

اين استاد روزنامه‌نگاري سپس خاطره‌اي از مرحوم قندي مربوط به اينكه چگونه او را فريب داده بود، به طنز بيان كرد.صديقي گفت: اكنون درباره قندي آنچه كه بايد گفته شود اين است كه او خودش بود.

علي‌اكبر قاضي‌زاده، ديگر استاد پيشكسوت روزنامه‌نگاري در مراسم سالگرد درگذشت حسين قندي طي سخناني خاطرنشان كرد: بعد از صحبت‌هاي هنرمندانه آقاي صديقي من اكنون چه بگويم. اينكه مي‌گويند مرحوم قندي آني داشت كه نه با كلاس رفتن و نه با كتاب خواندن به دست مي‌آيد به نظرم حرف بسيار درستي است. دست كم در مورد قندي كاملا صدق مي‌كند. مرحوم قندي واقعا يك آني داشت. من هم همچون آقاي صديقي سال‌ها در همين اتاق‌ها با مرحوم قندي زندگي كردم. جاذبه‌اي كه مرحوم قندي داشت واقعا بر شاگردانش تأثير مي‌گذاشت. كمتر كسي را مي‌شناسم كه از قندي شور روزنامه‌نگاري را نياموخته باشد. يكي از لذت‌هاي بزرگ قندي اين بود كه وقتي شاگردانش را در تلويزيون يا جايي ديگر مي‌ديد، مي‌گفت فلاني شاگرد من بود. از اين اتفاق خيلي لذت مي‌برد.

قاضي‌زاده در پايان صحبت‌هايش اظهار كرد: من فكر مي‌كنم مرحوم قندي و امثال او حق بزرگي بر تاريخ روزنامه‌نگاري ما دارند. اكنون اميدوارم كه شاگردان اين استاد بزرگ راهش را ادامه دهند.

محمود مختاريان، از استادان روزنامه‌نگاري هم در سخناني كوتاه خاطرنشان كرد: من حدود 40 سال از نزديك با مرحوم قندي كل‌كل كردم، ما هميشه با هم دعوا داشتيم اما همديگر را دوست داشتيم. قرار بود يك روزنامه عربي بزرگ با هم منتشر كنيم. اكنون خوشحالم كه هميشه باعث افتخارم بود.

وي سپس به تعريف خاطراتي از آشنايي‌اش با مرحوم قندي پرداخت.

صحبت‌هاي كوتاه همسر مرحوم قندي پايان‌بخش اين مراسم بود.

حسين قندي (اسفند 1330 - 3 ارديبهشت 1394) روزنامه‌نگار، استاد رشته? علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبايي و مدرس روزنامه‌نگاري، فارغ‌التحصيل كارشناسي ارشد از آمريكا در رشته? مديريت بين‌الملل بود.

ويژه‌ترين مهارت حسين قندي در انتخاب تيترهاي مناسب براي مطالب مطبوعاتي بود. او از جمله روزنامه‌نگاراني بود كه بسيار بر اخلاق روزنامه‌نگاري تأكيد مي‌كرد.