شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا)-|| منبع یک خبر دارای اهمیت بسیار زیادی برای شناخت آن خبر است و ما برای چک کردن اعتبار و درستی یک خبر حتما باید به منبع آن خبر نگاه کنیم و این یک اقدام معمول و رایج در فعالیتهای ژورنالیستی محسوب میشود.
علاوه بر این من معتقدم که ما باید بهموقعیتی که یک خبر در آن منتشر میشود نیز توجه کنیم چرا که بعضی وقتها یک سری توئیت ها و ویدیوها بهصورتی منتشر میشوند که موقعیت و زمان و مکان مشخصی ندارند و متاسفانه تشخیص و شناسایی این دو عامل مهم یعنی منبع و موقعیت یک خبر به قدرت ذهنی و مغزی زیادی نیاز دارند و بههمین دلیل هم بود که به موضوع فکر کردن آهسته در برابر فکر کردن سریع پرداختیم تا جرقه ای را در ذهن خوانندگان بزنیم که در این مورد باید هوشیار باشند که لازم است در برخورد با برخی خبرها عجولانه قضاوت نکنند و با آرامش درباره آن قضاوت کنند هر چند که من نمیدانم آیا در این محیط اطلاعاتی پرشتاب امروز اینکار یعنی تفکر آهسته و عمیق اصولا امکان پذیر باشد.
من فکر میکنم که یک سری اصول بنیادین در مورد سواد رسانهای وجود دارد که در اینجا به کار میآید و این خیلی مهم است که بدانیم منبع یک خبر کجاست و اینکه آیا یک خبر فقط یک تیتر و عنوان است که قرار است با داستانی که قرار است تعریف شود هماهنگ باشد و اینکه آیا نقل قول هایی که همراه با یک خبر نقل میشوند قابل تایید باشند و همه اینها مسایل مهمی هستند که در مبحث سواد رسانهای مطرح میشوند و باید به آنها توجه جدی داشت.
نکته مهم دیگری که بهویژه در شرایط خاص کنونی باید به آن توجه داشت این است که انواع مختلفی از منابع هستند که خیلی سریع و برای مقابله با اطلاعات نادرست و ضداطلاعات منتشر شده در مورد ویروس کرونا توسعه پیدا کردهاند. به عنوان مثال، موسسه پوینتر در وبسایت خود اطلاعات بسیار ارزشمندی را در مورد راههای شناسایی خبرهای جعلی و چک کردن اصالت و صحت اخبار منتشر کرده است.
علاوه بر این، من در یک کنفرانس مجازی بسیار جالب و فوقالعادهای که هفته پیش برگزار شده بود شرکت کردم که در آن یک سری از سازمانهای جهانی چک کننده اخبار شرکت داشتند و در آنجا تلاش شد تا جدیدترین محتوا و پیشرفت ها در زمینه بررسی و صحت سنجی اخبار و اطلاعات بهویژه در دوره زمانی کنونی و دوران همهگیری معرفی شود و بههمین دلیل هم من سعی کردم تا بعضی از این محتوا و منابع را در اسلایدهایی که در اختیار همه شما قرار خواهم داد جمعآوری کنم.
به هر حال منظورم این است که یک سری منابع سازمانی دیگری نیز برای تشخیص اخبار جعلی وجود دارد و همچنین سازمانهای مردم نهاد و NGO هایی نیز وجود دارند که بههم پیوسته اند و گروههای بزرگتری را مانند گزارشگران بدون مرز پدید آوردهاند و با همکاری سایر سازمانها و نهادها یک سری گروههای کاری را ایجاد کردهاند که دور هم جمع شده و یک سری منابع و پیشنهادات را برای مقابله با اطلاعات نادرست و ضداطلاعات کرونایی در اختیار سازمانهای دولتی و غیردولتی و همچنین شهروندان در سرتاسر جهان قرار میدهند.
علاوه بر این نوع رهنمونهای کلی و پایه ای مرتبط با سواد رسانهای، یک سری منابع خارجی نیز وجود دارند که بهصورت مجموعه اطلاعات جامع و بهصورت آنلاین در اختیار مردم جهان قرار میگیرد. در همین زمان، من فکر میکنم که شهروندان جوامع دموکراتیک سیگنال هایی را بههمدیگر میفرستند که در آنها توصیه میشود نباید هر آنچه که در رسانههای اجتماعی گفته و نوشته میشود را باور کرد و پذیرفت و تئوریهایی که در ارتباط با کووید-19 مطرح شده را به آسانی و بهسرعت پذیرفت.
به هر حال شرایط و چالش های کنونی در این زمینه بسیار بیشتر و پیچیده تر از دوران قبل از ظهور رسانههای اجتماعی و عصر اینترنت است. نکتهای که من همیشه در کلاس های درسم به دانشجویانم میگویم این است که در روزگار کنونی نمیتوان بی تفاوت باقی ماند و دست روی دست گذاشت و یا همه چیز را در مورد ویروس کرونا انکار کرد و یا اینکه صرفا مصرف کننده اخبار و اطلاعات برآمده از رسانههای اجتماعی بود و در مورد درستی آنها هیچ تحقیقی نکرد و نباید در مورد پیچیدگیهای مربوط به سلامت ذهنی خود در رویارویی با رسانههای اجتماعی بی تفاوت بود.
ما در دوران کرونا ساعت به ساعت در حال دریافت اخبار ناراحت کننده ای در مورد مرگ انسانها و انسانهایی که با این بیماری هولناک دست و پنجه نرم میکنند هستیم و من فکر میکنم که امروزه دیگر قدرت در داشتن اطلاعات بیشتر نیست بلکه قدرت واقعی در این نهفته است که شما بتوانید از منابع مختلف و با استفاده از روشهای مختلف و متنوع و آموختن رویکردهای درست جمعآوری اطلاعات به اطلاعاتی موثق و درست دست پیدا کنیم. دومین سوالی که من فکر میکنم ارتباط بیشتر و مستقیم تری با این موضوع موضوع دارد این است که کدام قوانین جزائی و احکام حقوقی در ارتباط با تولید و انتشار اطلاعات عمدی و آگاهانه نادرست و کذب طراحی شده است و موجود است؟
متاسفانه قوانین اندکی وجود دارد که بهطور مستقیم و جداگانه به این موضوع پرداخته باشند هر چند که در کشوری مانند چین یک سری قوانین جزائی برای مقابله با انتشار شایعات وجود دارد که بر اساس آنها اپلیکیشن هایی بهوجود آمدهاند که شهروندان این کشور میتوانند با استفاده از آنها موارد تولید و انتشار خبرهای جعلی و شایعات را به دولت گزارش کنند و دولت هم حق دارد مرتکبین این نوع جرائم را مورد پیگیرد قانونی و محرومیت های جزائی قرار دهد و بر اساس همان قوانین دولت چین اقدام به قطعی اینترنت در نه منطقه از این کشور در دوران اوج همهگیری کووید-19 در چین نمود و در آن دوران افراد ساکن در این مناطق هیچ اطلاعی در مورد همهگیری و اطلاعات مربوط به آن نداشتند.
در امارات متحده عربی و چند کشور دیگر نیز قوانین جدیدی وضع شدهاند که با هدف مقابله با شایعات کرونایی طراحی شدهاند هر چند در اغلب کشورها تلاش شد تا دامنه قوانین موجود در مورد انتشار اکاذیب و اخبار جعلی گسترش بیشتری پیدا کند و تعاریف جامع تر و جدیدتری در مورد مصادیق خبرهای جعلی و اکاذیب ارائه شود.
آنچه در این میان در مورد دموکراسیهای غربی و بهطور خاص در ایالات متحده آمریکا جالب توجه و خاص بهنظر می رسید این بود که در این کشورها برخورد قانونی با خبرهای جعلی کرونایی بهطور بنیادین بر مبنای قوانین جزائی صورت نگرفته و برخورد با آنها به چیزی شبیه به برخورد قانونی با کلاهبرداری و فریبکاری ارتباط داده شده است و تنها دامنه مصادیق این قوانین گسترش پیدا کرده است و این یعنی حاکم بودن رویکرد و برخورد مدنی و مبتنی بر قوانین مدنی و نه جزائی با این موضوع.
در اینجا، خبرها و اطلاعات جعلی نه به عنوان یک هدف و سوژه مشخص بلکه در قالب موقعیتهای مختل کننده سرمایه های معنوی و چیزی شبیه به کپی رایت در نظر گرفته میشوند که میتوانند دارای بار حقوقی باشند و یا اینکه اگر از عکس هایی خاص در قالب خبرهای جعلی سوء استفاده شده باشند این حق برای صاحبان آن عکس ها وجود دارد که موضوع را به دادگاه بکشانند و تولیدکنندگان خبرهای جعلی که از آن عکس ها در راستای تولید جعلیات بهویژه جعل های عمیق استفاده کردهاند را مورد پیگرد قرار دهند.
یا اینکه دعاوی حقوقی خاصی میتواند بهدنبال خدشه دار شدن حریم خصوصی افراد در نتیجه انتشار خبرهای جعلی و اطلاعات نادرست در مورد افراد شکل بگیرد که هر کدام از این موضوعات به نحوی در چارچوب قوانین مدنی قابل بررسی و پیگیری هستند.
به هر حال، باید پذیرفت که مقررات و اقدامات مدنی مدون و چندان قدرتمندی در حوزه خدشه دار شدن آبروی افراد به واسطه انتشار خبرهای کذب و جعلی از این نظر که تعریف دقیق مصادیق آن و تعیین میزان ضرر و زیان ناشی از تولید و انتشار اخبار جعلی و اطلاعات نادرست وجود ندارد و عمده مقررات و موارد قانونی مطرح در این زمینه در چارچوب مسایل مدنی تعریف میشود با این همه من بههمه شما خاطر نشان میکنم که در ایالات متحده آمریکا، اطلاعات نادرست همچنان مورد حمایت قانون اساسی این کشور و متمم اول قانون اساسی کشور در حوزه جریان آزاد اطلاعات قرار دارند و بهطور کلی میتوان گفت که هنوز راهی طولانی برای مشخص کردن ابعاد مختلف قانونی و حقوقی مرتبط با اخبار و اطلاعات جعلی و نادرست در آمریکا و بسیاری دیگر از کشورهای جهان وجود دارد و هنوز هم خیلی از مردم هستند که آگاهی چندانی در این زمینه ندارند و خود من هم فکر نمیکنم که الگوی مشخصی در زمینه مقررات بندی و قانونگذاری در مورد اخبار جعلی در کشورهایی مانند فرانسه و خیلی جاهای دیگر وجود داشته باشد مثلا در مورد انتشار اخبار جعلی در مورد انتخابات و مواردی از این قبیل، هر چند که تلاش هایی مانند تلاش برای تصویب قانون تبلیغات صادقانه در آمریکا صورت گرفته است که به پیشنهاد سناتور کلوبچر و سناتور وارنر در سال 2017 مطرح شد اما هنوز به تصویب نرسیده است.
به هر حال این موضوعی است که بایستی کارهای زیادی در مورد آن انجام شود و برخوردی که با آن باید صورت بگیرد باید چیزی فراتر از محدود کردن آن به مجموعه قوانین جزائی باشد.
بهطور کلی، خبرهای جعلی بهگونهای هستند که نیازی به این ندارند که مورد اتکا قرار بگیرند بلکه این نوع خبرها بهشکلی خام ساخته میشوند و بهسرعت هم تولید میشوند و برای تولید آنها نیازی نیست که شما یک استاد و متخصص فتوشاپ باشید و به ابزار خاصی نیاز داشته باشید چون که امروزه ابزارهای آنلاین بسیاری در اختیار افراد قرار دارند که با استفاده از آنها میتوان به آسانی محتوای جعلی ساخت و تولید کرد اما آنچه در اینجا مشخص است قدرت و سرعت انتشار این خبرهای جعلی است و من فکر میکنم که متاسفانه روز به روز دارد بهسرعت و قدرت انتشار این نوع اخبار افزوده میشود و این موضوع غیرقابل انکار است.
علاوه بر این من فکر میکنم که موضوع تصویری بودن و ویژوال بودن خبرهای جعلی است. بهنظر من بسیاری از خبرهای بزرگ مرتبط با کووید-19 به ندرت تصویری و بصری هستند و این موضوع یعنی بصری بودن اخبار موضوعی است که یکی از اساتید و محققان برجسته ارتباطات دیجیتال یعنی پاول ماساری نیز در کتابش به آن اشاره میکند و معتقد است که تصویر میتواند برای القای درست بودن و واقعیت داشتن خبرها مورد استفاده قرار گیرد و من فکر میکنم در مورد همهگیری کووید شرایط بهگونهای است که ابعاد و گستردگی این همهگیری بهصورت بصری و ظاهری به چشم نمیآید چرا که شما بهطور مستقیم و با چشمان تان نمیتوانید ببینید افراد دارند مریض میشوند، منظورم این است که شما جنازه هاای پرتعدادی را شبیه به آنچه در جریان وقوع حوادث طبیعی قابل مشاهده است در خیابانها نمیبینید و یا افراد بیشماری را که خانه هایشان را از دست دادهاند و آواره شدهاند را در مورد کووید-19 نمیبینید و همین مساله میتواند بر بصری بودن این اخبار لطمه بزند بله شما در مورد همهگیری کووید-19 شاهد آن نبودید که افرادی در اطراف شما بر روی خیابان افتاده و مرده باشند و اوضاع لااقل بهصورت ظاهری آنقدرها بد و وخیم بهنظر نمیرسد و این موضوعی بود که می خواستم به آن اشاره کنم.
همه ما باید بتوانیم با بهره گیری از انواع اطلاعات و دانسته های خود با دیگران ارتباط بگیریم و آن اطلاعات و دانسته ها را در قالب گفتگوهایی درست و موثر به آنها منتقل کنیم بدون اینکه نیازی باشد دیگران را سرزنش کنیم و مثلا به آنها بگوییم که روزنامههای بیخود و بیارزشی را مطالعه میکنند یا اینکه کانالهای خبری غیرمعتبری را تماشا میکنند چرا که این حرفها به معنای پایان گفتگو خواهد بود و من فکر میکنم که ما باید دیدی جامع و کامل در این زمینه داشته باشیم و به این ارتباط گیری با دیگران به عنوان بخشی از مهارتهای مدنی و مسئولیت های اجتماعی خود نگاه کنیم گفتگوهایی آرام، محترمانه و مبتنی بر پیشینه فکری و اطلاعاتی افراد با آنها داشته باشیم.
بعضی وقتها اولین چیزی که خود من به خانواده ام میگویم این است که اگر شما هم میخواهید یک سرس اطلاعات جدید را وارد گفتگویمان کنید لطفا اول منبعی که آن اطلاعات را از آنجا دریافت کرده اید اعلام کنید و به آنها میگویم نمیتوان به اطلاعاتی استناد کرد که شما در ویچت و یا کامنت هایی که از دیگران دریافت کرده اید به آنها دسترسی پیدا کرده اید و یا اطلاعات دست چندمی که چندین دست چرخیده و به شما رسیده است.
ما همچنین باید در مورد سلسله مراتب علمی افراد و منابعی که که به آنها استناد میکنیم حساس باشیم و مثلا به یاد داشته باشیم که بعضی از ژورنالیست های حرفه ای برای کسب اطلاعات در مورد کووید-19 وارد بیمارستانهای پر از بیمار کرونایی میشوند تا بتوانند خبرها و اطلاعات دست اول را جمعآوری کنند که شاهد و مدرک خبرهایی باشند که میخواهند منتشر کنند. بههمین دلیل هم هست که در آمریکا، بسیاری از ژورنالیست های حرفه ای از لزوم و چگونگی بالا بردن استانداردهای تهیه خبر صحبت میکنند چرا که قبلا شما میتوانستید فقط با استفاده از دو یا چهار منبع و گفتگو با یکی دو نفر کارشناس اقدام به تهیه خبر کنید اما امروزه شاهد آن هستیم که در اتاق های خبر در روزنامههای تیویورک تایمز یا واشنگتن پست از لزوم داشتن حداقل ده منبع معتبر برای تهیه یک خبر صحبت میشود و برای تهیه برخی خبرهای مهم به بیش از بیست منبع نیاز هست و بالا بودن تعداد منابع مورد استفاده برای تهیه اخبار به یکی از معیارهای تعیین اعتبار و مورد اعتنا بودن آنها تبدیل شده است.
ویروس کرونا به زودی خیال رفتن ندارد و حتی اگر ویروس کرونا هم روزی به پایان برسد این احتمال قوی وجود دارد که بحرانهای دیگری از راه برسند که بسیاری از آنها ممکن است رویدادهای کاملا جدیدی نباشند و به عبارتی، تکرار بحرانهای قبلی باشند چیزهایی مانند انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا که یک بار در سال 2016 و یک بار در سال 2020 سوژه یک سری خبرهای جعلی میشوند.
من فکر میکنم این موضوع به مسیر و جهتی که شرکتهای مالک رسانههای اجتماعی دنبال میکنند ارتباط دارد چرا که این شرکتها قادرند تا حد زیادی خبرهای جعلی را محدود و کنترل کنند آن هم به این دلیل که آنها پلتفرم های جدیدی هستند که شکل های جدیدی از تاثیرگذاری بر عموم مردم را امکان پذیر کردهاند و در این میان، سلبریتیهایی هم هستند که مخاطبین و طرفداران زیادی دارند هر چند که به مانند شبکههای خبری بزرگ و شناخته شده در کانون توجه و اطلاعرسانی قرار ندارند اما بسیاری از شهروندان و عموم مردم به صفحات متعلق به سلبریتیها مراجعه میکنند و از این جهت هم هست که میتوان گفت سلبریتیها در حال رقابت با رسانههای خبری و شبکههای اطلاعرسانی شناخته شده ای هستند که سعی در جلب مخاطب و کسب اعتبار و شهرت برای خود هستند و بههمین دلیل هم هست که بهنظر میرسد زمان آن فرا رسیده تا شرکتهای مالک رسانههای اجتماعی شناخته شده و پرطرفداری مانند فیسبوک و توئیتر و غیره را وادار به مسئولیتپذیری بیشتر و جدیتر کرد و نباید به این بهانه که این رسانهها رایگان هستند و افراد میتوانند بهصورت رایگان عضو این رسانهها شوند و در آنها اعلام عقیده کنند این رسانههای پرنفوذ اجتماعی را از دایره قوانین مربوط به انتشار مطالب رسانهای مستثنی کرد و باید به یاد داشت که الان سال 2020 است و نه سال 2016 که ثابت شده در آن سال و در جریان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، رسانههای اجتماعی نقشی پررنگ و تاثیرگذار در فرایند انتخابات ایفا کردند و در نتیجه به تئوریهای توطئه بسیاری در این زمینه دامن زنده شد و بهدنبال آن موجی از اطلاعات نادرست و ضداطلاعات و کمپین های مرتبط با آنها جهان را فرا گرفت.
رسانههای خبری، شکل دهندگان به افکارعمومی، نخبگان و حتی شهروندان عادی دست به اقداماتی رسانهای شبیه بههمین چیزی که ما الان ترتیب داده ایم میزنند و با این توجیه که یک سری سرویس ها و رسانهها رایگان و آزاد هستند پس هر چیزی را میتوان در آنها مطرح کرد و محدودیتی برای آن قائل نشد و بهنظر من اگر این روند ادامه پیدا کند نتیجه ای جز بی اعتباری و غیرقابل اتکا شدن این رسانهها بهدست نخواهد آمد.
در واقع روزی فرا خواهد رسید که این رسانههای اجتماعی دیگر مشمول مندرجات متمم اول قانون اساسی آمریکا مبنی بر آزادی انتشار اطلاعات نخواهند شد و به عقیده من هم گاهی اوقات شرایطی پیش میآید که در آن، خود پلتفرم های رسانههای اجتماعی وادار به مانیتورینگ و کنترل اطلاعات و محتوایی که در این رسانهها منتشر میشود میشوند و نمیتوانند از بار مسئولیت شانه خالی کنند و همین مساله باعث میشود تا دخالت و نظارت دولت ها بر رسانههای اجتماعی توجیه پذیر بهنظر برسد که این دخالت از بسیاری جهات یک نوع بازگشت به الگوهای سنتی و قدیمی حاکمیتی است حال آنکه همه ما میتوانیم پلیس خودمان باشیم و در نظارت بر خودمان نقشی فعال داشته باشیم و در بسیاری موارد این یک تکنیک موفق و موثر برای حفظ استقلال و خوداتکایی ما شهروندان باشد که میتواند جلوی دخالت های پی در پی دولت و وضع قوانین و مقررات متعدد توسط دولت را با هدف اقدام در جهت حل مسایل بگیرد.
در این زمینه نمونههای مختلفی را میتوان مثال زد از جمله در آلمان. دولت آلمان در سال 2018 قانونی را تصویب کرد که بر اساس آن از تاریخ اول ژانویه سال 2019 هر یک از پلتفرم های رسانههای اجتماعی فعال در این کشور که کنترل و محدودیتهای مندرج در این قانون در زمینه انتشار مطالب حاوی نفرت، انتشار خبرهای جعلی و مواردی دیگر را رعایت نکنند میلیون ها یورو جریمه خواهند شد و با آنها بر اساس قوانین جاری در آلمان در حوزه اخبار جعلی و نادرست برخورد خواهد شد به هر حال نکته اصلی در اینجا این است که دولت آلمان قانون جدیدی را وضع کرد که نشان از دخالت و ورود پررنگ دولت این کشور به موضوع پلتفرم های رسانههای اجتماعی و محتوای آنها داشت و بر اساس آن این پلتفرم ها 48 ساعت فرصت دارند تا برای در امان ماندن از جریمه ها و سایر مجازاتهای دولتی نسبت به حذف محتوای جعلی و نفرت افکن منتشر شده توسط کاربران خود اقدام کنند.
بنابراین گاهی اوقات پیش میآید که اقدامات کنترلی و نظارتی پلتفرم های رسانههای اجتماعی نه بهصورت خودجوش بلکه بهصورت واکنشی نسبت به تهدیدها و هشدارهای دولت ها باشد تا آنها را از برخورد دولت ها در امان نگه دارد اما من فکر میکنم که این پلتفرم ها بهویژه در ماههای اخیر و در دوران همهگیری کووید-19 نقش فعال تری در این زمینه داشتهاند و به عنوان مثال اخیرا فیسبوک اعلام کرده که قصد دارد کنترلکنندگان و ناظرین بیشتری را برای نظارت و کنترل بر محتوای منتشر شده در این رسانه اجتماعی بزرگ استخدام کند.
علاوه بر این، بسیاری از پلتفرم های رسانههای اجتماعی در حال برنامهریزی برای به حداقل رساندن احتمال بروز خطای انسانی در زمان مانیتورینگ و کنترل محتوا هستند تا بدین وسیله بر اعتبار و اتکاپذیری این پلتفرم ها به عنوان منابع خبری معتبر بیفزایند و علاوه بر این، آنها در تلاش هستند تا در لابلای خبرها و مطالب به اشتراک گذاشته شده در این پلتفرم ها یک سری لینک ها و ارجاعات به سایت ها و منابع معتبری همچون سایت سازمان بهداشت جهانی ارائه شود به هر حال من فکر میکنم که باید صبر کرد و دید که نتیجه این اقدامات و فعالیت ها چه خواهد شد و چه تاثیری بر جریان اطلاعات و ضداطلاعات در آنها خواهد داشت.
در سیستم حکومتی در آمریکا، بازار و عوامل اقتصادی دارای جایگاه بسیار مهم و والایی هستند و همیشه این بازارها هستند که حق دارند حرف بزنند و تعیین کننده باشند به هر حال، مهمترین درسی که میتوان از مباحث مطرح شده امروز گرفت این است که دیگر زمانه اتکا به دولت و یا به یک منبع خاص مثلا تبلیغی خاص به عنوان منبع اصلی نشر اطلاعات معتبر و موثق گذشته است و این خود ما شهروندان و عموم مردم هستیم که باید در مورد موضوعات مختلف از جمله جنبش جان سیاهان مهم است و تظاهرات مردمی و بسیاری رویدادهای دیگر اظهار نظر و قضاوت کنیم.
علاوه بر این چنین احساس میشود که بسیاری از سازمانها و شرکتها نیز به این نیاز پیدا کردهاند که در شرایط مختلف و در واکنش به رویدادهای گوناگون لازم است اعلامیه های رسمی و بیانیه های رسمی روابطعمومی منتشر کنند و یا در تبلیغات رسمی شان پیامهای موردنظرشان را منتقل کنند هر چند که باز هم در همه جا این خود شهروندان هستند که حرف آخرر را میزنند و بنابراین ما هم نمیتوانیم به شما یک سری آیتم های خاص و مشخص و نسخه ای واحد برای شما ارائه دهیم چرا که در دنیای امروز، تعداد بیشماری از منابع وجود دارند که با اتکا به آنها میتوان تصمیمات درست تری گرفت و بهنظر من معنادارترین و مهمترین جنبه جلسه امروز این است که همه ما باید بیاموزیم که باید دانسته ها و اطلاعات مان را روی هم بریزیم و بهدرستی بفهمیم و بدانیم که در دوران وقوع بحرانهایی شبیه به بحران همهگیری کووید-19 دقیقا چه اتفاقی افتاده تا پس از آن بتوانیم در مورد کارهایی که باید انجام دهیم تصمیم بگیریم و جهانمان را بهجایی بهتر برای زندگی تبدیل کنیم.
مرجع: شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی ایران (شارا)
|