شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)-|| ژان دانیل، بنیانگذار نشریه لوبس که پیش از سال ۲۰۱۴ «نوول ابسرواتور» نام داشت، در حالی در ۹۹ سالگی درگذشت که بسیاری او را «وجدان بیدار چپ فرانسه» مینامیدند. او طی نزدیک به یک قرن زندگی، شاهد اتفاقات بسیار مهمی در جهان بود که بسیاری از آنها را با قلم شیوایش روایت کرده است.
گرچه ژان دانیل خود تأکید داشت که فقط او را «روزنامهنگار و نویسنده» بخوانند، اما عملا فراتر از این دو بود. هوبر ودرین، مورخ فرانسوی در کتاب «ژان دانیل، ناظر قرن» که در سال ۲۰۰۳ در پاریس منتشر شد، نوشت: «ژان دانیل در حوزه روزنامهنگاری مثل یک دولتمرد رفتار میکرد.»
نشریه لوبس که با بیش از نیم قرن فعالیت، نمونه بارزی از تداوم حیات یک نشریه در فرانسه است، با اعلام خبر درگذشت رئیس پیشین خود نوشت که او علاوه بر این که یک روزنامهنگار معتبر بود، یک ناظر، نقشآفرین و وجدان بیدار در این حوزه بود.
امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه نیز در توئیتر نوشت که ژان دانیل «بنای جاودان روزنامهنگاری» و «روشنگر چپ» بود.
تولد در الجزایر، دوستی با آلبر کامو
ژان دانیل بن سعید در ۲۱ ژوئیه سال ۱۹۲۰ در شهر بلیده در شمال الجزایر از مادری الجزایری به دنیا آمد. خودش بعدها درباره تولدش نوشت: «من مثل آلبر کامو در سواحل مدیترانه به دنیا نیامدم، بلکه بر دامنه کوه زاده شدم. هنوز بوی گل یاس میدهم و صدای عرعر الاغی که به گاری مقابل در خانهمان بسته شده بود، در گوشم میپیچد.»
او فرزند یازدهم و ناخواسته خانوادهای بود که پدر «هر روز فرانسوی بودن خود را ستایش میکرد.» در نوجوانی بود که با آثار نویسندگانی چون رومن رولان و آندره ژید آشنا شد و به فلسفه گرایش یافت.
در جنگ جهانی دوم، در نشریه «کومبا» با اسم «ژان دانیل» مینوشت و سال ۱۹۴۳ در لشکر نیروهای فرانسوی به فرماندهی ژنرال لوکلرک، در جبهه آفریقا میجنگید. پس از جنگ، همزمان با تحصیل فلسفه در سوربن، سال ۱۹۴۶ وارد کابینه دولت موقت فرانسه شد.
در ۱۹۴۷ ژان دانیل جزو جریان چپ فرانسه خارج از حزب کمونیست به شمار میرفت، نشریه فرهنگی «کالبان» را تاسیس کرد که در میان طبقه روشنفکران فرانسه جایگاه ویژهای داشت، اما این نشریه در سال ۱۹۵۱، زمانی که شمارگان آن به ۱۵۰ هزار نسخه رسیده بود، از ادامه انتشار بازماند.
در سال ۱۹۵۲، رمان «اشتباه» را منتشر کرد که ستایش آلبر کامو را برانگیخت. همزمان برای کار در دانشگاهی به الجزایر رفت.
سال ۱۹۵۴، کار در نشریه اکسپرس را آغاز کرد و اولین مقاله روزنامهنگاری او در این نشریه درباره جنگ الجزایر منتشر شد؛ جنگی فرسایشی که تازه شروع شده بود.
هشت سال در نشریه اکسپرس ماند و سردبیر آن نشریه هم شد. در این مدت به دلیل دفاع از استقلال الجزایر به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به مرگ تهدید شد.
سال ۱۹۶۱ به عنوان گزارشگر ویژه به تونس رفت و در یکی از بنادر شمال این کشور با تیر سربازان فرانسوی زخمی شد. وقتی برای درمان به بیمارستانی در حومه پاریس منتقل شد، دریافت که مادرش درگذشته است. با شنیدن خبر مرگ مادرش الجزایر برای او «ناگهان غریبه شد.»
به مدت کوتاهی به روزنامه لوموند رفت. در آن زمان شهرتش به عنوان روزنامهنگار مرزهای فرانسه را درنوردیده بود.
این روزنامهنگار با بسیاری از رهبران جهان ملاقات داشت؛ مثلا در سال ۱۹۶۳، زمانی که همراه با فیدل کاسترو در کوبا ناهار میخورد، از خبر درگذشت جان اف کندی، رئیس جمهوری آمریکا که یک ماه پیش از آن با او در کاخ سفید گفتوگو کرده بود، مطلع شد.
او دوست پیر مندس فرانس، میشل فوکو، فرانسوا میتران و همچنین آلبر کامو بود؛ هرچند با کامو درباره پرونده جنگ الجزایر اختلافاتی داشت.
بنیانگذاری نوول ابسرواتور و روزنامهنگاری فراتر از خبر
در سال ۱۹۶۴، ژان دانیل با صاحب اکسپرس که میخواست این نشریه مثل نشریه «تایم» و «نیوزویک» کاملا خبری باشد، دچار اختلاف شد. چند ماه بعد، دانیل نشریه نوول ابسرواتور را به همراه کلود پردریل، از صنعتگران فرانسوی با عنوان اولیه «فرانس ابسرواتور» به راه انداخت و اولین شماره این نشریه در روز ۱۹ نوامبر همان سال منتشر شد. تا سال ۲۰۰۸ مدیر این نشریه بود و پس از آن نیز همچنان سرمقالهها را مینوشت.
او در سال ۲۰۰۴ به خبرگزاری فرانسه گفت زمانی که قصد داشت نوول ابسرواتور را راهاندازی کند، به دلیل این که این نشریه بر فرهنگ و مسائل روشنفکری متمرکز بود، شمارگانی ۴۰ تا ۶۰ هزار نسخه برای آن پیشبینی میکرد. اما این نشریه ده سال پس از آغاز فعالیتش به تیراژی ۴۰۰ هزار نسخهای رسید.
این نشریه که خود را برآمده از «نسل دوم چپ» فرانسه میدانست، نقش مهمی در تلاشها برای برابری جنسیتی و به تصویب رساندن قوانینی چون آزادی سقط جنین و قوانین علیه نژادپرستی داشت.
همچنین دفاع نشریه ژان دانیل از استعمارزدایی و اختلافاتش با حزب کمونیست فرانسه، بخشهای مهمی از تاریخ این نشریه را تشکیل میدهد.
فرانسوا اولاند، از چهرههای سوسیالیست و رئیس جمهوری پیشین فرانسه، پس از مرگ ژان دانیل نوشت که او «یک وجدان بیدار بود؛ وجدانی که در الجزایر بیدار شده بود و با نوشتهها و اقداماتش علیه استعمار مبارزه میکرد.»
درباره خاورمیانه، ژان دانیل با این که یهودی بود، سه بار پیشنهاد سفیری فرانسه را که از سوی میتران مطرح شده بود، رد کرد و با دفاع از روند صلح در خاورمیانه، معتقد بود که فلسطینیان «حق دارند یک دولت مستقل داشته باشند.»
پس از افشاگریهای الکساندر سولژنیتسین درباره وجود گولاگ در اتحاد جماهیر شوروی سابق، او نوشت: «ما هرگز انحصار مبارزه با حماقتهای دیوانسالاران توتالیتر را به راست نخواهیم سپرد.»
در سال ۱۹۷۳، کتاب «زمانی که میماند» را نوشت که درباره تجربیات حرفهای خودش است.
ژان دانیل، که به عضویت شورای عالی خبرگزاری فرانسه درآمده بود، حدود سی عنوان کتاب منتشر کرد. «آثار اتوبیوگرافیک» او که شامل پنج کتاب میشود، در سال ۲۰۰۲ در قالب یک مجلد ۱۷۰۰ صفحهای جمعآوری و منتشر شد. همچنین کتاب «آینههای یک زندگی» (۲۰۱۳) و کتاب «میتران گریزپا» (۲۰۱۶) نیز از آخرین آثار ژان دانیل است.
او برای این کتابها جوایزی را نیز به دست آورد، که از آن جمله میتوان به جایزه معتبر پرنس آستوریاس اشاره کرد که در سال ۲۰۰۴ به او اهدا شد.
فرانک ریستر، وزیر فرهنگ فرانسه گفته که ژان دانیل «نماینده نوعی از روزنامهنگاری نظرات و اعتقادات بود که بحث و گفتوگو را فراتر از هر چیز دیگر قرار میداد.»
منبع: زمان
|