شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)-|| در این شماره و در ادامه مطالب مرتبط با اقتصاد خانواده، میخواهیم از یک ایده جالب صحبت کنیم. البته این ایده، ایده ما نیست، بلکه در بازار وجود داشته و افراد زیادی علاقهمند آن هستند. شاید با نامهای مختلفی هم آن را بشناسند؛ اقتصاد آموزش، اقتصاد تدریس، اقتصاد مشاوره، اقتصاد محتوا، بازاریابی محتوا و... . فردی به نام ژان بقوسیان، از پژوهشگران و نویسندگان حوزه بازاریابی مدرن کشورمان، مطالب موجود در این زمینه را جمعآوری کرده و چیزهایی به آن افزوده و ایدهای تحت عنوان کارخانه اطلاعات را به راه انداخته است. حالا این عنوان در حال فراگیرتر شدن است و افرادی زیادی به سمت و سوی آن رفتهاند، اما این ایده چیست و چه کارکردی دارد؟
بخش قابل توجهی از مشاغلی که با آن روبهرو هستیم، با اطلاعات سر و کار دارند. شما وقتی پیش یک وکیل میروید، در واقع پیش کسی میروید که اطلاعات حقوقیاش از شما بیشتر است. وقتی پیش یک روانشناس میروید نیز همین اتفاق میافتد. حتی وقتی که سر و کارتان با معلمان و مدرسان، سخنرانان، مجریها، حتی مدیران، روابط عمومیها، املاکیها، مدیران تبلیغات، مدیران بازاریابی، برنامهنویسها و... میافتد، باز هم با کسانی روبهرو هستید که برتریشان بر شما، فقط به اطلاعات بیشتر و عمیقتر و دستهبندی شده آنها باز میگردد؛ در واقع این افراد از ابتدا به صورت منظم و دستهبندی شده و مستمر، اطلاعاتی را به دست آوردهاند و حضور ذهن داشته و میتوانند در هر لحظهای که نیاز باشد و به صورت طبقهبندی شده و کاربردی، این اطلاعات را در اختیار شما بگذارند.
وقتی ایده کارخانه اطلاعات شکل میگیرد
اطلاعات و آشنایی با آن در دنیای اقتصاد مهم است؛ بسیار مهم. پس با احاطه بر اطلاعات به صورت دستهبندی و طبقهبندی شده میتوان به درآمد خوب و حتی قابل توجهی هم رسید. آیا اینطور نیست؟ برنامهنویسی که درآمد خوبی دارد در واقع اطلاعات کاربردی بیشتری نسبت به دیگران دارد. بخشی از فرآیند دستهبندی و طبقهبندی اطلاعات، البته در نهادهای رسمی و با مجوزهای لازم صورت میگیرد؛ مثل دانشگاهها، موسسات آموزشی، سازمانهای فنی و حرفهای، دورههای غیرحضوری و مجازی و... اما بخش قابل توجهی از آن نیز به صورت آزاد میتواند اتفاق بیفتد. در واقع در بخش دوم، افرادی که در این حوزه فعال هستند به واسطه اینکه نهادهای رسمی نیاز بازار را رفع نمیکنند، خود اقدام به پژوهش و مطالعه و جمعآوری و طبقهبندی اطلاعات میکنند. از همینجاست که ایده کارخانهداری اطلاعات شکل میگیرد. اما چطور؟
یک ایده کاملا جالب و چشمگیر
تا حالا یک کارگاه یا کارخانه را از نزدیک دیدهاید؟ هر کارگاه و کارخانهای، خط تولیدی دارد و عدهای روی آن کار میکنند و در نهایت، محصولی ارائه میشود. در واقع همه چیز کاملا مشخص و تعریفشده است و محصول نیز کاملا قابل مشاهده بوده و مشتریانی نیز برای آن وجود دارند. از سوی دیگر بخشی از فرآیند خلاقیت، ترکیب ایدههای مختلف است. پس ایده کارگاه و کارخانه را با ایده تولید محتوا و اطلاعات و متن ترکیب میکنیم: آیا ایده کارخانه و کارگاه تولید اطلاعات میتواند کارساز باشد؟ بله و چنین است که کارخانه اطلاعات شکل گرفته و کارخانهداران اطلاعات متولد میشوند. در واقع فرآیند تولید و بستهبندی و ارائه و بازاریابی محصول که خاص کارگاه و کارخانههاست، به این فرآیند سرایت داده شده و در مورد محصولات مرتبط با اطلاعات و محتوا و آموزش، همین فرآیند اتفاق میافتد. تعداد افراد درگیر فرآیند تولید نیز از یک تا دهها نفر میتواند متغیر باشد. این، آیا ایده جالبی نیست؟
کشف یک نکته شگفتانگیز
شاید کمی گیج شده باشید. برایتان دقیقتر توضیح میدهیم. هر کسی مهارتی دارد. یک نفر خوب صحبت میکند، یک نفر رزمیکار خوبی است، یک نفر راننده قابل قبولی به نظر میرسد، نفر دیگر فروشنده خوبی است و دیگری مدرس یا کارگر و نویسنده و مهندس و برنامهنویس خوبی.
بخشی از این فرآیند به واسطه علاقه اتفاق افتاده. یعنی فرد به حوزهای علاقه داشته و رفته و در آن حوزه، به طور ناخودآگاه به تجربه رسیده، اما چون این کار را در حوزهای که به آن علاقه داشته پیگیری کرده، به راحتی آب خوردن آن را انجام میدهد. چون این کار را به راحتی انجام میدهد، این تصور را دارد که دیگران نیز این کار را بهخوبی او انجام میدهند. چنین افرادی شگفتزده خواهند شد اگر بدانند که در کل فامیلشان، افراد کمی مهارتهای آنها را دارند. حتی در کل محله و منطقه و حتی شهر، ممکن است که افراد انگشتشمار یا کمی باشند که میتوانند به اندازه آنها، به خوبی این کارها را انجام بدهند. این آیا شگفتانگیز نیست؟
جامعه هدفی که تشنه مهارت شماست
من بهراحتی و شاید در زمان کمتر از دو ساعت این مقاله را مینویسم. در نوشتن این مقاله سختی نمیبینم؛ چرا که به نوشتن و مطالعه اصول موفقیت علاقهمندم. پس فکر میکنم دیگران نیز این کار را به همین راحتی انجام میدهند، اما چنین نیست؛ افراد زیادی وجود ندارند که این کار را به خوبی انجام دهند. نکته شگفتانگیزتر اینکه افراد دیگری هم وجود دارند که دوست دارند این مهارت مرا یاد بگیرند و از راه نوشتن پول دربیاورند؛ کاری که هم معیشت و هم عشق آنها باشد. این افراد گاهی حتی حاضرند برای این آموختن، هزینه نیز بدهند؛ حتی حاضرند برای مشاوره گرفتن در این زمینه هزینه هم صرف کنند.
اینچنین است که اقتصاد آموزش و اقتصاد مشاوره شکل میگیرد. مگر موسسات کنکور و انتخاب رشته در حوزههای کنکور سراسری و کارشناسی ارشد و دکترا، کاری غیر از این انجام میدهند؟ و البته گردش مالی فوقالعاده بالایی هم دارند. پس اقتصاد آموزش و اقتصاد تدریس مهم است. به قول برایان تریسی، ما در آستانه عصری هستیم که در آن محتوای آموزش صوتی جزو گزینههای اول کسب دانش و تخصص و اطلاعات مردم خواهد بود.
مخاطبانی که بیحوصله شدهاند
موضوع مهم است و هرچقدر سعی میکنیم که سادهتر و متمرکزتر صحبت کنیم، واقعا شدنی نیست و باید همه چیز را کامل توضیح بدهیم. ایده اول این است که ما مهارتهایی داریم که به صورت خدادادی یا اکتسابی، در انجام آنها بسیار راحت هستیم. به این موارد تواناییهای ویژه ما هم میگویند؛ حوزههایی که بهراحتی کارهای مرتبط در آن را انجام میدهیم، هنگام انجام کار گاهی زمان را فراموش میکنیم و البته هنگام یادگیری در این حوزهها، احساس سختی و مرارت نخواهیم داشت.
ایده دوم این است که با خیل عظیمی از جامعه هدفی روبهرو هستیم که میخواهند اطلاعات طبقهبندی شده و کاربردی در حوزههای مختلف را سریعا جذب کنند. شاید بپرسید که همه این اطلاعات در اینترنت هست، چه نیازی به این کار احساس میشود؟ پاسخ این است که مخاطبان روزگار ما بهشدت کمحوصله و کمزمان شدهاند و سریع میخواهند به این اطلاعات دسترسی داشته باشند. نکته بعدی آن است که به واسطه فراوانی دیوانهکننده اطلاعات در اینترنت، یک فرد نمیداند از کجا شروع کند و دچار تحیر و سرگردانی میشود. کارخانهداران اطلاعات ایجاد شدهاند تا چنین خلأهایی را پر کنند.
پاراگراف آخر را خیلی فشردهتر مینویسیم: شما میتوانید از خانه و در حاشیه کار کارمندی و غیرکارمندی خودتان، اقدام به تولید محتوای آموزش و ارائه اطلاعات کاربردیای که دارید، کرده و آنها را از طریق فرمتهای موجود مانند مقاله، فایل صوتی و تصویری، فایل مالتیمدیا، پادکست، وبینار، برگزاری دورههای مجازی، کتاب، کتاب الکترونیک، فایل سخنرانی، کارگاه، دورههای صوتی و... به مشتریان احتمالی ارائه کنید. اینترنت بستری فوقالعاده برای بازاریابی محصولات و خدمات شما خواهد بود. البته باید اصول حرفهای و مدرن بازاریابی را هم بیاموزید.
در کمتر از یک ماه و با کمترین هزینه، شاید بین سه تا پنج میلیون تومان میتوانید اقدام به این کار کنید. در حال حاضر حتی بسیاری از نوجوانان به برنامههای مدیریت صدا، تصویر، ویدئو و... کاملا احاطه دارند. چرا از این مهارتها پولسازی نکنیم؟ حتی میتوانید کارخانه اطلاعات خانوادگی را راه بیندازید؛ هر کدام بخشی از کار را عهدهدار شوید. امکاناتی چون نرمافزارهای لازم، میکروفن، هدست، رایانه و... جزو ملزومات چنین اتفاقی است. دورههای کاملتر نیز در اینترنت موجود است که میتوانید با جستوجوی عنوان کارخانه اطلاعات به آنها دسترسی داشته باشید.
منبع: جام جم
|