شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)-|| حوادث طبیعی (مترقبه و غیرمترقبه)، فارغ از بحران خیزی و یا تحمیل خسارتهای سنگین بر کشور را میتوان فرصتی در ارزیابی سیاستها و عملکردهای مدیریت بحران کشور دانست.
بارندگیهای اخیر و به تبع آن سیل ویرانگر فعلی نمونهای از این وضعیت است.
آسیبشناسی از سیاستهای مواجهای با طبیعت و محیط زیست: بارندگیها و سیل اخیر کشور به خوبی نشان داد که سیاستهای مواجه ما با طبیعت و محیط زیست سیاستهایی خشن و بدور از تدبیر بودهاند. وقتی نادیده گرفتن نابودی جنگلها و بیابان زایی بیرویه از دید تصمیمگیریها و برنامهریزیهای استراتژیک مدیران ما در طول دهههای مختلف مغفول میماند، مسلما واکنش طبیعت در قبال سهلانگاریهای ما خشن و سرشار از خسارت میباشد. سیل اخیر این بی مسئولیتها را به رخ کشید.
تغییر مثبت در توجه به توسعه پایدار: بهرهبرداری بیرویه و بدون در نظر گرفتن سهم آیندگان از منابع طبیعی و ملی، در کنار تخریب بیرویه منابع آب، خاک و جنگلهای کشور، اهمیت و توجه مثبت به مباحث توسعه پایدار در برنامههای توسعهای را نمایان و لزوم پرداختن به اصول توسعه پایدار و از جمله حفظ محیط زیست را به ما گوشزد کرد. پرداختن به این استانداردها میتواند کشور را از گزند حوادث بسیار تلختر و ناگوارتر از سیل اخیر کشور دور بدارد.
تغییر و اصلاح سازمان مدیریت بحران کشور (سختافزاری _ نرمافزاری): باتوجه به حادثه خیز بودن ایران و نیز پیش آمدن سیل اخیر که خود معیاری برای سنجش سازمان مدیریت بحران کشور از دو بعد سختافزاری و نرمافزاری تبدیل شد، میتوان گفت سازمان مدیریت بحران نیاز مبرمی به تغییر و اصلاح جدی در حوزه مسئولیت خود که همان مدیریت بحران کشور است دارد.
کارکرد اصلی سازمان مدیریت بحران کشور: اول چابکسازی و توانمندسازی مدیران در مواجهه با حوادث چه قبل از بحران و چه بعد از بحران است که متاسفانه تجربه اخیر نشان داد که این بعد سازمان بشدت نیاز به تقویت و اصلاح دارد. عملکرد ضعیف برخی مدیران در مناطق مختلف کشور این ضعف را بخوبی نشان داد.
تقویت زیرساختهای ارتباطی و بکارگیری فنآوریهای نوین در مدیریت بحرانهای مختلف با هدایت سازمان مدیریت بحران و بهرهگیری از تجارب موفق، یکی دیگر از کارکردهای سازمان مدیریت بحران است که متاسفانه در سیل اخیر شاهد پویایی در این حوزه نبودیم.
باتوجه به نقش مهم و کلیدی سازمان مدیریت بحران کشور در ایجاد هماهنگی در مدیریت بحرانهای پیش آمده، به نظر میرسد که سازمانی در رده معاونت وزیر نمیتواند جوابگوی مدیریت مورد انتظار و تعریف شده باشد. بلکه جایگاه حساس و مهم سازمان مدیریت بحران میطلبد که به عنوان وزارتخانه یا سازمانی در سطح معاون رئیسجمهور تعریف گردد.
به کارگیری مدیران کارآمد و الگوهای موفق مدیریتی در سطح مدیریت این سازمان میتواند در کارآیی مدیریت بحران کشور نقش بسزائی داشته باشد.
بررسی و جمعآوری الگوهای برتر مدیریت بحران سیل اخیر در کشور: باتوجه به تجارب مختلف مدیریتی در مواجه با بارندگیهای اخیر کشور و نیز الگوهای مختلف مدیریتی در برخورد با این بارندگیها و همچنین زلزلههای اخیر کشور، شناسایی، گردآوری و آسیبشناسی این تجارب میتواند راهگشای برنامهریزیهای آینده سازمان مدیریت بحران کشور باشد. لذا معرفی الگوهای موفقی مانند مهندس بازوند در زلزله کرمانشاه و نیز بارشهای اخیر و بهرهگیری از تجارب ارزنده مدیریتی ایشان و تیم همراهشان میتواند در فربه شدن و نیز تقویت مدیریت بحران موثر باشد. ضرورت تشکیل کار گروه ویژه آسیبشناسی و ریشهیابی چرایی تبدیل بارندگیهای اخیر به بحران ملی: خسارتهای وارده به منابع کشور و تبدیل این بارندگیها به بحرانی خسارت آفرین، ضرورت آسیبشناسی علمی و دقیقی از چرایی این وضعیت را گواهی میدهد.
لذا تشکیل کارگروه ویژهای در سطح ملی به منظور شناسایی علل و عوامل تبدیل این بارندگیها به بحرانی با این وسعت، ضروری میباشد.
منبع: سرمقاله روزنامه مردم سالاری
|