شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- در سال 1288 هجری قمری ناصرالدین شاه تصمیم گرفت روزنامههای متعدد خود را به یک روزنامه تبدیل کند و به جای هفتهای یک شماره، سه شماره در هفته انتشاریابد و محمدحسن خان صنیعالدوله (اعتمادالسلطنه بعدی) مأمور این مهم شد.
روزنامه ایران روز یکشنبه 11 محرم 1288 الی 19 ذیحجه 1320 مجموعاً در 1032 شماره منتشر شد. مدیریت روزنامه از نخستین شماره تا شماره 879 که خبر مرگ محمدحسن اعتمادالسلطنه را دارد با او بود و از شماره بعد برعهده برادرزاده او محمدباقر اعتمادالسلطنه قرار گرفت. از همان شماره نخست محمدحسین فروغی با این روزنامه به همکاری پرداخت و به مدیری دارالترجمه و مترجمی زبان عربی و فرانسه رسید و در نشریاتی که برعهده وزارت انطباعات بود، فروغی به ترجمه و نگارش مشغول شد. همچنین از شماره اول روزنامه اطلاع که از روز دوشنبه 27 ربیعالثانی 1298 هجری قمری در 4 صفحه با خط نسخ و چاپ سنگی در مطبعه دولتی منتشر شد، با محمد حسن اعتمادالسلطنه و محمدباقر اعتمادالسلطنه همکاری داشت.انتشار روزنامه اطلاع از آن رو بود که روزنامه ایران که تا این تاریخ به چاپ اخبار داخله و خارجه میپرداخت، بنابر تصمیم اولیا و دستاندرکاران به انتشاراخبار داخله بپردازد و روزنامه جدیدی برای درج اخبار خارجه با نام اطلاع منتشر شود. در طول حیات محمد حسن اعتمادالسلطنه روزنامه اطلاع بهصورت چاپ سنگی و زمانی هم با حروف سربی چاپ شده و پس از مرگ اعتمادالسلطنه، محمدحسن خان برادرزاده او مسئول روزنامهها شد و چاپ اطلاع ادامه یافت.
در حقیقت روزنامه اطلاع ضمیمه روزنامه ایران بود و کسانی که در نشریه روزنامه ایران دست داشتند در نشر اطلاع هم همکار محمدحسن خان اعتمادالسلطنه بودند از جمله محمدحسین خان ذکاءالملک فروغی.
از اهداف انتشار روزنامه اطلاع، ارتباط و پاسخگویی به نشریات چاپ خارج بود و هرگاه موفق شدهاند به تعریف و تمجید متقابل از یکدیگر پرداختهاند و هرگاه موجباتی برای قطع این ارتباط فراهم آمده به جنگ قلمی و ناسزاگویی پرداختهاند. مشهور است که گاهی اعتمادالسلطنه در مقام منتقد نامهای با اسم مستعار به دفتر روزنامه اطلاع میفرستاد و فروغی در مقام جوابگویی آن نقد برمیآمد و گاهی ذکاءالملک فروغی بهعنوان منتقد نامه مینوشت و اعتمادالسلطنه جوابگوی انتقاد بود!
از اهداف دیگر انتشار اطلاع، چاپ و نشر آفرینشهای فکری دانشمندان کشور بود تا آنان جذب نشریات فارسی زبان خارج از ایران نشوند و افکار و خیالات مفیده خود را برای اطلاع بفرستند که چندان با استقبال روبهرو نشد.
محمدحسین خان ذکاءالملک فروغی معلم هم بود و سر پرشوری داشت. او فردی متمایل به آزادیخواهی و عدالت بود و خواستار مشارکت مردم درعرصههای سیاسی و اجتماعی کشور بود.در این راه او زمانی خواستار تدریس آموزش علوم سیاسی در دارالفنون شد که بشدت با مخالفت ناصرالدین شاه روبهرو گشت. فروغی برای آنکه دانشآموزان دارالفنون آگاهی به علوم سیاسی و فلسفه داشته باشند، تاریخ را طوری تدریس میکرد که دانشآموزان با نتیجهگیری از عقاید فلاسفه و مورخین، به نظریات سیاسی مختلف آگاه شوند. او علوم سیاسی را در قالب مسائل فلسفی و تاریخی به دانشآموزان دارالفنون میآموخت و با استفاده از تاریخ جهان بویژه عقاید فلسفی فلاسفه از یونان باستان تا عصر خود را به طور ضمنی و غیرمستقیم تدریس میکرد.
فروغی بهدلیل افکار و منش آزادیخواهانهای که داشت گاه در مظان اتهام قرار میگرفت. چنان که اعتمادالسلطنه مینویسد:«یک فقره او متهم بههمکاری با روزنامه قانون[روزنامه فارسیزبان چاپ لندن که توسط میرزا ملکم خان ناظمالدوله، از روز اول رجب سال ۱۳۰۷ هجری قمری منتشر و تا شماره چهل ویکم ادامه یافت] شده بود و عوامل حکومتی به منزلش ریخته و یادداشتهایش را برده بودند و فروغی هم فراری شده بود که البته با وساطت امینالسطان[میرزا علیاصغر اتابک] رهایی یافته بود. دیگر اینکه اهل هوش میدانند که تمام مطالب گفتنی را ذکاءالملک در تربیت گفته و هنر بزرگ او همین است که چیزهایی را که در زمان استبداد کسی یارای گفتن نداشت به قدرت قلم و پرده و حجاب انشاء وادب چنان میگفت که اسباب ایراد نمیشد و معذلک زحمت و مرارت و صدماتی که در زیاده از 10سال روزنامهنویسی کشید و آزار و اذیتهایی که از دوست و دشمن میدید در چند سال آخر عمر که وقت استراحت و فراغت بود بهتصور کسانی که خارج از کار بودند در نمیآمد.»
روزنامه تربیت یکی از تأثیرگذارترین مطبوعات زمانه خود بود و یکی از بهترین نشریات آن دوران به شمار میرفت. این رویداد زمانی به اوج خود میرسد که محمد علی فروغی در انتشار روزنامه به یاری پدرمیشتابد. روزنامه تربیت، تربیتکننده و زمینهساز آگاهیرسانی به جامعه آن روز عصر قاجار و سرآغاز تحول در مطبوعات ایران شد. بهگونهای که پس از انتشار تربیت روزنامههای مردمی دیگر نیز در ایران پا گرفت.
موضوعات و محتوای تربیت مشحون از اخبار علمی، اجتماعی، سیاسی، داخلی و خارجی و مقالات و مطالب تألیف و ترجمه شده توسط پدر و پسر (هر دو ذکاءالملک فروغی) تشکیل میشد که با بیان و زبان خاص خود، مردم را به سمت مطالعه و آگاهی ترغیب و تشویق میکرد و چون با زبان لفافه سخن میگفت معمولاً ایرادی به آن وارد نمیشد.
فروغی در سرمقالههای تربیت بارها درباره اهمیت علوم و معارف در پیشرفت و ترقی ملل و اقوام سخن گفته و تأکید کرده که تربیت چگونه نشریهای است. شادروان محمد محیط طباطبایی، تربیت را دشوارترین و منظمترین روزنامه دوران مظفری میداند. شمارههای سال آخر روزنامه (1 ربیعالاول 1324 – 29 محرم 1325) که همزمان با عدالتخواهی و انقلاب مشروطه و اعلام مشروطه و افتتاح مجلس شورای ملی منتشر میشد، اخبار و اطلاعات مهمی درباره حوادث آن ایام و مقالاتی چون تحقیق در تاریخ دولت مشروطه، فواید مجلس شورای ملی، سلطنت مشروطه و استبداد، وظایف مجلس و حدود حقوق آن مندرج است.چنانکه در طلوع انجمن معارف و ساخت مدارس نوین به شرح وظایف تک تک این مدارس پرداخته است.
ذکر یک نکته ضروری است که انتشار تربیت حاصل کار دو فرد یعنی پدر و پسر محمدحسین فروغی ذکاءالملک و محمدعلی فروغی ذکاءالملک که هر دو فرانسه و عربی میدانستند و ترجمه میکردند، هر دو معلم بودند و تدریس در دارالفنون و مدرسه علمی سیاسی میکردند و مضاف بر آن محمدعلی فروغی انگلیسی و روسی هم میدانست و گفتهاند به زبان آلمانی در حد مفهومی واقف بود، برای نشریه ترجمه میکرد و هرازگاهی ویراستاری. بیتردید میتوان گفت ماندگارترین و مهمترین کار روزنامهنگاری فروغی انتشار روزنامه تربیت بود. تربیت نخستین روزنامه غیردولتی در ایران بود که از 11 رجب 1314 تا محرم 1325 در تهران انتشار یافت و مجموعاً 434 شماره از آن منتشرشد. تربیت از سال دوم انتشار، از 11 ذیقعده 1315 تا 5 جمادی الاولی 1316 بهصورت روزانه و در بقیه ایام حیات بهصورت هفتگی به دست خوانندگان رسید.
مرحوم حبیب یغمایی به نقل از محمدعلی فروغی و او به نقل از محمدحسین فروغی در هدف از تأسیس و انتشار روزنامه تربیت مینویسد: «همین که نوبت سلطنت به مظفرالدین شاه رسید من که دست از طبیعت خود نمیتوانستم بردارم نخستین روزنامه غیردولتی را در همین شهر طهران تأسیس کرده و مندرجات آن را مشتمل برمطالبی قراردادم که کم کم چشم و گوش مردم به منافع و مصالح خودشان باز شود، این روزنامه را تربیت نام گذاشتم.»
او همچنین میگوید: «... من هم آن وقت به درجهای رسیده بودم که در کار روزنامه با من گفتوگو میکرد، یک روز پرسید مقالهای که امروز برای روزنامه نوشتهام را خواندی؟ عرض کردم: بلی. پرسید. دانستی چه تمهید مقدمهای میکنم؟ من در جواب تأمل کردم، فرمود: مقدمه میچینم برای اینکه به یک زبانی حالی کنم که کشور قانون لازم دارد، مقصودم این است که این حرف را به صراحت نمیتوانست بزند و برای گفتن آن لطایفالحیل میبایستی بهکار برد. دقیقاً همان لطایفالحیل که دارالفنون در تدریس برای علوم سیاسی به کار میبرد.»
بهروایت اسناد، به محمدحسین فروغی میگویند که مطالب را طوری بنویس که مردم عوام متوجه شوند بدون آنکه از طرف حکومتیان مورد قهر و غضب قراربگیری. در جواب گفته بود عجبا که مطلب را عوام بفهمند ولی خواص و اهل حکومت متوجه نشوند. مگر میشود چوب را برداشت و گربه دزده زودتر متوجه چوب برداشتن نشود.
با وجود این روزنامه تربیت به همان لطایفالحیل راه خود را ادامه میداد، چنانکه در شماره 224 ضمن تبریک سال نو بر عموم هواخواهان علوم و معارف مینویسد: «مطالعهکنندگان محترم تربیت که دانشمندان مملکتاند و آگاهان ملت، دانند که آدمیزاد در هر قطر از اقطار علم به فوز و فلاح رسیده از راه علوم و معارف بوده و هر قوم که مایل به بهبودی و اصلاح حال و سعادت ابنای وطن خویش باشند و ضرر و نفع، معایب و محاسن را بدانند و منکر بدیهی نگردند و جهل مرکب را کنار گذارند باید از در دانش داخل شوند و به دستور معرفت عمل نمایند تا از خطا مصون مانند و علیالعمیا به این طرف و آن طرف نرانند و چون این مطلب را به عبارتهای مختلف مکرر گفتهایم از نو محتاج به شرح و تشریح و بسط و توضیح نیستیم، فقط یادآوری میکنم که اداره تربیت برای نشر و انتشار اخبار متعلقه بهعلوم و معارف دایر گشته و دانش سیاسی نیز از این دایره خارج نیست بلکه در امور ملکی و سهام دولتی اصالتی به کمال دارد، اعمال از این راه رو به صحت و درستی میگذارد. پس تربیت جریدهای است علمی و ادبی و سیاسی و حاصل آنکه غرض از نگارش این اوراق بسط بساط معرفت است و استکمال خبرت و بصیرت، خلاصی از بند نادانی رهایی از قید سرگردانی.»
بر همین اساس است که میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل و به عبارتی میرزا علیاکبرخان دهخدا در روزنامه صوراسرافیل در باب فروغی و اهمیت روزنامه تربیت مینویسد: «تربیت اول روزنامهای است که در داخله ایران خصوصاً در پایتخت به چاپ رسیده است. خدماتی که این روزنامه به وطن کرده است علاوه بر معلومات و فوایدی که منتشر نموده یکی این است که مردم ایران از هر چه روزنامه بود آزرده خاطر بودند، تربیت بواسطه شیرینی بیان و مزایای چند که دارا بود مردم را روزنامه خوان کرد.»
|