غلامرضاشمس ناتری /کارشناس روابط عمومی اداره کل منابع طبیعی وآبخیزداری استان مازندران-نوشهر
شبکه اطلاع‌رسانی روابط‌عمومی یران (شارا)-|| شاید اولین بار واژه "خیلی دور، خیلی نزدیک" را از نام یک فیلم بلند سینمایی شنیدیم که سال 1383 به نویسندگی و کارگردانی اقای رضا میرکریمی بر روی پرده های سینما رفت و از آن پس این نام ،کلید واژه یی شد برای نویسندگان که تیتر مطالبشان را با آن بیارایند !

حال من هم از این عنوان و چسباندن آن به پیشوند روابط‌عمومی استفاده کردم تا نسبتی به آن بیابم !

حالا چرا روابط عمومی خیلی دور، خیلی نزدیک !؟

روابط عمومی خیلی دور به زبان خیلی ساده برای کسانی اطلاق می شود که تصور می کنند کار روابط عمومی ها خیلی پیش پا افتاده و دم دستی و اذین بندی اداره و ... بوده و جز این کار فعالیت چندانی در عرصه سازمانی ندارند و هم این که مراسمی و ضیافتی و سمیناری بدون نقص برگزار شود کافی است !

این دسته از افراد بدون شناخت از کارکرد روابط عمومی قضاوتشان را با همین دست مایه ها بکار می گیرند و نمی دانند این امور گرچه جزو وظایف روابط عمومی است اما تنها به این قبیل موارد ختم نمی شود و سطح آن گسترده تر و حیاتی تر است .

به عنوان فردی که سالهای متمادی است در روابط عمومی اشتغال بکار دارم و نزدیک به دوران بازنشستگی ام می باشد آنچه را که می نویسم ماحصل تجاربی است که در کنار گذراندن این رشته در دانشگاه بدان رسیدم و با تمام پوست و خونم آن را لمس کرده ام !

میدانم شاید آنچه می نویسم حرف بسیاری از کارشناساسان و دلسوزان این رشته است که با این مسائل دست پنجه نرم کرده و به آن خو گرفتند و به عبارتی "زیره به کرمان" بردن است .

سالهای سال کار و زحمت و تلاش در روابط عمومی به من آموخت که هرچه بدانی و هرچه کار کنی ملاکی برای مدیر دستگاه نیست و چه بسا خلعت ریاست و مسئولیت به تن کسانی دوخته می شود که یک روز که چه عرض کنم که حتی یک ساعت هم در روابط عمومی مشغول بکار نبودند !

افرادی که فرق رسانه ها را با هم نمیدانند ، فرق تتیر و لید ،فرق خبر با گزارش ، فرق خیلی از چیزهایی که جزو فرایند کاری روابط عمومی است و به ناگاه شاهین اقبال بر شانه هایشان می نشیند و توی کارشناس مجبوری انچه را که سالها آموختی و تجربه کردی بی کم و کاست در اختیارش قرار دهی و به آن آموزش دهی !

نگاه کسانی که به روابط عمومی می نگرند شاید ضرب المثل شیرین "آواز دهل در دور خوش است "‌باشد ولی زمانی که وارد معرکه و کارزار روابط عمومی می شوند با دنیایی فراخ و پر استرس مواجه می شوند که دود از سرشان بلند می شود !

همان روابط عمومی یی که استرس زاییده کار اوست ولی کسی این استرس ها و فشارهای روحی حتی برگزاری یک مراسم را نمی بنید و به آن وقعی نمی گذارد !

خوب است که کارشناسان روابط عممومی هر از گاهی حرفهای دل خود را این چنین وبدون لکنت بازگو کنند تا دولتمردان بدانند که سختی شرایط کار و یکی از پر استرس ترین مشاغل نیز روابط عمومی است !

بدانند اگر آنان بر یک صندلی نرم در یک مراسم تکیه می زنند و میوه شان را به وقت صرف می کنند کار روابط عمومی بود که همه چیز را مهیای برگزاری مراسم کرد از دعوت مدعوین گرفته تا برگزاری آبرومند مراسم !

اگر می بینند خبری از آنان در خروجی یک خبرگزاری رفته ماحصل تلاش روابط عمومی بوده است !

بدانند که اگرسازمان توفیقی در جشنواره های مختلف بدست می اورد بخشی از آن به عهده و گرده روابط عمومی بوده است !

مفهوم واقعی این مسائل را کسانی می دانند که با پوست و گوشت خود روابط عمومی را لمس کرده اند ولی سازمان ها و در سطح کلان دولت برای این همه فشارهای روحی و عصبی و استرسی آن جبران مافات نمی کند !

بدرستی روابط عمومی را "شوق اداری و نه شغل اداری" تلقی کردند که همه ی این قبیل موارد از ذوق کارمند روابط عمومی است که 24 در 7 مشغول رتق و فتق امور سازمانی در برون از سازمان و درون سازمان است !

در این زمانه که عصر ارتباطات نامیده شد با تنوع فضای مجازی و رصد خبرهای گاهاً کذب در صفحات مجازی و شبکه های متنوع اجتماعی نه تنها کار روابط عمومی ساده نگشت بلکه پر مسئولیت تر شد تا بتواند جلوی شایعات کذب را که می تواند بی محابا از یک کانال نشر پیدا کند سد نماید !

روابط عمومی برای کسانی که خیلی نزدیک آن را لمس کرده اند کلید واژه دیگری ندارد و چه بسا جوانی و شادابی خود را صرف امور روابط عمومی می کند تا مدیران آسوده به کار خود ادامه دهند و این روابط عمومی است که هم در عزا و هم در عروسی سرش زیر تیغ تیز قضاوت های نادرستی می رود که می پندارند روابط عمومی جایی برای استراحت و گذراندن دوران خدمتی است.