شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- از آنجا که چالشهای اصلی کسب و کار در دوران های رکود و بحران شکل می گیرد، روش ها و استراتژی های مواجه با این بحرانها همیشه از اهمیت زیادی برخوردار است. در اقتصاد کلان، کاهش مستمر در فعالیتهای عمومی کسبوکار را کسادی می نامند و در این دوران است که کاهش معنی دار در چهار عامل تولید، درآمد، اشتغال و تجارت در اقتصاد ایجاد می شود.
در این دوران هرچه رقابت شدیدتر شود اهمیت و ضرورت رعایت اصول بازاریابی بیشتر می شود، لذا تسلط به اصول بازاریابی و دقت در اجرای این اصول در دوره بحران و رکود از اهمیت زیادی برخوردار است. باید دانست آمادگی جهت مواجه با دوران های رکود و بحران را باید از دوران های بهبود و رونق آغاز کرد.
بنابراین کسب و کارهایی که در پیش بینی دوران های رکود و بحران دارای عملکرد بهتری بودند می توانند جایگاه بهتری نیز در رقابت داشته باشند. در این میان مساله اصلی مدیران در دوران های رکود و بحران، مدیریت نقدینگی است. چراکه از یک طرف خریداران تمایل به پرداخت اقساطی یا تاخیری داشته و از طرف دیگر تامین کنندگان هم تمایل به دریافت وجوه به صورت نقدی و آنی دارند.
در دوره رکود و بحران اندازه بازار به شدت کوچک می شود و این یعنی که جا برای شرکتهای فعال در بازار بسیار تنگتر شده و لذا برخی از شرکتها دچار ورشکستگی و از بازار خارج می شوند. پس با توجه به کاهش شدید توان خرید مشتریان در این دوره، دیدگاهها و ارزشهای مشتریان نیز دچار تغییر گردیده، مدیران باید اجزای آمیزه بازاریابی خود را مجددا بازیابی، طراحی و اجرا نمایند.
بدلیل افزایش حساسیت به قیمت در این دوره، شرکتها باید تلاش کنند با حذف کردن بخشهای پرستیژی و غیر ضروری، محصولات مناسبتری از نظر قیمتی طراحی و عرضه کنند. با توجه به تغییر شرایط بازار و افزایش رقابت قیمتی بین شرکتها و در مقابل تمایل مشتریان به خرید محصولات ارزانتر، اهداف قیمت گذاری در این دوره باید مورد بازنگری قرار گیرد.
به عنوان نمونه باید در این دوره، هدف دستیابی به حداکثر سود جای خود را با هدف حفظ بقا عوض نموده و با توجه به شکل گیری پدیده مازاد کالا و مشکل شدن عملیات فروش، اهمیت شرکتهای واسطه بسیار افزایش می یابد و سیاستهای توزیعی شرکتها نیز باید در این دوره تعدیل و همه اینها در شرایطی است که برخلاف تصور برخی از مدیران، اهمیت استفاده از ابزارهای ترفیع و ترویج مانند تبلیغات همچنان در این مرحله باید بالا نگاه داشته شود و طبیعتا شرکتهایی که بتوانند توان نقدینگی خود را در این دوره حفظ کنند می توانند از این مزیت به نحوی مطلوب بهره جویند.
فراموش نکنیم در دوره رکود و بحران صاحبان رسانه های تبلیغاتی نیز در شرایطی مشابه قرار می گیرند. با افزایش قدرت چانه زنی، صاحبان صنایع امکان تهیه فضای رسانه ای با قیمت های مناسب را که در این دوره بالاست، خواهند داشت.
برخی از ابزارهای ترفیع و ترویج از جمله چاشنی های فروش در این دوره از اثربخشی بیشتری برخوردار بوده که کوپن های تخفیف، قرعه کشی و اهدای جایزه از آن جمله اند. در کنار سختی های فراوانی که در دوران های رکود و بحران پیش پای مدیران شرکتها قرار می گیرد، فرصتهای نابی هم شکل می گیرد که در صورت پیش بینی درست، آمادگی لازم و حفظ نقدینگی کافی می توان از این فرصتهای طلایی استفاده ی بهینه ای را نمود.
به عنوان نمونه خرید تمام یا بخشی از سهام شرکتهای رقیبی که توان مقابله با این شرایط را ندارند از جمله این فرصتهاست. پس با مدیریت صحیح در پاییز و زمستان کسب و کار، بهار و تابستان اقتصادی سهم شرکتهایی خواهد شد که موفق شوند زمستان سرد را پشت سر بگذارند و شرکتهایی از این دوره سخت گذر خواهند کرد که نسبت به رقبای خود اشتباهات کمتری داشته و عملکرد بهتری از خود نشان دهند.
طبیعتا با فرا رسیدن دورانهای بهبود و سپس رونق سیاستها و استراتژیهای شرکتها مجددا باید باز طراحی شود و آمادگی برای دوره بحران بعدی نیز از همین زمان آغاز می شود.
منبع مرجع: شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)
|