شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی یران (شارا)-|| تاریخ نشان داده است که داستانها با معنای انسان بودن پیوندی ناگسستنی دارند. بنابراین جای تعجب نیست که متخصصان روابطعمومی اکنون در تلاشند تا از داستانها به عنوان ابزاری استراتژیک برای پیشبرد مأموریتهای مهم خود استفاده کنند.
داستانهای تاثیرگذار از این جهت قدرتمند هستند که این داستانها عامل تعامل، انتقال پیامهای تاثیرگذار، تحریک کمکهای مالی، بسیج طرفداران، حامیان و سایر موارد هستند.
با ایجاد ارتباطات عاطفی، داستانها مسائلی را که ما آنقدر به آنها اهمیت میدهیم از طریق روشهایی زنده میکنند که سایر اشکال ارتباطی نمیتوانند از آنها استفاده کنند.
تحقیقات نشان میدهد که درک روایتها آسانتر است و جذابتر از ارتباطات علمی- منطقی سنتی هستند.
وقت آن است که روایت را تغییر دهیم و به سمت ارتباطی برویم که هدف ما از آنجا ناشی میشود. این امر نه تنها به برقراری ارتباط بهتر کمک میکند بلکه به آهستگی به اعتبار شخص ثالث نیز کمک میکند، که در کسب اعتبار در ارتباطات و استراتژیهای هر سازمان و شرکت بسیار نقش دارد.
همچنین در دسترس بودن پلتفرمهای جدیدتر، فرصتی برای دسترسی به مخاطبان بیشتر، نظرات و دیدگاههاست. در این مرحله از تغییر روند روابطعمومی، کلماتی که از دهان خارج میشوند، موضوعی است که به استراتژیهای ارتباطی کمک میکند تا با یادآوری موثر از آن عبور کنند.
داستانسرایی عامل ارتباطات است و به همین دلیل بسیار قدرتمند.
داستانسرایی دارای ابرقدرتهای روانشناختی است که آن را به ابزاری قدرتمند برای روابطعمومی تبدیل میکند:
• وقتی داستانی را میشنوید و یک ارتباط فردی را حس میکنید، این موضوع یک بحث نظری نیست؛ بلکه بر اساس برخی از حقایق جالب علوم اعصاب است. هنگام شنیدن یک داستان، مناطق بیشتری از مغز شما فعال شده و درگیر میشوند. به همین دلیل است که داستان گفتن ارتباطات شخصی و وابستگیهای عمیقا احساسی را بهتر از واقعیتها نشان میدهد.
• عمل: ارتباط و احساسی که داستانها برمی انگیزند فقط قلب ما را تحت تأثیر قرار نمیدهد. آنها میتوانند رفتار ما را بهطور اساسی تحت تأثیر قرار دهند.
• ارزش: داستانها احساسات، همدردی و اعمال ما را برمیانگیزند. بیش از آن، داستانها تأثیر مهمی در درک ارزش چیزی دارند. برندها میتوانند با داستانهای ناب، ارزش ذهنی بیشتری به محصولات و خدمات خود اضافه کنند.
• حافظه: قصهگویی در فرهنگ ما نهفته است، در قلب ما حک شده و بنابراین با حافظه ما ارتباط دارد. داستانها باعث میشوند که ما به صورت محسوسی اتفاقات را بهخاطر بسپاریم و آنها را در حافظه طولانی مدت خود نگه داریم. این روش به عنوان روشی برای حفظ کردن شناخته شده است. چگونه میتوانیم داستان خود را بهتر بگوییم؟ در اینجا هفت نکته آورده شده است:
1. تحقیق کنید
برای اینکه بتوانید داستان خوبی تعریف کنید، ابتدا باید تحقیق کنید. تا آنجا که میتوانید در مورد شرکت و سازمان خود اطلاعات کسب کنید. تفاوتها را درک کنید، آیا اولین بار است که این اتفاق افتاده؟ با افراد در تمام سطوح شرکت و سازمان، از نگهبان گرفته تا مدیرعامل، صحبت کنید و چیزی را بیابید که باعث میشود فکر کنید: "وای، من هرگز این را نمی دانستم."
2. لحن و صدای برند شما
روش صحبت کردن گوگل با مخاطبانش با نحوه صحبت نستله با مخاطبانش متفاوت است. برند شما بیشتر به زنان اهمیت میدهد یا مردان؟ از خود سوالاتی از این قبیل بپرسید: صدا و لحن حقیقی شرکت و سازمان شما چگونه است؟ و چطور میتواند اصل و ناب باشد؟
3. "چرایی" کسبوکار خود را مشخص کنید
من وقتی از طریق پیامرسانی به مشتری کمک میکنم از این روش استفاده میکنم. به جای اینکه درمورد کارهایی که انجام می دهید صحبت کنید، در مورد اینکه چرا این کار را میکنید- و آنچه که تجارت شما معتقد است صحبت کنید به ریشه "چرا" بروید و فقط "چه" را توصیف نکنید.
4. مشخص کنید کسبوکار شما چه کمکی به دیگران کرده است
فقط با جامعه خود "درون چارچوب" صحبت نکنید. خارج از چارچوب فکر کنید. کسبوکار شما چگونه به دیگران در جامعه کمک کرده است - نه فقط نتیجه نهایی که شما بدست آوردهاید؟
5. داستانی خوب بسازید
وقتی کلاه خبرنگاری را به سر میگذارم، به یاد میآورم که چه ویژگیهایی یک داستان خوب میسازد. آیا اخبار میتواند داستان خوب ما باشد؟ آیا واقعا موضوعی متفاوت است؟ برای اولین بار اتفاق افتاده و خیلی خاص است؟ آیا این اتفاق در حیطه کار شما، نوآورانه است. مشخص کنید که چه چیزی واقعاً کسبوکار شما را متمایز میکند.
6. تصمیم بگیرید که چه کسی میتواند داستان شرکت شما را به بهترین وجه بیان کند
یک داستان فقط به خوبی شخصی است که آن را تعریف میکند. سخنگوی مناسبی را پیدا کنید که بتواند آن داستان را به اشتراک بگذارد و معتبر باشد. سعی کنید بفهمید که داستان شما توسط یک زن یا یک مرد، مشتری یا شریک زندگی بهتر روایت میشود. اغلب اوقات، بهترین فرد مدیر عامل نیست.
7. موفقیت را جشن بگیرید
داستانهای موفقیت همیشه داستانهای خوبی هستند. داستانهایی درباره دستاوردهای موفقیتآمیز مربوط به مشتریان یا شرکا را بیابید و بهجای اینکه خودتان داستان بگویید، از آنها بخواهید که داستان را تعریف کنند.
منابع
www.financialexpress.com
www.pnas.org
www.forbes.com
www.socialpilot.co
www.financialexpress.com
|