شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- روابط عمومی یک منظومه فلسفی است که علاوه بر اینکه بر پایه ارتباطات بنیانگذاری شده است، بر بنیان های اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی استوار است. شاید کمتر حوزه ای از ارتباطات اجتماعی و انسانی، همچون روابط عمومی دارای این ویژگی های اساسی باشد. برای این دیدگاه چندین دلیل وجود دارد که می توان به اختصار آنها را چنین مطرح نمود:
1- روابط عمومی یک حرکت درونی و بیرونی ارتباطی است که از طرفی نیازمند یک فهم عمیق از ضرورت ارتباط به معنای ایجاد «همدلی» برای یک حرکت «درونی ارتباطی» و از سوی دیگر الزامی برای یک شناخت عملیاتی است که در «همزبانی» به عنوان یک رویکرد «بیرونی ارتباطی» تجلی می یابد. بدون این دو حرکت و رویکرد، درونی و بیرونی، فهم روابط عمومی و شناخت عملیاتی آن ناممکن است.
2- فهم درونی ارتباطات، نوعی از معرفت شناسی مبتنی بر «عقل» و «احساس» و «تجربه» است که از سویی عقل، ضرورت آن را به علت «اجتماعی بودن انسان» تأیید می کند، احساس، آن را به دلیل نیاز به «مشارکت انسانی» مورد تأکید قرار می دهد، و تجربه، آن را به مثابه امری الزامی برای «تعامل انسانی» به شدت توصیه می کند. بنابراین، ماهیت ارتباطات و به تبع آن روابط عمومی ریشه در سه عنصر اساسی انسانی یعنی عقل و احساس و تجربه دارد.
3- روابط عمومی، حوزه تحقق عملی سه عنصر اساسی ارتباطات (عقل، احساسات و تجربه) است. عقل موتور، تبیین موقعیت، شرایط، محتوا، چگونگی انتقال پیام و تلاش برای ایجاد معنای مشترک برای تکمیل حلقه اجتماعی انسان ها با یکدیگر است. احساسات پایگاهی برای انعکاس نگرش ها، اندیشه ها و ارزیابی ها برای ایجاد مشارکت جمعی انسان ها است. تجربه نیز، حرکتی برای تعدیل، تصحیح، تفسیر و تغییر آنچه به وجود آمده و خواهد آمد می باشد که بتواند «جمع انسانی» را به سوی «اهداف انسانی» سوق دهد.
4- با چنین نگاهی می توان گفت که روابط عمومی یک جهان بینی است که بیش از آنکه بر «فرد» متکی باشد، یک «جهان بینی اجتماعی» است که بر «جامعه» استوار می باشد. اگر هر فردی، نیازمند داشتن نوعی از جهان بینی برای فهم و تفسیر و تبیین جهان باشد، جامعه نیز نیازمند گونه ای از جهان بینی است که بتواند تعامل، مشارکت، همدلی و همزبانی خود را در آن منظومه معنایی پیدا کند و بر اساس آن حرکت کند؛ روابط عمومی می تواند بخشی از این منظومه معنایی را تشکیل دهد. بهمین دلیل روابط عمومی، یک «جهان بینی اجتماعی» است که از سویی فرد و از سویی دیگر جامعه در آن نقش فعال و اساسی دارد.
آنچه در بالا گذشت، به نوعی تفسیری استدلالی از اینکه روابط عمومی یک منظومه فلسفی است. اما اینکه چرا ما نیازمند این منظومه فلسفی هستیم و آیا بدون آن می توان یک «زندگی اجتماعی» مناسب داشته باشیم؟ امری است که بطور اختصار درباره آن سخن خواهیم گفت.
1- اجتماعی بودن انسان، نه تنها یک ضرورت است بلکه یک ویژگی ذاتی و اساسی است که بدون آن انسان، انسان نیست. بنابراین اجتماعی بودن انسان، همچون نفس کشیدن، غذا خوردن، حرکت کردن و فکر کردن یک امر الزامی برای زنده ماندن است. خصلت روابط عمومی، نیز یک خصلت اجتماعی است. به عبارت دیگر، روابط عمومی اگر نتواند انسان ها را با همدیگر پیوند دهد، اساساً روابط عمومی نخواهد بود.
2- تعامل و همکاری انسان ها با همدیگر نیز یکی از ویژگی های اساسی انسان است. انسانی که اجتماعی باشد اما نتواند با دیگر انسان ها تعامل و همکاری داشته باشد، از دایره اجتماع خارج می شود، به حاشیه رانده می گردد و به تدریج حذف می شود. روابط عمومی نیز همین ویژگی را دارد. روابط عمومی خودمحور و بی نیاز از تعامل و همکاری با دیگر اعضای جامعه، به تدریج به یک برکة راکد تبدیل می شود که حداکثر می تواند نیازهای درونی سازمان را برآورده کند. اما در حقیقت، عامل «خفگی سازمان» و «جدایی سازمان» از جامعه می گردد.
3- مشارکت انسان ها با یکدیگر برای ایجاد زندگی بهتر نیز یکی از ویژگی های اساسی جوامع انسانی است. جامعه ای که نتواند با مشارکت و بسیج اجتماعی حرکت خود را به سوی آینده ادامه دهد، در دل تاریخ دفن می شود و هرگز به آرمان های خود نمی رسد. روابط عمومی ها نیز نیازمند مشارکت در همه ابعاد با جامعه است. مشارکت فکری، مشارکت عملی، مشارکت عاطفی، مشارکت نگرشی و بالاخره مشارکت همدلانه برای تبدیل آن به یک «فهم مشترک اجتماعی» است. روابط عمومی با چنین مشارکتی است که سازمان را با مردم پیوند می دهد، محصولات و تولیدات سازمان را با نیازهای واقعی مردم تطبیق می دهد، و صداقت و شفافیت و اخلاق انسانی را به عنوان محوری ترین و ضروری ترین عناصر «زنده ماندن» و «بالانده شدن» سازمان در سایه پذیرش اجتماعی می داند.
|