شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- دکتر اسماعیل قدیمی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در گفتگو با ستاد خبری سیزدهمین کنفرانس بین المللی روابط عمومی ایران گفت: مدیریت دانش ابتدا باید به طور اجمالی تعریف شود که عبارت است از این که در یک سازمان یا بنگاه علاوه بر دانش تئوریک کارکنان تجربیات و مهارتها و نوآوریها و ایدههای خلاقانه و هر مقولهای که میتواند در ارتقای دانش سازمانی کمک کند، مرتب ثبت کنیم و طبقهبندی شود و از آنها به عنوان یک تجربه خلاقانه برای پیشبرد اهداف آن سازمان استفاده کنیم.
در حقیقت مدیریت دانش نیازمند زیر ساختهای تربیتی، نرمافزاری، سختافزاری و مدیریت و وجود نظام جامعی است که ما بر اساس آن مرتب از این تجربیات و نوآوریها، خلاقیتها و نوآوریها استفاده کنیم.به این ترتیب میتوان تأکید کرد که مدیریت دانش ضرورتاً نیازمند ساختارها و زیرساختها و نظام جامع و مقرراتگذاری و همچنین نیازمند یک مدیریت قوی سازماندهی شده و طبقهبندی اطلاعات و مدیریت اطلاعات بسیار قوی است که بتوان از آن به شکل مطلوبی استفاده کرد.البته این کار به سادگی تحقق نمییابد، متأسفانه در بسیاری از سازمانهای کشور عملاً فاقد چنین مدیریت جامع و سیستمهایی که در پی بهرهبری از نوآوریها و ایدههای خلاق کارکنانش باشد و آنها را به کار گیرد، هستیم.قطعاً موضوع مدیریت دانش امروزه حلقهی مفقودهی بسیاری از سازمانها و بنگاهها و مؤسسات و نهادهای کشور در سطوح کلان و میانی و خرد است که خلاء عظیم که در حقیقت نقش منابع انسانی را در پیشبرد اهداف و بهرهورزی و کارایی و ظرفیتهای ثابتی برای دنیای امروز را کم رنگ میکند و گاهی این نقش را حتی انکار میکند.
وی در خصوص راهکارهایی که میتوان برای مدیریت و دانش در سازمانها ارائه کرد، اعتقادداردبر اساس این که مدیریت دانش یکی از کارکردهای مدیریت سازمانها محسوب میشود، مسلماً بایستی ساختار و مبانی آن در سازمانها ایجاد شود و جزئی از کارکرد مدیران قرار گیرد و ساختار برای آن تعریف شود و افرادی را برای این امر استخدام کنند یا در نظر گیرند که مرتب از طریق رصد کردن فعالیتهای روزمره و استفاده از تئوریهایی که در این زمینه وجود دارد و تجربیاتی که دیگر مؤسسات و سازمانهای دنیا داشتند استفاده کنند.
به نظرم فناوریهای اطلاعات از طریق مصاحبه و ثبت و ضبط اطلاعات و رصد کردنهای نامرئی منابع اطلاعاتی دستهبندی می شود تا برای نسلهای آینده آماده شود و این کار توسط مدیران سازمانها با این نگرشی که مدیریت دانش حق نسلهای آینده است، اجرایی شود و پیگیری شود، در واقع اگر امروز کارکنان و مدیرانی هستند که دریک سازمان مشغول کار میشوند چون بخش مدیریت دانش وجود ندارد آنها مجبور میشوند کارها را از نو شروع کرده و کسب تجربه کنند، واین یک فاجعه محسوب میشود.
این موضوعی که اسحاق نیوتن مطرح کرده که ما نسلی هستیم که روی شانههای پیشینیان ایستادیم بنابراین گناه عمیقتر و وسیعتری به جهانی داریم چون گذشتگان یک افق و مسیری را برای ما ایجاد کردند. این یک حق برای نسلهای امروز محسوب میشود، و ما متأسفانه این اقدام را انجام نمیدهیم یعنی وقتی یک نیروی جدید وارد سازمان میشود، فاقد تجربهها و ذخایر اطلاعاتی و مدیریتی است که به واسطه آنها بتوانند گامهای مؤثری را به جلو ببرد و این موضوع از نظر هزینه و فایده و بهرهوری ما رابا آسیبهای زیادی روبرو میکند.
پس هر سازمانی باید ایجاد مدیریت دانش که آن را به عنوان یک ضرورت و یک کارکرد جدی در مجموعه وظایف خود بداند و تعریف کند و آموزشهای لازم و منابع مالی به آن تخصیصی داده شود که این را حق کارکنان و مدیران و نسلهایی که میداندکه در آینده در این سازمانها استخدام میشوند بدانند تا آنها مجبور نباشند همه این کارها را دوباره از نو شروع کنند و به نظر من بسیاری از مشکلات که سازمانها با آن مواجه هستند و ناکارآمدیها به خاطر فقدان مدیریت دانش است.
وی در رابطه با نقش و تأثیر روابط عمومی در این عرصه معتقداست با توجه به تعریف روابط عمومی که عبارت است از: مدیریت راهبردی ارتباطات سازمانی مبتنی بر منافع و تعامل دو سویه یک سازمان وذینفعانش، که این ذینفعان در سازمان میتوانند، سهامداران،کارکنان یا مدیران باشند یا فروشندگان و دستههای مختلف را شامل میشود.در موضوع مدیریت راهبردی ارتباطات سازمانی روابط عمومیها باید به عنوان مسئولان جریان اطلاعات در یک سازمان نقش کلیدی ایفا کنند که این نقش کلیدی میتواند از طریق تقویت ارتباطات سازمانی و یا استفاده از ابزارهای ارتباطی صورت گیرد که شامل ایجاد کتابخانه و آرشیو و درج اخبار و تعاملات و رویدادها به صورت روزمره در نشریات داخلی و دستهبندی اطلاعات و انجام مشاهدات و ثبت خاطرات و همه اموری که تجربههای مدیران و کارکنان را حفظ میکند، و یک گنجینه اطلاعاتی و معلوماتی ایجاد میکند که کارکنان و مدیران بتوانند از آن استفاده کنند، و روابط عمومی به عنوان یک واحد اطلاعاتی و ارتباطاتی نقش کلیدی و محوری در این حوزه دارد، چرا که از یک سو باید فنآوریهای نوین ارتباطی را در سازمانها ایجاد کند یا تسهیلاتی را فراهم کند که چنین فنآوریهایی در سازمانها مستقر شوند و از طریق شبکههای اجتماعی از کارکنان خواسته شود که در گروههایی که در سازمان است مسائل و مشکلات و تجربیات خود را ثبت کنند و روابط عمومی در دستهبندی و طبقهبندی اطلاعات موجود نقش مهم داشته باشد.
و در نهایت اینکه به نظر من در کنار همه فعالیتها، روابط عمومیها باید دو وظیفه و کارکرد مهم را در فعالیتهای روزمره خود داشته باشند و آن اطلاعیابی و اطلاعرسانی است که این فرآیندهای اصلی در مجموعه مدیریت دانش دراین حوزه قرار می گیرد و مستعد در دستور کار آنها بر اساس نظام مدیریت اطلاعات حفظ و آرشیو آنها منابعی ایجاد کنند تا هر کس بتواند به صورت روزمره از آنها استفاده کنند، حتی روابط عمومیها میتوانند از تبلیغات درون سازمانی در این مسیر استفاده کنند، از طریق چاپ پوستر و تراکت وراه اندازی وبلاگ و شبکههای اجتماعی و فعالیتهای الکترونیکی روابط عمومی مرتب این هوشیاری را در مدیران و کارکنان و اعضای یک سازمان ایجاد کنند تا کاری که انجام میدهند و تجربهای که امروز کسب میکنند میتواند یک منبع اطلاعاتی باشد برای نسلهای آینده، که بر اساس این تجربیات کارها را بهتر و خلاقانهتر و نوآورانهتر و بر اساس تجربیات گذشته عمل کنند و در حقیقت صرفهجویی میشد و این که اشتباهات گذشته را تکرار نکنند و مدیران سازمان فعالیتهایشان بر اساس آزمون و خطا انجام نشود بلکه بر اساس تجربیات گذشته مدیریت پیشبینی وبرپایه آن صورت پذیرد. و از خطاهای احتمالی واز پیش آزمون شده جلوگیری شود و صرفهجویی در منابع صورت گیرد.
گفتنی است سیزدهمین کنفرانس بین المللی روابط عمومی ایران با موضوع "روابط عمومی دانش محور و مدیریت محتوا"، با حمایت انجمن جهانی کارگزاران مسلمان روابط عمومی، انجمن بین المللی روابط عمومی، انجمن متخصصان روابط عمومی و برخی دانشگاه های خارجی و داخلی و با شرکت استادان، مدیران و کارشناسان صاحب نام، 19 دی ماه 1395در مرکز همایش های بین المللی المپیک برگزار خواهد شد.
علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر می توانند به نشانی اینترنتی کنفرانس www.irancpr.ir رجوع نمایند.
|