نویسندگان :
فخریه حمیدیانپور
استادیار دانشکده ادبیات و علوم انسانی، گروه مدیریت بازرگانی، دانشگاه خلیج فارس بوشهر،
Hamidianpour@pgu.ac.ir
عادل پوردهقان
کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی، دانشگاه خلیج فارس بوشهر
adel.pourdehghan8@yahoo.com
شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران(شارا)-
چکیده
امروزه موضوع مسئولیت زیست محیطی و اجتماعی در سطح بین المللی اهمیت بیشتری یافته است. رهبران شرکتهای بزرگ با یک وظیفه پویا و چالش برانگیز در تلاش برای اعمال استانداردهای اجتماعی اخلاقی در عملیات و فعالیتهای کسب و کار روبرو هستند. شرکتهای بزرگ و معتبر جهانی مسئولیت اجتماعی در برابر اجتماع و محیط اجتماعی را جزئی از استراتژی شرکتی خود می بینند. چرا که اخیرا شرکتها درگیر چالشهای جدی ناشی از رقابت بر سر منابع کمیاب شده اند. در این شرایط این سوال مطرح است که آیا در این شرایط رقابتی که ممکن است از دست دادن فرصتهای سودآوری به شکست شرکت منجر شود، به میان کشیدن موضوع مسئولیت اجتماعی منطقی به نظر میرسد؟ مقاله حاضر با مراجعه به منابع در دسترس، ابتدا مسئولیت اجتماعی شرکت و نظریهها و رویکردهای آن را مورد بررسی قرار داده و سپس تاثیر رعایت مسئولیت پذیری اجتماعی توسط شرکتها بر عملکرد آنها را بررسی و فرصتی را برای مطالعات و پژوهشهای آینده فراهم کرده است.
واژگان کلیدی: مسئولیت اجتماعی، رویکردها و نظریهها، عملکرد شرکت.
مقدمه :
مسئولیت اجتماعی شرکتها موضوع حساسیت برانگیز و رو به توجه در سالهای اخیر بوده است، تا آنجا که سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل و اتحادیه اروپا، استانداردهایی را در این زمینه ارائه کردهاند. همچنین به خوبی آشکار شده که شرکتها و صنایع به طور قابل توجهی رشد کردهاند و بر رفاه اجتماعی تاثیر میگذارند. از آنجا که کسب و کار در محیط اجتماعی در حال رشد است، شرکتها باید رفاه اجتماعی که ممکن است توسط فرآیند کسب و کار کاهش یابد، حفظ کنند. با توجه به این، مسئولیت اجتماعی شرکتها یکی از برنامههای استراتژیک انجام شده توسط شرکتها در رابطه با سود و مزایای پایدار اجتماعی است. در واقع مسئولیت اجتماعی شرکتها اقداماتی است که در آن شرکتها دخالت خود در فعالیتهای اجتماعی را در نظر می گیرند و همچنین اثرات مخرب کسب و کار بر جامعه و محیط طبیعی را کاهش می دهند (استیوان و درام وان ، 2011). در دهه 1850، نقش شرکتها صرفا اقتصادی بود و به ایجاد حداکثر سود برای سهامداران محدود شده بود. در این رابطه، چنین رویکردی مطابق با دیدگاه کلاسیک بود که هر شرکتی به طور عمده مدیران و سهامداران را درنظر میگرفت. در حال حاضر ایده مسئولیت اجتماعی شرکتها، پاسخ گوی این چالش گسترده میباشد که نه تنها درگیر بحثهای اقتصادی و مالی بلکه درگیر تعاملات اجتماعی، انسانی و نیز زیست محیطی باشند. هر شرکتی که میخواهد از توسعه پایدار عملکرد اطمینان یابد، به ناچار نباید از مزیت تعامل در یک رویکرد اجتماعی چشم پوشی کند (دخیلی و انسی ، 2012). بنابراین شرکتها ضمن آنکه موسسهای اقتصادی هستند، اساسا نهادهایی اجتماعیاند و لذا باید به پیامدهای اجتماعی فعالیتهای خود اهمیت داده و بین مسئولیتهای متضادی که نسبت به گروههای ذینفع مختلف دارند، تعادل برقرار سازند و خود را به عنوان شرکتهایی با مسئولیت اجتماعی به تصویر بکشند (احمد، ایسلام و حسن ، 2012).